۱۰ نتیجه برای نریمانی
محمد نریمانی، عادل زاهد، سجاد بشرپور،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده
Normal ۰ false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer۴ زمینه و هدف : اختلال استرس پس از سانحه، یکی از اختلالات اضطرابی است که مواجه شدن با حوادث آسیبزا به عنوان یکی از عوامل سببی در بروز این اختلال مطرح میباشد. از آن جا که پرستاران اورژانس بیمارستانها و کارکنان مراکز آتشنشانی بیشتر در معرض حوادث آسیبزا قرار میگیرند، این پژوهش با هدف تعیین میزان شیوع اختلال استرس پس از سانحه در بین این دو گروه تدوین شد. مواد و روشها: این مطالعه به روش زمینهیابی از نوع مقطعی و همبستگی بود که بر روی ۱۰۰ نفر از پرستاران اورژانس بیمارستانی و ۱۰۰ نفر از کارکنان مراکز آتشنشانی شهرستان ارومیه در سال ۱۳۸۷ به روش نمونهگیری تصادفی ساده انجام شد. اعضای نمونه به صورت انفرادی و در محل کار به پرسشنامه اختلال استرس پس از سانحه پاسخ دادند. دادههای جمعآوری شده نیز به وسیله نرمافزار ۱۶ SPSS با استفاده از تحلیل رگرسیون چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: میزان شیوع اختلال استرس پس از سانحه در پرستاران اورژانس، ۱۴ در صد و در کارکنان مراکز آتشنشانی، ۸ درصد بود. متغیرهای جمعیت شناختی و سن به صورت معکوس و تأهل به صورت مستقیم، اختلال استرس پس از سانحه را پیشبینی کردند ولی سطح تحصیلات و جنسیت نتوانستند این اختلال را پیشبینی کنند. نتیجهگیری: نتایج نشان داد پرستاران اورژانس و کارکنان آتشنشانی در معرض خطر اختلال استرس پس از سانحه قرار دارند. این امر لزوم آموزش مهارتهای مقابلهای برای این افراد را خاطر نشان میسازد.
عباس بخشی پور، رباب فرجی، محمد نریمانی، فریبا صادقی موحد،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۰ )
چکیده
زمینه و هدف : تعدادی از بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی (OCD)، اعتقاد دارند که افکار غیر قابل قبول و ناخوشایند آنها میتواند حوادث بیرونی را تحت تأثیر قرار دهد. این اعتقاد تحت عنوان باور اغتشاش فکر- عمل نام گرفته است. هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه بین محتوای اغتشاش فکر- عمل با خوشههای علایم اختلال وسواس فکری- عملی در بیماران وسواسی است. مواد و روشها: این پژوهش مقطعی به روش همبستگی، در یک نمونه۶۰ نفری از بیماران مبتلا به اختلال وسواس اجرا گردید، که به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شده بودند. ابزار پژوهش پرسشنامه وسواس فکری- عملی Maudsley و پرسشنامه اغتشاش فکر- عمل تجدید نظر شده بود. برای تحلیل نتایج از ضریب همبستگی Pearson و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافتهها: بین خوشههای علایم اختلال وسواس فکری- عملی با خرده مقیاسهای اغتشاش فکر- عمل همبستگی مثبت و معنیدار وجود داشت (۰۵/۰ = P). نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که افکار مربوط به رویدادهای منفی پیشبینی کننده خوشه علایم شستشو و احتمال وقوع رویداد منفی با داشتن فکر آن، پیشبینی کننده نشانههای خوشه علایم وارسی میباشند. نیز احساس مسؤولیت در قبال افکار مثبت، پیشبینی کننده نشانههای خوشه علایم تردید و احتمال برای خود، پیشبینی کننده وسواس فکری میباشد. نتیجهگیری: نتایج نشان داد که بین باورهای در هم آمیختگی فکر- عمل و علایم اختلال وسواس فکری- عملی رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد. بنابراین، به نظر میرسد وقوع سوگیریهای شناختی مانند اغتشاش فکر- عمل، آسیبپذیری شخص را نسبت به وسواس افزایش میدهد. واژههای کلیدی: اغتشاش فکر- عمل، وسواس فکری- عملی، شستشو، وارسی، کندی، تردید.
