logo

جستجو در مقالات منتشر شده


۳۱ نتیجه برای هاشمی

بدرالدین نجمی، حسن احدی، علی دلاور، مهین هاشمی‌پور،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۸۶ )
چکیده

Normal ۰ false false false MicrosoftInternetExplorer۴ /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:۰; mso-tstyle-colband-size:۰; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:۰in ۵,۴pt ۰in ۵.۴pt; mso-para-margin:۰in; mso-para-margin-bottom:.۰۰۰۱pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:۱۰.۰pt; font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#۰۴۰۰; mso-fareast-language:#۰۴۰۰; mso-bidi-language:#۰۴۰۰;} مقدمه: دیابت شیرین، منجر به تغییراتی در سبک زندگی فرد می شود که مستلزم انطباق مؤثر با رویداد است. شروع بیماری مزمن در هر دوره ای از زندگی، از جمله نوجوانی تنیدگی زا است. آمیزش مشکلات مرتبط با بیماری با ویژگیهای روان شناختی نوجوان واکنش های او به بیماری را ، از جمله پای بندی به دستورالعملهای پزشکی، تحت تأثیر قرار می دهد. به هر حال، توسعه مطالعات مداخله ای با تمرکز بر نوجوانان دیابتیک پرخطر با مشکلات شدید پای بندی و یا کنترل متابولیک ضعیف لازم است. روش ها: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی کنترل شده طراحی شد. آزمودنیها شامل ۶۰ نفر دختر و پسر نوجوان دیابتیک ۱۲ تا ۱۸ سال ساکن شهر اصفهان بودند، که بطور تصادفی انتخاب و به گروه های مورد مطالعه (۱۵ نفر در هر گروه) تخصیص داده شدند. آزمودنیها با دو ابزار: مقیاس خودکارآمدی در کنترل دیابت و طرح ارزیابی خانواده FAD مورد ارزیابی قرار گرفتند و برای اندازه گیری سطح پای بندی فرد از شاخص HbA۱c استفاده شد. داده ها با آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و تحت نرم افزار SPSS مورد آزمون قرار گرفت یافته ها: تفاوت معنی دار بین گروه ها در متغیر خودکارآمدی (۷۲۵/۳= F و ۰۱۷/= P )، کارکرد خانواده (۱۵۱/۴= F و ۰۱/= P )، ارتباط (۳۰۲/۸= F و ۰۰۰/= P ) و HbA۱c (۰۸۸/۳= F و ۰۳۵/= P ). انجام آزمون تعقیبی دانکن بر نتایج تحلیل واریانس حاکی از تفاوت معنی دار گروه های اول و سوم در متغیر خودکارآمدی و HbA۱c نسبت به گروه های سوم و چهارم، و تفاوت معنی دار گروه دوم در متغیر کارکرد خانواده ( FAD ) و ارتباط، نسبت به گروه های دیگر بود. نتیجه گیری: می توان با تأکید گفت، به منظور پیشگیری از عوارض کوتاه مدت و بلندمدت در بیماران مبتلا به دیابت، طراحی روش های مداخله ای چون اصلاح و بهبود احساس خودکارآمدی شخصی و آموزش مهارتهای ارتباطی، منجر به ارتقای حس توانایی بیمار به مهار بیماری و پذیرش مسؤولیت می شود.
سید سلمان علوی، کیانوش هاشمیان، فرشته جنتی فرد،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده

Normal ۰ false false false MicrosoftInternetExplorer۴ /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:۰; mso-tstyle-colband-size:۰; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:۰in ۵,۴pt ۰in ۵.۴pt; mso-para-margin:۰in; mso-para-margin-bottom:.۰۰۰۱pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:۱۰.۰pt; font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#۰۴۰۰; mso-fareast-language:#۰۴۰۰; mso-bidi-language:#۰۴۰۰;} چکیده مقدمه: مدت زمان استفاده از رایانه و اینترنت در گروه سنی نوجوان و جوان رو به افزایش است. به این دلیل بررسی رابطه رسانه‌های الکترونیک با هویت و سلامت روان ضروری به نظر می‌رسد. این مطالعه به بررسی وضعیت هویت و سلامت روان در سه گروه از دانشجویان استفاده‌کننده از اینترنت و محیط‌های مجازی در دانشگاه تهران پرداخته است. مواد و روش‌ها : این پژوهش به روش مقطعی انجام شد. برای این منظور تعداد ۲۰۰ نفر (۱۹ تا ۳۰ سال) از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده‌های مختلف دانشگاه تهران به روش نمونه‌گیری سهمیه‌ای انتخاب شدند. ابتدا پرسش‌نامه‌های هویت خود، هویت مذهبی، هویت ملی، سلامت روان و پرسش‌نامه اطلاعات فردی بر روی نمونه اجرا شد. سپس با استفاده از پرسش‌نامه اطلاعات فردی گروه نمونه به سه گروه تقسیم شدند: گروهی که در هفته از اینترنت و محیط‌های مجازی به مقدار زیاد (۲۰ تا ۴۰ ساعت) استفاده می‌کنند؛ گروهی که از اینترنت و محیط‌های مجازی در هفته کم (۵ تا ۱۰ ساعت) استفاده می‌کنند؛ گروهی که از اینترنت و محیط‌های مجازی به ندرت استفاده می‌کنند یا استفاده آنان ناچیز است. آن گاه به وسیله روش‌های آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس یک‌طرفه به همراه آزمون تعقیبی شفه) نمرات سه گروه در پرسش‌نامه‌های مذکور به‌وسیله نرم‌افزارSPSS ۱۰ مورد مقایسه قرارگرفت. یافته‌ها: نتایج نشان داد که میان نمرات هویت شخصی در سه گروه تفاوت معنی‌داری وجود ندارد (۲/۳F = ، ۰۵/۰P > ). اما میان نمرات پرسشنامه‌های هویت ملی (۲/۲F = ، ۰۵/۰P نتیجه‌گیری: در این مطالعه میانگین نمرات وضعیت هویت ملی، مذهبی و سلامت روان در گروه استفاده‌کننده مفرط از کامپیوتر از دو گروه دیگر پایین‌تر بود. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که استفاده زیاد از اینترنت و محیط‌های مجازی می‌تواند با کاهش سلامت روان و نقایص برخی جنبه‌های هویت مرتبط باشد. واژه‌های کلیدی: هویت، سلامت روان، دانشجو، اینترنت
منصور بیرامی، تورج هاشمی، پروانه علائی، وحیده عبدالهی عدلی انصار،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده

