محمد ترکمان، کیوان کاکابرایی، سعیده السادات حسینی، دوره ۱۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف:تابحال رویکردهای درمانی متعددی اعم از دارویی و غیردارویی برای مبتلایان اختلال نقص توجه-بیش فعالی به کار گرفته شده است و محققان درصدد تعیین اثرگذاری بیشتر هرکدام از این رویکردها هستند. بنابراین هدف از این تحقیق مقایسه اثربخشی دارودرمانی، پسخوراند عصبی و مداخلات روانشناختی تلفیقی (آموزش والدین، بازی درمانی و آموزش شناختی) بر مشکلات رفتاری اختلال ADHDداشت. مواد و روشها:روش تحقیق نیمه آزمایشی و طرح تحقیق پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با سه گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کودکان ۹ تا ۱۲ سال شهر همدان در سال ۹۹-۱۳۹۸ بودند. شیوه نمونهگیری هدفمند بود. گروه درمانهای دارویی تحت نظر روانپزشک به مدت ۱۲ هفته روزانه دارو دریافت کردند. گروه پسخوراند عصبی ۲۴ جلسه ۴۵ دقیقهای بصورت ۲ بار در هفته مداخله دریافت کرد. گروه مداخلات روانشناختی تلفیقی بمدت ۲۴ جلسه در (۸ جلسه آموزش والدین هفتگانه، ۸ جلسه بازی درمانی هر هفته دو جلسه، ۸ جلسه آموزش شناختی هر هفته دو جلسه) آموزش دریافت کردند. شرکت کنندگان با مقیاس سوانسون، نولان و پلهام ویرایش چهارم برای سنجش نشانههای بالینی ADHD، آزمون عصب روانشناختی کولیج جهت سنجش کارکردهای اجرایی و مقیاس خودگزارشی مشکلات رفتاری راتر فرم والدین مورد سنجش قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکوا) و تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) استفاده شد. یافتهها:نتایج تحقیق نشان داد که مداخلات روانشناختی تلفیقی در مقایسه با درمان دارویی و پسخوراند عصبی در متغیر مشکلات رفتاری و تمامی مولفه های آن اثربخشی بیشتری داشت که این اثربخشی در پیگیری سه ماهه نیز معنی دار بود (۰۰۱/۰>p). نتیجهگیری:به نظر می رسد که مداخلات روانشناختی تلفیقی میتواند درمان موثر و ماندگاری در مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به ADHDباشد و می تواند جایگزین رویکردهای درمانی دیگر مانند دارودرمانی و پسخوراند عصبی باشد.
محمدهادی زین العابدینی، کیوان کاکابرایی، دوره ۲۰، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف:ارتقای سطح رضایت زناشویی موجب استحکام خانواده و دوام زندگی مشترک میشود. راهبردهای شناختی-رفتاری همچون حل مسئله از کارآمدی مناسبی برای کاهش تعارضات و بهبود رضایت زناشویی برخوردارند؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش حل مسئله خانواده محور بر رضایت زناشویی زوجین انجام شد. مواد و روشها:پژوهش حاضر با توجه به هدف، کاربردی و شیوه اجرا شبه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل متأهلین مراجعهکننده به مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه در سال ۱۳۹۸ بود. ابتدا بر اساس معیارهای ورود و خروج تعداد ۳۰ زوج به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و سپس بهصورت انتساب تصادفی به دو گروه آزمایش (۱۵ زوج) و کنترل (۱۵ زوج) تقسیم شدند. پسازآن گروه آزمایش به مدت ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقهای، آموزش حل مسئله خانواده محور را دریافت نمودند. گروه کنترل در این مدت هیچ مداخلهای دریافت نکردند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه رضامندی زوجیت افروز (۱۳۸۹) استفاده شد. بعد از پسآزمون دادههای جمعآوریشده با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی و روش تحلیل کوواریانس و نرمافزار SPSS نسخه ۲۲ مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها:نتایج با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد، بهکارگیری آموزش حل مسئله خانواده محور تأثیر معناداری بر افزایش رضایت زناشویی زوجین دارد (۰۵/۰>p). نتیجهگیری:بر اساس نتایج پژوهش حاضر میتوان گفت برنامه آموزش حل مسئله خانواده محور بهعنوان یک برنامه مداخلهای اثربخش و با اهمیت میتواند در راستای افزایش رضایت زناشویی زوجین مورداستفاده قرار گیرد.