سجاد بشرپور، محمد نریمانی، حسین قمری گیوی، عباس ابوالقاسمی،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۱۱-۱۳۹۱ )
چکیده
زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان شیوع مواجهه با رویدادهای آسیبزا و بررسی برخی عوامل مرتبط با آن در دانشآموزان دبیرستانی پسر شهر ارومیه انجام گرفت. مواد و روشها : پژوهش به صورت مقطعی بر روی یک نمونهای ۹۴۶ نفری از دانشآموزان پسر مقاطع اول، دوم و سوم دبیرستانهای شهر ارومیه انجام گرفت، که به شیوه تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب شده بودند (۱۰۲۸۶ = N). اعضای نمونه در محل تحصیل و به صورت گروهی به پرسشنامههای محقق ساخته و سرند کردن حوادث آسیبزا پاسخ دادند. دادههای به دست آمده نیز با استفاده از آمار توصیفی و آزمونهای t، ۲ χ و kolmogerov- smornov با کاربرد نرمافزار ۱۸ SPSS تحلیل شد. یافتهها: تعداد ۲/۷۲ درصد از شرکتکنندگان در طول زندگی خود حداقل با یک رویداد آسیبزا مواجه شده بودند. مشاهده خشونت در تلویزیون، رویدادهای مرگ فردی نزدیک، بیماری فردی نزدیک به ترتیب شایعترین رویدادها بودند. نتیجه آزمون t نشان داد که میزان شیوع برخی از این رویدادها با افزایش سن افزایش مییابد، آزمون kolmogerov- smornov نشان داد که برخی رویدادها در وضعیت اقتصادی- اجتماعی پایین شیوع بالایی دارند و آزمون ۲χ هم آشکار کرد که بین رشته تحصیلی و شیوع برخی رویدادها رابطه وجود دارد. نتیجهگیری : با توجه به آسیبپذیری بالای دوره نوجوانی میتوان شیوع بالای تجربه رویدادهای آسیبزا را به عنوان یکی از مسایل جدی در سلامتی این افراد به حساب آورد. واژههای کلیدی: آسیب، رویداد آسیبزا، مواجهه، عوامل مرتبط، دانشآموزان.
اکبر عطادخت، محمد نریمانی، لاله صنوبر، سجاد بشرپور،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده زمینه و هدف: سرطان پستان شایعترین نوع سرطان در بین زنان ایرانی است و کیفیت پایین خواب یکی از شایعترین عوارضی است که توسط بیماران مبتلا به سرطان تجربه می‎شود. هدف این مطالعه، مقایسه اثربخشی روش‎های تن‎آرامی عضلانی پیشرونده و موسیقی‎درمانی بر کیفیت خواب زنان مبتلا به سرطان پستان بود. مواد و روشها: روش پژوهش از نوع آزمایشی بوده و طرح آزمایشی مورداستفاده نیز پیش‎آزمون و پس‎آزمون چند‎گروهی بود. جامعه آماری متشکل از کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان بودند که از شهریور ۱۳۹۰ تا فروردین ۱۳۹۱، جهت پرتودرمانی به درمانگاه شفاپرتو اردبیل مراجعه می‎کردند. از بین آنها، نمونه‎ای ۴۵ نفری، با استفاده از روش نمونه‎گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع‎آوری داده‎ها از پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ (Pittsburgh Sleep Quality Index) استفاده شد. داده‎های به دست آمده با آزمون‎های آماری خی‎دو و تحلیل کواریانس (ANCOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که هر دو روش درمانی در ارتقاء کیفیت خواب بیماران سرطانی اثربخش است (۰۵/۰>P). اما بین میزان اثربخشی دو روش در ارتقاء کیفیت خواب، به استثناء مؤلفه آشفتگی خواب (۰۵/۰>P)، در بقیه مؤلفه‎ها تفاوت معنی‎دار یافت نشد (۰۵/۰<P). نتیجهگیری: این مطالعه تلویحاتی را برای استفاده درمانگران از مداخله‎های روان‎شناختی تسکین دهنده از جمله تکنیک تن‎آرامی پیشرونده عضلانی و موسیقی آرام‎بخش، در کنار سایر مداخلات معمول، برای ارتقاء کیفیت خواب بیماران سرطانی مطرح می‎نماید. واژههای کلیدی: تن‎آرامی پیشرونده عضلانی ، موسیقی‎درمانی، کیفیت خواب، سرطان پستان
حسین قمری کیوی، هیوا محمودی، محمد نریمانی،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده زمینه و هدف: پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روشهای درمان شناختی و انزجاری بر علایم اختلال وسواس فکری- عملی است. مواد و روش ها: این تحقیق آزمایشی گسترش یافته و از نوع پیشآزمون وپسآزمون چند گروهی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به وسواس فکری- عملی مراجعهکننده به مراکز بالینی و مشاوره شهرستانهای سقز و بوکان با دامنه سنی ۴۰-۲۰ سال است. نمونه آماری این تحقیق شامل ۴۵ بیمار مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی هستند که به طور تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گروه اول درمان شناختی و برای گروه دوم انزجار درمانی در مدت زمان ۶ ماه اعمال شد و گروه کنترل