مقدمه: با توجه به اهمیت موضوع شادکامی در زندگی، این پژوهش به منظور تعیین سهم عوامل جنسیت، نوع سکونت، دینداری و عملکرد خانواده در پیش‌بینی شادکامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز انجام گرفت. مواد و روش&rlm;ها: این تحقق از نوع توصیفی ـ همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز و مشغول به تحصیل در نیمسال دوم سال تحصیلی ۸۸-۱۳۸۷ بود، ۳۷۲ دانشجو به شیوه نمونه&rlm;گیری تصادفی خوشه&rlm;ای چندمرحله&rlm;ای انتخاب شده و به ابزار سنجش خانواده (FAD)، مقیاس شادکامی (MUNSH) و مقیاس سنجش دینداری با تکیه بر اسلام پاسخ دادند؛ سن، جنسیت و نوع سکونت آنان پرسیده شد. داده&rlm;&rlm;ها با استفاده از روش&rlm;های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه گام‌به‌گام تجزیه و تحلیل شد. یافته&rlm;ها: بین عملکرد خانواده و نیز دینداری با تکیه بر اسلام، با شادکامی رابطه وجود دارد (۰۱/۰< P). عوامل جنسیت، نقش‌ها، نوع سکونت، دینداری و ارتباط، ۳۲ درصد تغییرات احساس شادکامی را پیش‌بینی می‌کنند (۰۱/۰< P). ضرایب بتای متغیرهای پیش‌بین نشان می‌دهد جنسیت نقش مهمتری در پیش‌بینی تغییرات شادکامی دارد. نتیجه&rlm;گیری: دانشجویان بومی نسبت به دانشجویان غیربومی، و پسران نسبت به دختران شادتر هستند. دانشجویان با عملکرد خانوادگی سازگارانه و گرایش و تعهد به دین اسلام، شاد‌تر هستند. بنابراین، برگزاری کارگاه&rlm;های آموزش خانواده و مراسم مذهبی مناسب برای افزایش شادکامی دانشجویان پیشنهاد می&rlm;شود. واژه&rlm;های کلیدی: دینداری با تکیه بر اسلام &ndash; عملکرد خانواده &ndash; شادکامی &ndash; عوامل جمعیت‌شناختی- دانشجو
زهره هاشمی، مجید محمود علیلو، تورج هاشمی نصرت آبادی،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: درمان فراشناختی بر این اصل استوار است که فراشناخت برای درک عملکرد شناخت و تولید تجربه های هشیارانه ی ما درباره ی خودمان و جهان اطرافمان بسیار مهم است. در پژوهش حاضر سعی شده است تا اثر بخشی این نوع از درمان در بهبود بیماران دچار افسردگی مورد بررسی قرار گیرد. مواد و روش ها: این مطالعه بر روی سه بیمار از مرکز مشاوره دانشگاه تبریز در چارچوب طرح تجربی تک موردی با استفاده از طرح خطوط پایه چند گانه ی پلکانی طی ۸ جلسه،انجام شد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه افسردگی بکBDI و باورهای فراشناختی M‌CQ ,PBRS ,NBRS &nbsp;بود. یافته ها: درمان تغییرات قابل توجهی&nbsp; در علائم افسردگی و&nbsp; باورهای فراشناختی بیماران افسرده ایجاد کرد و موجب بهبودی در علائم هر سه بیمار شد همچنین نتایج درمانی تا دوره ی پیگیری ادامه یافتند. نتیجه گیری : درمان فراشناختی که به جای محتوای شناخت بر کنترل فرآیندهای حاکم برآن تمرکز می کند، می تواند در درمان بیماران مبتلا به اختلال افسردگی موثر باشد. واژهای کلیدی :افسردگی، باورهای فراشناختی، باور منفی درباره نشخوارفکری، باورمثبت درباره نشخوارفکری ودرمان فراشناختی.
منصور بیرامی، تورج هاشمی، علی قهرمانزاده، پروانه علائی،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۰ )
چکیده

مقدمه : این پژوهش به منظور تعیین رابطه سلامت روانشناختی و هوش هیجانی با فرسودگی شغلی پرستاران بیمارستان‌های دولتی شهر تبریز انجام گرفت. مواد و روش&rlm;ها: این تحقق از نوع توصیفی - همبستگی است. برای دستیابی به هدف پژوهشی، تعداد ۳۰۰ پرستار با سابقه کاری بیش از ۵ سال از میان کارکنان بیمارستان&rlm;های دولتی شهر تبریز به روش نمونه&rlm;گیری تصادفی خوشه&rlm;ای چند مرحله&rlm;ای انتخاب شده و به سه آزمون سلامت عمومی گلدنبرگ (GHQ)، فرسودگی شغلی مازلاک (MBI) و هوش هیجانی برادبری و گروز پاسخ گفتند. داده&rlm;ها به وسیله آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته&rlm;ها: یافته‌ها نشان داد که متغیرهای سلامت روانشناختی و هوش هیجانی نقش معنی داری در پش‌بینی تغییرات فرسودگی شغلی پرستاران داشت، این دو متغیر ۱۲ درصد از تغییرات فرسودگی شغلی را پیش‌بینی کرد. همچنین، بین هوش هیجانی و سلامت روانی همبستگی وجود داشت (۱۹۶/۰ - = r ، ۰۱/۰ < P). نتیجه&rlm;گیری: درنهایت، براساس نتایج پژوهشی، توجه فزاینده به فرسودگی شغلی پرستاران از طریق آموزش هوش هیجانی و توجه به سلامت روانی آنان پیشنهاد می‌شود. واژه&rlm;های کلیدی: فرسودگی شغلی ـ هوش هیجانی ـ سلامت روانی ـ پرستاران
تورج هاشمی، آیدا عبداله زاده جدی،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۲ )
چکیده

