امیرتورج پورنژدی، جعفر حسنی، شهرام محمدخانی، دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف : اختلالات مصرف مواد، یکی از مهمترین مسایل حوزه سلامت روانی به حساب میآید که میتواند برای افراد مبتلا و خانواده و جامعهای که این افراد در آن زندگی میکنند، موجب پیامدهای زیانباری گردد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان با متادون و درمان شناختی- رفتاری بر کیفیت زندگی، مقابله با ولع و پریشانی روانشناختی افراد در حال پرهیز از مواد مخدر بود. مواد و روشها: پژوهش در چارچوب طرحهای تجربی تک آزمودنی با استفاده از طرح خطوط پایه اجرا شد. بر اساس ملاکهای ورود به پژوهش، ۴ نفر با استفاده از نمونهگیری در دسترس انتخاب و در دو گروه متادون درمانی و درمان شناختی- رفتاری قرار گرفتند. افراد تحت درمان با متادون مطابق با تجویز پزشک، درمان خویش را دریافت نمودند و افراد گروه شناخت درمانی، تحت ۱۲ جلسه درمان شناختی- رفتاری اعتیاد قرار گرفتند. تمامی آزمودنیها در فواصل معین پرسشنامههای کیفیت زندگی، عقاید وسوسهانگیز، پرسشنامه افسردگی Beck (Beck Depression Inventory یا BDI) و پرسشنامه اضطراب Beck (Beck Anxiety Inventor یا BAI) را تکمیل نمودند. یافتهها: با در نظر گرفتن بازبینی دیداری نمودارها، اندازه اثر، شاخصهای بهبودی و کاهش نمرات، درمان شناختی- رفتاری در افزایش کیفیت زندگی (اندازه اثر ۹/۰- در برابر ۶۲/۰-) و کاهش علایم افسردگی (اندازه اثر ۹۲/۰ در برابر ۷۸/۰) مؤثرتر از درمان با متادون بود، اما هر دو روش درمانی در کاهش ولع (اندازه اثر ۸۴/۰ در برابر ۷۴/۰) و علایم اضطراب (اندازه اثر ۸۶/۰ در برابر ۸۷/۰) به یک اندازه مؤثر به دست آمد. نتیجهگیری: درمان شناختی- رفتاری از طریق اصلاح چارچوب تفکر موجب کاهش پریشانیهای روانشناختی و ولع مصرف و همچنین، بهبود کیفیت زندگی میگردد.