هیچ نوع درمانی دریافت نکردند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس مادسلی (Madsly) برای انواع وسواسهای فکری- عملی استفاده شد. یافتهها : برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری (MANCOVA) در گروههای آزمایشی و گواه استفاده شد که از نرم افزار spss نسخه ۲۱ استفاده شد. یافتهها نشان داد که درمان شناختی و انزجاری نسبت به گروه کنترل به طور معنیداری بر بهبود انواع وارسی کردن، شستشو، کندی و شک وسواسی اثربخش بودهاند (۰۱/۰>p). نتیجهگیری : درمان شناختی ویتال در مقایسه با درمان انزجاری در درمان انواع وسواسها تأثیرات بیشتری دارد. واژههای کلیدی: درمان شناختی، انزجار درمانی، وسواس فکری- عملی
محمد نریمانی، سمیه تکلوی، عباس ابوالقاسمی، نیلوفر میکائیلی،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش تنآرامی کاربردی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ابعاد سرشت و منش زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر (Generalized anxiety disorder یا GAD) انجام شد. مواد و روشها: روش این پژوهش به صورت آزمایشی از نوع طرح پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه شاهد بود. نمونههای پژوهش را ۴۰ زن مبتلا به GAD تشکیل دادند که به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. آزمودنیهای دو گروه به پرسشنامههای ۷-GAD و GAD-IV و پرسشنامه سرشت و منش (Temperament and Character Inventory یا TCI) پاسخ دادند. افراد گروه آزمایش به مدت ۱۶ جلسه تحت آموزش قرار گرفتند. در پایان آموزش و سه ماه بعد، آزمودنیهای دو گروه دوباره پرسشنامههای مذکور را تکمیل نمودند. دادههای به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: بر اساس یافتهها، بین نمرات مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری ابعاد اجتناب از آسیب (۱۴/۷ = F، ۰۵۰/۰ > P) و خودراهبری (۹۲/۲۶ = F، ۰۰۱/۰ > P) در گروه آموزش تنآرامی کاربردی مبتنی بر ذهن آگاهی و گروه شاهد تفاوت معنیداری مشاهده شد؛ در حالی که تفاوت معنیداری در ابعاد نوجویی، وابستگی به پاداش، پشتکار، همکاری و خودفراروی بین نمرات پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری دو گروه وجود نداشت. نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان میدهد که آموزش تنآرامی کاربردی مبتنی بر ذهن آگاهی، منجر به افزایش خودراهبری میشود؛ در حالی که بعد از روان درمانی در مرحله پسآزمون و پیگیری، کاهش در اجتناب از آسیب مشاهده گردید. بنابراین، آموزش تنآرامی کاربردی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش علایم GAD و تغییر در ابعاد سرشت و منش مؤثر میباشد.
محمد نریمانی، معصومه ملکی پیربازاری، نیلوفر میکائیلی، عباس ابوالقاسمی،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مواجهه و بازداری از پاسخ (Exposure and Response Prevention Therapy یا ERP Therapy) و درمان پذیرش و تعهد (Acceptance and Commitment Therapy یا ACT) در کاهش وسواس فکری و عملی بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی (Obsessive-compulsive disorder یا OCD) انجام شد. مواد و روشها: این پژوهش آزمایشی و از نوع پیشآزمون و پسآزمون، همراه با گروه شاهد بود. جامعه پژوهش را همه بیماران وسواسی بالای ۱۸ سال که در سال ۱۳۹۳ به مراکز مشاوره خصوصی و مراکز بهداشتی- درمانی شهری و روستایی شهرستان رشت مراجعه کرده بودند، تشکیل داد. نمونه آماری شامل ۴۵ بیمار مبتلا به OCD بود که از میان مراجعه کنندگان به این مراکز انتخاب شدند و به صورت تصادفی در یکی از گروههای آزمایشی (ACT و ERP) یا شاهد قرار گرفتند. گروههای آزمایشی هشت جلسه درمان ۴۵ دقیقهای دریافت نمودند. به منظور سنجش شدت وسواس فکری و عملی، مقیاس شدت وسواس فکری و عملی Yale-Brown استفاده گردید. یافتهها: در نمرات پسآزمون وسواس فکری و وسواس عملی، بین سه گروه تفاوت معنیداری وجود داشت (۰۱۰/۰ ≥ P). بر اساس نتایج آزمون تعقیبی Tukey، در وسواس فکری و عملی میانگین نمرات ACT و ERP و میانگین نمرات هر دو گروه درمانی از گروه شاهد به طور معنیداری کمتر بود (۰۵۰/۰ ≥ P). نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که درمان ACT کاهش بیشتری در شدت وسواس فکری و عملی ایجاد میکند. بنابراین، متخصصان بهداشت روانی میتوانند از آن به عنوان یک گزینه درمانی دارای پیشینه پژوهشی استفاده نمایند.