زمینه و هدف: شیوع گسترده اختلال شخصیت مرزی و پیامدهای مخرب اجتماعی، بهداشتی و اقتصادی آن، لزوم توجه بیشتر به این اختلال و عوامل زمینه ساز آن را برجسته می نماید. هدف پژوهش حاضر، بررسی سیستم های مغزی رفتاری بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و وجوه تمایز این سیستم ها در افراد بیمار با افراد عادی بود. مواد و روش ها: بدین منظور ۳۰ فرد بیمار که با تشخیص اختلال شخصیت مرزی در بیمارستان رازی تبریز بستری بودند، پرسش نامه BIS/BAS Carver و White را تکمیل نمودند. گروه شاهد شامل ۳۰ فرد فاقد سابقه تشخیص روان پزشکی بود. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که دو گروه مورد مطالعه در متغیرهای سیستم بازداری رفتاری و سیستم فعال ساز رفتاری و خرده مقیاس جستجوی لذت تفاوت معنی دار با یکدیگر دارد (۰۱/۰ < P). در این میان عامل جستجوی لذت با مقدار Wilk&#۰۳۹;s Lambda (۴۲/۰) و سیستم فعال ساز رفتاری با Wilk&#۰۳۹;s Lambda (۵۳/۰) در تمایزگذاری دو گروه نقش قابل توجهی داشت. نتیجه گیری: فعالیت بالای سیستم بازداری رفتاری زمینه ساز اضطراب دایمی و احساسات منفی تجربه شده در فرد بود و فعالیت بالای سیستم فعال ساز رفتاری می تواند عامل زیربنایی تکانشگری باشد که از مؤلفه های هسته ای اختلال شخصیت مرزی است. این مطالعه هماهنگ با سایر مطالعات مبتنی بر بررسی چگونگی تأثیر عوامل زیستی- عصبی در بروز اختلال شخصیت مرزی می تواند راه گشای فهم دقیق تر این اختلال و به پیرو آن ایجاد راه کارهای مناسب جهت پیش بینی احتمال بروز بیماری و پیش گیری های نخستین و نیز گسترش روش های درمانی مؤثرتر باشد.
سکینه سلطانی کوهبنانی، حمید علیزاده، ژانت هاشمی، غلامرضا صرامی، ساجده سلطانی کوهبنانی،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۲ )
چکیده

زمینه و هدف: کارکردهای اجرایی یکی از مهم ترین عوامل مؤثر، ابتلا به اختلال ریاضی دانش آموزان است. پیشرفت فن آوری در حوزه آموزش این امکان را فراهم می کند که بتوان این اختلال را با استفاده از برنامه های آموزشی رایانه ای مورد ارزیابی و درمان قرار داد. مواد و روش ها: در تحقیق نیمه آزمایشی حاضر، ۱۰ دانش آموز دختر ابتدایی به روش نمونه گیری در دسترس از مراکز اختلالات یادگیری شهر تهران و یک گروه ۱۰ نفری از دانش آموزان عادی نیز به عنوان گروه شاهد به صورت همتاسازی (هوش و سن) انتخاب شدند. تمامی آزمودنی ها با استفاده از آزمون ریاضی Key math و آزمون های کارکرد اجرایی مورد ارزیابی قرار گرفتند. در مرحله بعد گروه آزمایشی در معرض آموزش رایانه یارحافظه کاری، به مدت ۲۰ جلسه در ۷ هفته قرار گرفت. پس از این مرحله تمامی آزمودنی ها دوباره از نظر کارکردهای اجرایی مورد سنجش قرار گرفتند. با فاصله یک ماه، آزمون پیگیری نیز انجام گرفت. برای مقایسه کارکردهای اجرایی دو گروه (با اختلال ریاضی و عادی) از آزمون t مستقل و داده های به دست آمده از پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با استفاده از t همبسته (اندازه تفاوت) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تفاوت معنی داری بین کارکردهای اجرایی دانش آموزان با اختلال ریاضی و عادی وجود داشت. همچنین آموزش رایانه یارحافظه کاری تأثیر معنی داری بر کارکرد اجرایی دانش آموزان با اختلال ریاضی داشته است. نتیجه گیری: کارکرد اجرایی دانش آموزان با اختلال ریاضی در اثر آموزش حافظه کاری ارتقا می یابد.
علی فخاری، محمد رستمی، تورج هاشمی، بهزاد وحید حاجی آقایی نیا،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۳ )
چکیده

