سلیمه جلالی، مژگان کار احمدی، حسین مولوی، اصغر آقایی، دوره ۹، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۰ )
چکیده
زمینه و هدف : ترس اجتماعی کودکان، یکی از اختلالات شایع اضطرابی میباشد، که برای درمان آن مداخلههای روانشناختی مختلفی وجود دارد. هدف اصلی این پژوهش تعیین تأثیر بازی درمانی گروهی به شیوه شناختی رفتاری بر ترس اجتماعی کودکان ۵ تا ۱۱ سال بوده است. مواد و روشها: در این مطالعه شبه تجربی از کودکان مراجعه کننده به کلینیکهای روانپزشکی اطفال شهر اصفهان، ۳۰ نفر از کودکان به روش تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. سپس به روش واگذاری تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد جای گرفتند. گروه آزمایش تحت بازی درمانی گروهی به شیوه شناختی- رفتاری در ۶ جلسه هفتگی قرار گرفتند و گروه شاهد هیچ مداخلهای دریافت نکرد. برای تشخیص این کودکان از پرسشنامه علایم مرضی کودکان (۴- CSI)، فرم والدین استفاده شد. علاوه بر این آزمودنیها، تشخیص روانپزشک اطفال در مورد اختلال مذکور را نیز دریافت کردند. پرسشنامه علایم مرضی کودکان (۴- CSI) در زیر مقیاس ترس اجتماعی، فرم والدین، در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری برای هر دو گروه آزمودنیها اجرا گردید. دادهها با آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که بازی درمانی در مرحله پسآزمون ترس اجتماعی را کاهش میدهد (۰۱/۰ < P) و در مرحله پیگیری نیز ترس اجتماعی را در گروه آزمایش کاهش داد (۰۱/۰ < P). نتیجهگیری: در این پژوهش ترس اجتماعی گروه آزمایش به طور معنیداری کمتر از گروه شاهد بود و این موضوع مشابه مطالعات انجام شده در ایران و خارج از کشور میباشد. بازی درمانی گروهی به شیوه شناختی- رفتای شیوه مناسبی برای درمان ترس اجتماعی کودکان است. واژههای کلیدی: بازی درمانی، ترس اجتماعی، گروه درمانی، شناختی_ رفتاری، کودکان.
الهه آقایی، مژگان کار احمدی، علی عسگری، دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بازی درمانی کودک محور و بازی درمانی والدینی درکاهش مشکلات درونی سازی شده کودکان انجام شد. مواد و روشها: جامعه آماری این پژوهش کودکان دختر و پسر پایههای اول و دوم دبستان شهر اصفهان در سال تحصیلی ۹۱-۹۰ بود. طرح پژوهش از نوع سریهای زمانی با چند گروه است و در زمره طرح‎های شبهآزمایشی بود. به منظور انتخاب گروه نمونه با استفاده از روش تصادفی چند مرحلهای در مرحله نخست، از میان مناطق شهر اصفهان دو منطقه و در مرحله بعد، از هر منطقه دو مدرسه به تصادف انتخاب شدند. والدین کودکان کلاس اول و دوم دبستان در این مدارس، فهرست رفتاری کودک آشنباخ (child behavior checklist) را تکمیل کردند. در انتها ۳۰ کودک (۷-۸) ساله مبتلا به اختلال درونی سازی شده (اضطراب/افسردگی، افسردگی/انزوا) به تصادف در دو گروه مداخله بازی درمانی کودک ‎محور (۱۵n=) و والدینی (۱۵n=) قرار داده شدند. در گروه بازی درمانی کودک محور، هر کودک در ۱۶ جلسه بازی درمانی و در گروه بازی درمانی والدینی، مادران در۱۰ جلسه درمان گروهی شرکت کردند. مادران هر دو گروه در دو مرحله پیش آزمون، یک مرحله پس آزمون و یک مرحله پیگیری به فاصله یک ماه، پرسشنامه آشنباخ را تکمیل کردند. به منظور تحلیل دادهها از تحلیل واریانس اندازهگیری‎های مکرر استفاده شد. یافتهها: بر طبق یافتهها اثر گروه و اثر متقابل زمان و گروه تأثیر معنیداری بر اختلال درونی سازی شده و اضطراب دارد (۰۵/۰P<) از سوی دیگر در اختلال انزوا و کنارهگیری اثر گروه معنیدار نبوده ۰۵/۰ P>اما اثر زمان معنادار بوده است. در نتیجه روش بازی درمانی والدینی موجب کاهش بیشتر رفتارهای درونیسازی شده و اضطراب کودکان شده است، اگرچه تأثیرات این دو روش در کاهش زیرمقیاس افسردگی/ انزوا تفاوت قابل توجهی نداشتهاند. به علاوه پس از یک ماه پیگیری، نتایج به دست آمده در روش بازی درمانی والدینی پایدارتر از روش بازی درمانی کودک محور مشاهده شد. نتیجهگیری: در نتیجه میتوان بازی درمانی والدینی را به عنوان روشی اثر بخشتر از روش بازی درمانی کودک محور در کاهش مشکلات درونی سازی شده و اضطراب کودکان در نظر گرفت. واژههای کلیدی: بازی درمانی کودک محور، بازی درمانی والدینی، اختلالات درونی سازی شده، اضطراب