زمینه و هدف:مطالعات نشان داده که با در نظر گرفتن زمینه و وظایف رشدی میتوان تصویری کامل از عملکرد روانی اجتماعی افراد در سنین مختلف ترسیم نمود. با توجه به فقدان ابزاری معتبر برای سنجش سازه تکالیف تحولی در جامعه ایرانی، این مطالعه با هدف ساخت و تعیین ویژگیهای روانسنجی مقیاس تکالیف تحولی انجام شد. مواد و روشها:این پژوهش از نوع روانسنجی میباشد و نمونه آماری شامل ۸۴۰ دانشجویان مقاطع تحصیلی مختلف ۹۹-۱۳۹۸ دانشگاههای شهر تهران بود که با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاس محقق ساخته تکالیف تحولی، مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف و سیاهه عواطف مثبت و منفی را تکمیل کردند. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS۲۴، لیزرل نسخه ۸/۸ و نرمافزار جسپ ۰.۱۶.۴.۰ مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها:نتایج تحلیل عاملی اکتشافی وجود ۵ عامل را نشان داد که در مجموع ۴۴۲/۶۵ درصد از واریانس کل ابزار را تبیین کرد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی، نتایج تحلیل عاملی اکتشافی را تائید کرد. ضریب پایایی کلی ابزار با دو روش آلفای کرونباخ و ضریب مکدونالد ۸۵/۰ به دست آمد. همچنین بین مؤلفههای این مقیاس با مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف و عامل عاطفه مثبت همبستگی مثبت معنادار و با عامل عاطفه منفی همبستگی منفی معنادار وجود داشت. نتیجهگیری:مفهوم فرایند تحولی انسان بهصورت مرحلهای پیش میرود و هر مرحله نشاندهنده یک دوره یادگیری حساس است که در آن مرحله فرد نیاز دارد که چندین تکلیف تحولی مربوط به آن دوره را انجام دهد نتایج مطالعه نشان داد که مقیاس محقق ساخته تکالیف تحولی دارای ویژگیهای روانسنجی مناسبی است و میتوان از آن برای اندازهگیری تکالیف تحولی استفاده کرد.
امیر نجار، علیرضا پیرخائفی، داود معنوی پور، وحید نجاتی، دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه و هدف: پژوهشحاضربهمنظوربررسیاثربخشی توانبخشی عصب روانشناختی کارکردهای اجرایی بر حافظه دانشآموزان انجامشد. مواد و روشها: این پژوهش به شیوه نیمهآزمایشی با استفاده از آزمون هوش حافظه کاری وکسلر نوع رایانهای تهیه و تدوین از خرده مقیاس فراخنای ارقام مقیاس هوش وکسلر است که برای اندازهگیری حافظه کاری از آن استفاده شد. نمونه آماری شامل ۲۰ دانشآموز مقطع متوسطه بود که بهصورت تصادفی از دانشآموزان پسر پایۀ متوسطه شهرستان ورامین در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۴۰۰ در دبیرستانهای دولتی دورۀ متوسطه در رشتههای ریاضی، تجربی و انسانی انتخاب گردیدند. زمودنیها در دو گروه کنترل (۱۰ نفر) و آزمایش (۱۰ نفر) بهصورت تصادفی جایگزین شدند. یافتهها: توانبخشی عصب روانشناختی کارکردهای اجرایی بر ارتقای حافظه شنیداری/تکرار روبهجلو، حافظه شنیداری/ تکرار معکوس، حافظه دیداری/ تکرار روبهجلو، حافظه دیداری / تکرار معکوس، حافظه شنیداری، حافظه دیداری و فراخنای حافظه شنیداری دانشآموزان مؤثر است؛ اما بر ارتقای فراخنای حافظه دیداری دانشآموزان مؤثر نیست. همچنین افزایش آماری معنیداری در افزایش آماری معنیداری در میانگین نمره همه ابعاد حافظه کاری از زمان قبل از مداخله تا دوره پیگیری وجود داشت (۰۰۱/۰≥p) و تنها در بعد دیداری / تکرار معکوس میانگین قبل از مداخله معنیداری بین دو میانگین وجود نداشت (۰۰۱/۰≤p). نتیجهگیری:بهطورکلینتایجنشاناز اثربخشیتوانبخشی عصب روانشناختی کارکردهای اجرایی بر حافظه دانشآموزان دارد
مژگان فیروزی، علیرضا پیرخائفی، داود تقوایی، ذبیح پیرانی، دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه و هدف: یکی از مهمترین دغدغه های آموزش و پرورش امروز، افزایش کیفیت یادگیری در دانش آموزان و حل و فصل مشکلات یادگیری در آنان است. از جمله عواملی که می تواند دراین زمینه تأثیرگذار باشد، اهمال کاری است. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر «مقایسه اثربخشی آموزش خلاقیت و آموزش راهبرد های یادگیری بر خوشبینی و عملکرد اجتماعی انطباقی دانش آموزان دختر اهمال کار»، بود. مواد و روشها: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه گواه و دوره پیگیری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر اراک در سال تحصیلی ۹۸ به تعداد ۱۳۷۰۰ نفر بود. از این تعداد ۶۰ نفر از دانش آموزانی که نمره اهمال کاری تحصیلی آنان پایین بود با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در سه گروه دو گروه آزمایش و یک گروه گوا گمارده شد(هر گروه ۲۰ نفر). گروه آزمایش اول مداخله ی آموزشی تحقیق شامل برنامه آموزش خلاقیت براساس الگوی پیرخائفی (۱۳۹۸) و گروه آزمایش دوم آموزش راهبردهای یادگیری براساس الگوی کرمی و امیرتیموری (۱۳۹۲)، دریافت نمودند. در این پژوهش پرسشنامه های اهمالکاری، خوش بینی و عملکرد انطباقی استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که در حوزه آموزش خلاقیتو آموزش راهبردهای یادگیری بین دوگروه آزمایش وگواه در میزان سرزندگی و خودکارآمدی تحصیلی تفاوت معنادار وجود دارد و همچنین بین هم سنجی تاثیر آموزش ها تفاوت معنی داری به نفع آموزش خلاقیت وجود دارد(۰۰۱/۰≥p). نتیجهگیری:نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن بود که آموزش خلاقیت و راهبردهای یادگیری باعث ارتقای خوش بینی و عملکرد انطباقی در دانش آموزان دختر اهمال کار می گردد.