  چکیده   زمینه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی عامل‌های خطرساز برای اقدام به خودکشی و مقایسه این عامل‌ها در افرادی می‌باشد که چنین سابقه‌ای ندارند.   مواد و روش‌ها : در یک طرح مورد- شاهدی، ۱۲۰ نفر از اقدام‌کنند‌گان به خودکشی مراجعه‌کننده به بیمارستان شهید مدنی شهرستان آذرشهر در سال ۱۳۹۰ با ۱۴۰ نفر از افراد گروه گواه که با روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و از نظر جمعیت‌شناختی با یکدیگر همتا شده بودند، مقایسه شدند. داده‌ها به کمک پرسش‌نامه ابزار سنجش خانواده ( FAD یا Family Assessment Device ) ، سبک‌های مقابله‌ای ( Style Questionnaire ) و چک لیست رویدادهای استرس‌زای زندگی ( researcher-made stressor life events checklist ) گردآوری و با استفاده از آزمون t و رگرسیون لجستیک تحلیل شدند.   یافته‌ها: اقدام‌کنند‌گان به خودکشی در ویژگی‌هایی هم‌چون: ارتباط ( ۰۲/۰ p= )، حل مسأله (۰۰۱/۰ p= ) ، نقش‌ها (۰۰۱/۰ p= )، همراهی عاطفی (۰۱/۰ p= ) ، آمیزش عاطفی (۰۰۱/۰ p= )، عملکرد کلی خانواده (۰۰۱/۰ p= )، عملکرد ضعیفی داشتند، از سبک‌های هیجان‌مدار استفاده می‌کردند (۰۰۱/۰ p= ) و رویدادهای استرس‌زای بیشتری را در مقایسه با گروه گواه تجربه کرده‌اند (۰۰۱/۰ p= ) . ۶۶ درصد واریانس مربوط به اقدام به خودکشی توسط متغیرهای حل مسأله، عملکرد کلی خانواده، سبک مسأله مدار و رویدادهای استرس‌زای زندگی تبیین شد که از این میان رویدادهای استرس‌زای زندگی بیشترین سهم (۵۸ درصد) و عملکرد کلی خانواده کمترین سهم (۱ درصد) را داشتند.   نتیجه‌گیری: ویژگی‌های خانوادگی نامطلوب، سبک‌های حل مسأله غیر مؤثر و رویدادهای استرس‌زای زندگی می‌توانند منجر به افزایش مشکلات روان‌شناختی از جمله اقدام به خودکشی شوند.   واژه‌های کلیدی: ویژگی‌های خانوادگی، سبک‌های حل مسأله، رویدادهای استرس‌زای زندگی، اقدام به خودکشی  
الهام توکلی، ژانت هاشمی آذر، غلامرضا صرامی،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده

چکیده زمینه و هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش جلوه‌های چهره‌ای هیجان‌های بنیادی بر تشخیص هیجان‌های بنیادی در کودکان در خود مانده با کارکرد بالا صورت گرفته است. مواد و روش  ها: در این پژوهش از روش شبه آزمایشی و طرح تک آزمودنی AB   بهره گرفته شده است . جامعه مورد پژوهش شامل کلیه کودکان درخودمانده ۵ تا ۸ ساله با کارکرد بالای شهر تهران در سال ۹۱   بود که پنج کودک از میان آن‌ها با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس و بر اساس ملاک‌های تشخیصی چهارمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی انتخاب شدند. آموزش جلوه‌های چهره‌ای ۳ روز در هفته و به مدت ۱۲ جلسه ۲۰ دقیقه‌ای برای هر کودک به صورت انفرادی انجام شد . برای تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی شامل نمودارها استفاده گردید. یافته‌ها : نتایج حاصل از مقایسه تعداد پاسخ‌های صحیح شرکت‌کنندگان در مرحله خط پایه و آزمون پایانی حاکی از بهبود عملکرد آنان در شناسایی هیجان‌های بنیادی است چنان که در آزمون پایانی تعداد پاسخ‌های صحیح شرکت‌کنندگان در بیشتر موارد به حداکثر رسید . نتیجه‌گیری : آموزش‌ها توانستند پاسخ‌های صحیح شرکت‌کنندگان را در بازشناسی هیجان‌ها به ویژه هیجان‌های شادی، غم و خشم افزایش دهند. تعداد پاسخ‌های صحیح به ویژه از ناحیه دهان به حداکثر رسیدند بنابراین با توجه به اثر بخشی نسبی آموزش، پیشنهاد می‌شود که آموزش هیجان‌ها به عنوان بخشی از برنامه کار با کودکان درخود مانده درآید. واژه‌های کلیدی: درخودماندگی، هیجان‌های بنیادی، آموزش جلوه‌های چهره‌ای
حسین کارسازی، محمد نصیری، تورج هاشمی نصرت آباد،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف : مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (Difficulties in Emotion Regulation Scale یا DERS) ابزار چند بعدی پرکاربردی در مطالعات مرتبط با تنظیم هیجان محسوب می‌شود. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه دو رویکرد تحلیل عاملی تأییدی (Confirmatory factor analysis یا CFA) و مدل‌یابی معادلات ساختاری اکتشافی (Exploratory structural equation modeling یا ESEM) در ارزیابی ساختار عاملی DERS بود. مواد و روش‌ها: این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی و بر اساس داده‌های مربوط به ۲۵۰ نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز انجام شد که به صورت نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب شدند. نسخه فارسی DERS برای دستیابی به اهداف پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. داده‌های پژوهش حاضر با استفاده از روش CFA و ESEM در نرم‌افزار Mplus تجزیه و تحلیل شد. همچنین، مقایسه روش CFA و ESEM از طریق شاخص &Delta;CFI صورت پذیرفت. یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که برخلاف CFA، ESEM روش مناسبی برای ارزیابی ساختار عاملی DERS بود و دید روشن‌تری از ساختار نهفته آن ارایه می‌داد. در نهایت، ساختار ۲۵ سؤالی از مقیاس ۴ عاملی که سؤال‌های دارای نمره‌گذاری معکوس در آن وجود نداشت، بهترین برازش را کسب نمود. شاخص ریشه میانگین مربعات خطای برآورد (Root mean square error of approximation یا RMSEA)، شاخص برازش تطبیقی (Comparative fit index یا CFI) و شاخص TLI (Tucker-Lewis index)برای این مدل به ترتیب ۰۶۴/۰، ۹۶۴/۰ و ۹۵۱/۰ به دست آمد. نتیجه‌گیری: با توجه به ساختار عاملی مناسب مقیاس ۲۵ سؤالی، به نظر می‌رسد که گویه‌های معکوس در کاربرد DERS مشکل‌آفرین باشد. با وجود حذف گویه‌های معکوس در پژوهش حاضر، پیشنهاد می‌شود که این گویه‌ها در پژوهش‌های آینده با سؤالات دارای نمره‌گذاری مستقیم جایگزین شوند و برازش ساختار عاملی آن مورد ارزیابی قرار گیرد.
کورش بنی هاشمیان، عبدالزهرا نعامی، یداله زرگر، نسرین ارشدی، ایران داودی،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف : تنطیم شناختی- هیجانی، نوعی راهکار مقابله‌ای است که فرد را در مقابله با سانحه یاری می‌کند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه تنظیم شناختی- هیجانی و رشد پس از سانحه در بیماران زن و مرد مبتلا به هپاتیت B بود. مواد و روش‌ها: جامعه آماری این پژوهش را بیماران زن و مرد مبتلا به هپاتیت B در مرکز تحقیقات هپاتیت بیمارستان نمازی شیراز تشکیل دادند. ۲۵۰ بیمار مبتلا به هپاتیت B (۱۲۵ زن و ۱۲۵ مرد) به طور تصادفی انتخاب شدند و از پرسش‌نامه‌های تنظیم شناختی- هیجانی Garnefski و رشد پس از سانحه Tedeschi استفاده شد. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های آماری همبستگی Pearson و MANOVA در نرم‌افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: رشد پس از سانحه با پذیرش (۴۷/۰ = r، ۰۰۱/۰ > P)، تمرکز مجدد بر برنامه‌ریزی (۲۱/۰ = r، ۰۰۱/۰ = P)، ارزیابی مجدد مثبت (۲۵/۰ = r، ۰۰۱/۰ > P) و کنار آمدن با دیدگاه (۳۸/۰ = r، ۰۰۱/۰ > P)، رابطه مثبت و معنی‌دار و با سرزنش خود (۳۸/۰- = r، ۰۰۱/۰ > P)، سرزنش دیگران (۴۲/۰- = r، ۰۰۱/۰ = P)، فاجعه‌انگاری (۶۰/۰- = r، ۰۰۱/۰ > P) و نشخوار ذهنی (۱۴/۰- = r، ۰۲۱/۰ = P) رابطه منفی و معنی‌داری داشت. همچنین، مردان بیشتر از زنان تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه‌ریزی و ارزیابی مجدد مثبت را مورد استفاده قرار دادند و زنان بیشتر از مردان نشخوار ذهنی، فاجعه‌انگاری و سرزنش دیگران را به کار بردند (۰۰۱/۰ > P). نتیجه‌گیری: استفاده از تنظیم شناختی- هیجانی سازگار، رشد پس از سانحه را در افراد مبتلا به هپاتیت B افزایش می‌دهد و زنان مبتلا به هپاتیت B بیشتر از مردان از راهکارهای تنظیم شناختی- هیجانی ناسازگار استفاده می‌کنند. بنابراین، نتایج این پژوهش می‌تواند به منظور سنجش و ارتقای سطح استفاده از راهبردهای تنظیم شناختی- هیجانی سازگار، مفید واقع شود. در پژوهش‌های آینده، می‌توان راهبردهای تنظیم شناختی- هیجانی را بین بیماران مبتلا به سایر بیماری‌های مزمن مورد مقایسه قرار داد. &nbsp;
وحیده منتظری خادم، زهرا جباری، میترا شهریاری، سید عباس حقایق، حسن هاشمی،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف : هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر شاخص‌های روانی و فیزیولوژیکی مادران داوطلب به عمل سزارین بود. مواد و روش‌ها: طرح پژوهش نیمه تجربی و از نوع پیش‌آزمون- پس‌آزمون همراه با گروه شاهد انجام شد. تعداد ۲۶ نفر از افراد قرار گرفته در لیست عمل جراحی در اسفندماه ۱۳۸۸ انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. مداخله درمانی طی ۸ جلسه به طور هفتگی بر اساس راهنمای درمانی Anthony در مرکز درمانی امام خمینی رفسنجان انجام شد. گروه شاهد هیچ مداخله‌ای دریافت نکردند. پرسش‌نامه‌های اضطراب صفت- حالت Spilberger، پرسش‌نامه افسردگی Beck در دو مرحله پیش‌آزمون و پس‌آزمون تکمیل شد و فشار خون، نبض و درد آن‌ها نیز اندازه‌گیری گردید. یافته‌ها: میانگین نمرات پس‌آزمون اضطراب، افسردگی، درد، فشار خون و نبض در نتایج گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد کاهش معنی‌داری داشت. نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج فوق، مداخله مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری را می‌توان به عنوان روان درمانی انتخابی جهت کاهش اضطراب، افسردگی و درد بیماران قبل از عمل جراحی به کار برد. با این حال، به منظور افزایش میزان اثربخشی مداخله، بایستی بر روی مؤلفه‌های شناختی (باورهای هسته‌ای و فرض‌های زیربنایی) بیشتر تأکید شود
آمنه امامی عزت، تورج هاشمی، مجید محمود علیلو،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف : اختلال اضطراب اجتماعی، شایع‌ترین نوع اختلالات اضطرابی است که به عملکرد و روابط اجتماعی فرد آسیب می‌رساند. از جمله عوامل مؤثر در ابتلا و تداوم این اختلال، طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه و نقایص در تنظیم هیجان است. هدف از پژوهش حاضر، ارایه مدل ساختاری نقش مستقیم و غیر مستقیم طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه بر اضطراب اجتماعی با میانجی‌گری تنظیم هیجان بود. مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر به صورت توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز را تشکیل می‌داد که از بین آن‌ها تعداد ۳۰۰ نفر به شیوه خوشه‌ای چند مرحله‌ای انتخاب شدند و برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسش‌نامه طرح‌واره ناسازگار Young، اضطراب اجتماعی Kanwar، تنظیم هیجان Gross و John و جهت تحلیل داده‌ها از روش تحلیل مسیر استفاده گردید. یافته‌ها: طرح‌واره‌های بریدگی/ طرد، خودگردانی/ عملکرد مختل، محدودیت مختل، دیگر جهت‌مندی و گوش به زنگی بیش از حد و بازداری، به واسطه تنظیم هیجانی نقش مثبت و معنی‌دار در نشانه‌های اضطراب اجتماعی داشت (۰۱/۰ > P). از سوی دیگر، در بین طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه نقش گوش به زنگی، خودگردانی/ عملکرد مختل و بریدگی/ طرد در اضطراب اجتماعی، برجسته‌تر از طرح‌واره‌های محدودیت مختل و دیگر جهت‌مندی بود. نتیجه‌گیری: اضطراب اجتماعی نه تنها از بدکارکردی شناختی در قالب طرح‌واره‌های ناسازگار تأثیر می‌پذیرد، بلکه نشانه‌های این اختلال به واسطه بدتنظمی‌های هیجانی، تشدید می‌شود؛ به نحوی که اثرات منفی شناخت‌واره‌های معیوب بر اضطراب اجتماعی از طریق عملکرد معیوب تنظیم هیجانی افزون‌تر شده و باعث تشدید علایم اضطراب اجتماعی می‌گردد.
مهناز اخوان تفتی، مائده آذری خیابانی، زهرا هاشمی،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف : یکی از پایه‌ای‌ترین ویژگی‌های کودکان مبتلا به اختلال‌های یادگیری، اختلال در کارکردهای شناختی است. پژوهش حاضر، به بررسی اثربخشی برنامه توان‌افزای شناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی (حافظه کاری، توجه و درک ‌مطلب) دانش‌آموزان با نارسایی‌های یادگیری پایه سوم تا پنجم ابتدایی پرداخت. مواد و روش‌ها: طرح پژوهش حاضر نیمه‌آزمایشی با پیش‌آزمون، پس‌آزمون و گروه شاهد بود. جامعه پژوهشی در بردارنده تمامی دانش‌آموزان پسر پایه‌های سوم تا پنجم ناتوان ‌یادگیری در سال تحصیلی ۹۴-۱۳۹۳ در مدارس عادی دولتی شهر تهران بود. ۲۰ تن از دانش‌آموزان (از هر مدرسه ۱۰ نفر) به صورت هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه شاهد و آزمایش جایگزین شدند. برای دانش‌آموزان گروه آزمایش طی ۱۰ جلسه برنامه‌ تقویت شناختی اجرا شد و گروه شاهد به برنامه‌های معمول خود ادامه داد. برای سنجش عملکرد حافظه ‌کاری گروه نمونه از آزمون N-Back و سنجش توجه از آزمون عملکرد پیوسته CPT (Continuous performance test) و سنجش درک‌ مطلب از مقیاس هوش Wechsler کودکان (WCIS یا Wechsler comprehension subscale) استفاده ‌شد. داده‌های حاصل از این آزمون‌ها با استفاده از روش‌های آمار توصیفی و استباطی، تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. یافته‌ها: تأثیر برنامه توان‌افزای شناختی در بهبود حافظه کاری و درک مطلب (۰۵/۰ > P) و در افزایش توجه دانش‌آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری (۰۱/۰ > P) معنی‌دار بود. همچنین، این برنامه بر توجه بیش از سایر کارکردها مؤثر بود. نتیجه‌گیری: برنامه توان‌‌افزای شناختی موجب تغییر در کارکردهای شناختی آموزندگان شد و این خود می‌تواند زمینه‌های بهبود در شرایط یادگیری و آموزش آموزندگان را نیز به ‌دنبال داشته باشد.
سمیه هاشمی مفرد، رضوان السادات جزایری، مریم فاتحی زاده، عذرا اعتمادی، محمدرضا عابدی،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف : زنان دارای اختلال شخصیت وسواسی- جبری (Obsessive compulsive personality disorder یا OCPD) با آسیب‌هایی در روابط مختلف زندگی خود مواجه هستند که شناسایی این آسیب‌ها می‌تواند مشاوران را در کمک به برطرف‌سازی آن‌ها یاری نماید. بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی و شناسایی آسیب‌ها در روابط زوجی این زنان بود. مواد و روش‌ها: رویکرد این پژوهش، مبتنی بر روش‌شناسی کیفی بود و اطلاعات از طریق ۱۴ مصاحبه نیمه ساختار یافته با متخصصان خانواده و روان‌شناسان بالینی و روان‌پزشکان جمع‌آوری گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز بر اساس تحلیل مضمون صورت گرفت. نمونه‌گیری به صورت هدفمند آغاز شد و تا اشباع داده‌ها ادامه یافت و تحلیل داده‌ها هم‌زمان با جمع‌آوری آن‌ها انجام گرفت. یافته‌ها: تحلیل داده‌ها منجر به استخراج پنج مضمون متعامل شد که بیانگر آسیب‌های بین زوجی زنان دارای OCPD بود. مضمون‌ها (موضوعات) شامل «آسیب‌های رشدی، درون فردی، زوجی، خانوادگی و اجتماعی» بود که بر رابطه زوجی این زنان تأثیرگذار می‌باشد. نتیجه‌گیری: نتایج به دست آمده نشان داد که آسیب‌های خانوادگی و محیطی، موجب رشد ویژگی‌های شخصیتی OCPD در این زنان می‌گردد و این ویژگی‌ها بر روابط مختلف آنان در زندگی مانند روابط والد- فرزندی و اجتماعی تأثیر می‌گذارد که هر یک از آن‌ها روابط زوجی آنان را متأثر می‌سازد و آن را در معرض آسیب قرار می‌دهد. در نتیجه، برای کاهش تأثیر این آسیب‌ها در زندگی زنان مبتلا به OCPD، نیاز به مداخلات مشاوره‌ای و روان‌شناختی احساس می‌گردد.
سولماز دینی، مریم حسین‌آبادی، سید قاسم سید هاشمی،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده

زمینه و هدف : اختلال فزون‌کنشی جنسی (Hypersexual disorder یا HD)، به تلاش‌های ناموفق متعدد افراد برای کنترل یا کاهش مدت زمان صرف شده، درگیر شدن در تخیلات، تمایلات و رفتارهای جنسی تعریف می‌شود که در پاسخ به حالات خلقی ملال‌آور یا رویدادهای استرس‌زا می‌باشد. پژوهش حاضر با هدف پیش‌بینی اختلال HD در دانشجویان بر اساس الگوی پنج عاملی شخصیت (Five-factor model of personality یا FFM) انجام شد. مواد و روش‌ها: این مطالعه از نوع توصیفی بود که در آن ۳۲۰ دانشجوی پسر دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال تحصیلی ۹۶-۱۳۹۵ به شیوه نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای چند مرحله‌ای بر اساس دانشکده و کلاس انتخاب شدند و پرسش‌نامه رفتار فزون‌کنشی جنسی (Hypersexual Behavior Inventory یا HBI) و سیاهه شخصیتی NEO (NEO Personality Inventory) را تکمیل نمودند. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، آزمون‌ همبستگی Pearson و تحلیل Multiple linear regression مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: ارتباط منفی و معنی‌داری بین HD با ابعاد توافق‌جویی (۰۱/۰ > P، ۲۹/۰- = P) و وظیفه‌شناسی (۰۵/۰ > P، ۱۲/۰ = P) وجود داشت، اما این اختلال با بعد روان‌نژندگرایی (۰۱/۰ > P، ۴۶/۰ = P) رابطه مثبت و معنی‌داری را نشان داد. الگوی FFM، اختلال HD دانشجویان را با توان مطلوبی پیش‌‌بینی کرد ( ۲ R: ۹/۲۳ درصد). همچنین، ابعاد شخصیتی توافق‌جویی و روان‌نژندگرایی قادر به پیش‌بینی واریانس HD در دانشجویان بود. نتیجه‌گیری: نتایج به دست آمده، ضرورت توجه به ابعاد شخصیتی توافق‌جویی و روان‌نژندگرایی را در اختلال HD دانشجویان نشان می‌دهد.
امراله ابراهیمی، پیمان میرشاهزاده، حمید افشار زنجانی، پیمان ادیبی، علی حاجی‌هاشمی، حمید نصیری ده‌سرخی،
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده

زمینه و هدف : علایم جسمانی یکی از شکایت‌های شایع در میان بیماران مبتلا به اختلالات روان‌پزشکی می‌باشد که در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders-۵ th Edition یا DSM-۵)، تحت عنوان اختلال علایم جسمانی (Somatic symptoms disorder یا SSD) مطرح شده است. مقیاس‌های معتبری جهت ارزیابی این مشکلات نیاز است که هدف از انجام مطالعه حاضر، تهیه نسخه فارسی و تعیین ساختار عاملی (به عنوان یکی از ویژگی‌های روان‌سنجی) پرسش‌نامه غربالگری برای اختلالات علایم جسمانی (۷-Screening for Somatoform Symptoms یا ۷-SOMS) در نمونه‌های ایرانی بود. مواد و روش‌ها: این پژوهش روان‌سنجی در مرکز تحقیقات روان‌تنی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان صورت گرفت و در آن ۱۰۰ بیمار مبتلا به اختلالات خلقی و اضطرابی انتخاب شدند. دو پرسش‌نامه سلامت بیماران (Patient Health Questionnaire یا PHQ) و ۷-SOMS تکمیل گردید. روایی به روش همبستگی و تحلیل عوامل و پایایی درونی و بیرونی به وسیله ضریب Cronbach's alpha و بازآزمایی مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل عوامل نیز با روش اکتشافی و تأییدی انجام شد. در نهایت، داده‌ها در نرم‌افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید. یافته‌ها: همسانی درونی با استفاده از ضریب Cronbach's alpha، ۹۲/۰ و پایایی با روش بازآزمایی به فاصله دو هفته، ۷۰/۰ به دست آمد. تحلیل عاملی، ساختار دو عاملی مناسبی را در بیماران نشان داد که همبستگی این دو عامل با مقیاس علایم جسمانی PHQ به ترتیب ۵۱/۰ و ۵۹/۰ گزارش شد و حاکی از روایی سازه و همگرای آن بود. نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر، نسخه فارسی پرسش‌نامه ۷-SOMS پایایی و روایی مناسبی را برای ارزیابی SSD و همچنین، ارزیابی اثرات درمانی در این بیماران دارد.
منصور بیرامی، تورج هاشمی نصرت آباد، مریم عتباتی،
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده

زمینه و هدف: حافظه کاری (Working memory) توجه روان شناسان تجربی و عصب شناسان را به خود جلب کرده است. افرادی که توجه می‌کنند افراد چگونه استدلال می‌کنند، حل مسئله می‌کنند، اهدافشان را دنبال می‌کنند، تصمیم می‌گیرند و به کنترل شناختی دست می‌یابند. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی حافظه ناآشکار به‌واسطه کلمات است و همچنین تلاشی برای گردآوری شواهدی در زمینه سرعت پاسخ در تکلیف تسهیل و تکلیف بازداری است.

مواد و روش‌ها: روش پژوهش حاضر توصیفی– همبستگی است. جامعه آماری موردبررسی شامل کلیه افراد جوان و میانسال راست‌دست، با حداقل سن ۲۰ سال و بدون سابقه اختلال‌های روانی و عصب‌شناختی بود. در این پژوهش ۳۰ نفر از طریق نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند. تکلیف تسهیل شامل جفت‌های نخستین هدف با شبه واژه بود. واژه و تکلیف بازداری نیز با دو واژه به لحاظ معنایی غیر مرتبط به فاصله ۱۵۰ میلی‌ثانیه از هم نشان داده شدند. درواقع، ارزیابی سرعت پاسخ در آزمون معنایی بود که بر اساس ویژگی‌های این دو تکلیف تنظیم شده بود. میانگین مقدار در دو تکلیف با استفاده از روش آماری t- زوجی مقایسه گردید.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که میانگین سرعت پاسخ به اهداف در تکلیف تسهیل به‌طور متوسط ۹/۴۸۰ ± ۷/۴۵۹۲ میلی‌ثانیه بیشتر از تکلیف بازداری بود (۰۰۰۱/۰>p).

نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد که بازنمایی‌های حافظه هدف به‌وسیله نخستین خنثی بیشتر از بازنمایی‌های حافظه هدف به‌وسیله نخستین نامرتبط است.


احمدقلی حبیبی بابادی، سید علی هاشمیان‌فر، اصغر محمدی،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده است که شرایط و ویژگی های خرده فرهنگ ها می تواند یکی از دلایل ابتلا به اعتیاد و مصرف مواد مخدر باشد و بررسی عوامل روانی اجتماعی هر جامعه­ای می­تواند روشن کننده ویژگی­های آن فرهنگ بوده و سرنخ­هایی در ارتباط با مشکلات آن جامعه به ویژه اعتیاد باشد؛ بنابراین این پژوهش درصدد فهم و شناسایی عوامل روانی اجتماعی خرده فرهنگ‌های مرتبط با مصرف مواد مخدر است
مواد و روش‌ها: مطالعه از نوع کیفی و از روش گراندد تئوری می‌باشد. شهر اصفهان به عنوان پایلوت تحقیق انتخاب گردید. متغیرها و مقوله‌ها از ۳۲ مصاحبه که اعتبار آن توسط اساتید و متخصصین موضوع تائید شده، استخراج گردید. از میان ۱۸ مقوله محوری، ۵ مقوله اصلی شامل شرایط علی، شرایط زمینه‌ای، شرایط مداخله‌گر، راهبردها و پیامدها شناسایی شدند.
یافته‌ها: سوء مصرف مواد با «وابستگی عملی-احساسی»، «رانده‌شدگی از جامعه» و «خرده فرهنگ انحرافی» همراه است. افراد در سبک زندگی اعتیاد گونه خود دچار نوعی جدایی از اجتماع هستند. تداوم عضویت در خرده فرهنگ انحرافی به نوعی تنها سرمایه فرد معتاد محسوب می‌شود و زمینه را برای شکل‌گیری رفتارهای انحرافی و کجروی بیشتر مهیا می‌سازد. پیامدها شامل: تداوم اعتیاد، اضمحلال روانی اجتماعی، شکل‌گیری ارزش‌های نوین منفی، خرده فرهنگ حمایت گسسته و اعتماد در برابر بی‌اعتمادی میان گروهی خواهد بود.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد که حمایت اجتماعی و عاطفی از افراد معتاد وکمک به آنان برای ترک مواد مخدر از جذب شدن آنها به خرده فرهنگهای تهاجمی و بزهکار جلوگیری می نماید. با این وجود در جهت بالا بردن اعتبار بیرونی تحقیق پیشنهاد می گردد در جوامعی دیگر، تحقیقاتی مشابه تحقیق حاضر صورت بگیرد.
اعظم هاشمی نیک، حسن حیدری، حسین داودی، اصغر جعفری،
دوره ۱۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده است که حل تعارضات بین فردی به‌اندازه روابط اجتماعی به‌ویژه در بین زوجین دارای اهمیت فراوانی است؛ بنابراین پژوهش حاضر باهدف الگوی پیش‌بینی سبک‌های حل تعارض بر اساس تمایزیافتگی، انعطاف‌پذیری شناختی با نقش میانجی شفقت ورزی در مردان و زنان جوان با تعارض انجام شد.
مواد و روش‌ها: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل زنان و مردان دارای تعارض زناشویی شهر کاشان بود. نمونه این پژوهش شامل ۳۹۳ نفر از زوجین دارای تعارض زناشویی بودند که به‌صورت در دسترس انتخاب و به پرسشنامه‌های پژوهش شامل مقیــاس تکنیک‌های حل تعــارض استراوس و همکاران (۱۹۸۳)، پرسشنامه شفقت به خود نف (۲۰۰۳)، پرسشنامه انعطاف‌پذیری روان‌شناختی دنیس وندروال (۲۰۱۰) و پرسشنامه تمایزیافتگی اسکورون و اسمیت (۲۰۰۳) پاسخ دادند. داده‌های پژوهش با روش تحلیل مسیر و معادلات ساختاری به‌وسیله نرم‌افزار آماری AMOS مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که مدل ارائه‌شده از برازش مطلوبی برخوردار است و شفقت ورزی به خود می‌تواند بین انعطاف‌پذیری و سبک حل تعارض مذاکره و پرخاشگری روانی و همچنین بین تمایز خویشتن و سبک‌های حل تعارض مذاکره و پرخاشگری جسمانی نقش میانجی ایفا نماید (۰۰۱/۰ P).
نتیجه‌گیری: با توجه به اثرات تعارض‌های زناشویی بر زوجین، خانواده‌ها و جامعه، شناسایی متغیرهای دخیل در این مهم می‌تواند زمینه را جهت برنامه‌ریزی جهت پیشگیری و درمان سبک‌های مخرب حل تعارض‌های زناشویی فراهم سازد و به نظر می‌رسد که تمایزیافتگی خویشتن و شفقت ورزی به خود ازجمله متغیرهای مؤثر در بهبود تکنیک‌های حل تعارض استفاده‌شده در زنان و مردان دارای تعارض زناشویی است.

صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