یوسف عبدالعلی زاده، محمد نریمانی، رضا کاظمی، توکل موسی زاده،
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: درگذشته، وسواس اختلالی مزمن و درمان نشدنی بشمار میرفت، اما امروزه این وضعیت بهواسطه یافتههای حامی اثربخشی درمان شناختی رفتاری تغییر اساسی کرده است. هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر استنتاج، آموزش نوروفیدبک و ترکیب این دو روش درمانی در درمان افراد مبتلا به اختلال وسواس بود.
مواد و روشها: مطالعهی حاضر، از نوع نیمه آزمایشی گسترشیافتهی طرح پیشآزمون و پسآزمون چند گروهی بود. در این مطالعه ۲۵۵۰ نفر به روش نمونهگیری خوشهای از بین معلمان شهرستان مشکینشهر انتخاب شدند و ۱۹۱۶ نفر، پرسشنامه وسواس ییل – براون را تکمیل کردند و در مرحله دوم، ۶۶ نفر از ۱۵۳ نفری که نمرهی بالاتری از نقطه برش ۲۰ در پرسشنامه وسواس داشتند، پس از مصاحبهی تشخیصی، به روش تصادفی در یک گروه کنترل و سه گروه آزمایشی قرار گرفتند و درنهایت دادههای جمعآوریشده ۶۲ نفر با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره با نرمافزار SPSS-۱۸ مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج مقایسه گروههای آزمایشی با گروه کنترل نشان داد که شدت وسواس و خرده مقیاسهای آن (وارسی، شستشو، تکرار و شک) در گروههای آزمایشی نسبت به گروه کنترل بهطور معناداری کاهش پیدا کرد. بهطورکلی اثربخشی سه روش درمانی بر متغیر وسواس و خرده مقیاسهای آن در مرحله پسآزمون تأیید میگردد. میزان این تأثیر بین ۳/۳۵ تا ۶/۷۹ درصد بوده و تفاوت نمرات پسآزمون از طریق سه گروهدرمانی را تبیین میکند. نتایج بهدستآمده از مقایسههای زوجی بر اساس آزمون بونفرونی نشان میدهد که روش درمان ترکیبی درمان مبتنی بر استنتاج و آموزش نوروفیدبک در کاهش شدت وسواس مؤثرتر از روش درمان مبتنی بر استنتاج و آن مؤثرتر از آموزش نوروفیدبک میباشد.
نتیجهگیری: در این تحقیق، روش درمان ترکیبی درمان مبتنی بر استنتاج و آموزش نوروفیدبک در کاهش شدت وسواس مؤثرتر از روش درمان مبتنی بر استنتاج و آن مؤثرتر از آموزش نوروفیدبک بود.
نازنین فهیمی، آذر کیامرثی، رضا کاظمی، محمد نریمانی،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: اضافهوزن و چاقی یکی از معضلات بهداشتی کشورهای درحالتوسعه و پیشرفته میباشد و در کل جهان با سرعت هشداردهندهای بهخصوص در کودکان و نوجوانان رو به افزایش است. پژوهش حاضر با هدف تأثیر آموزش تنظیم هیجان به همراه رژیم غذایی بر انعطافپذیری روانی و رفتار خودتنظیمی نوجوانان دارای اضافهوزن انجام گرفته است.
مواد و روشها: این پژوهش از نوع نیمه تجربی بود که از نوع طرحهای کاربردی و نیمهآزمایشی پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل و تجربی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه نوجوانان دختر مقطع متوسطه اول شهرستان تنکابن در سال تحصیلی ۹۸-۹۹ مشغول به تحصیل بودند که تعداد آنها ۲۸۶ نفر بود. نمونه پژوهش۳۰ دانشآموز به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در گروه آزمایش و کنترل(۱۵ نفر آزمایش، ۱۵ نفر کنترل) قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس خودتنظیمی بروان و همکاران (۱۹۹۱)، پرسشنامه پذیرش و عمل ویرایش۲ (انعطافپذیری روانی) بوند و همکاران (۲۰۱۱)، و ابزار محاسبه شاخص توده بدن (BMI) قبل و بعد از اجرای آموزش استفاده شد. آموزش تنظیم هیجان بهصورت گروهی بر روی گروه آزمایش اجرا گردید و در طی این مدت اعضای گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکردند. دادههای پژوهش، با تحلیل کوواریانس چندمتغیری، در محیط SPSS۲۴ تجزیهوتحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان به همراه رژیم غذایی بر انعطافپذیری روانی و رفتار خودتنظیمی نوجوانان دارای اضافهوزن با مؤثر بوده است.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج بهدستآمده آموزش تنظیم هیجان به همراه رژیم غذایی بر افزایش انعطافپذیری روانی و بهبود رفتار خودتنظیمی نوجوانان دارای اضافهوزن تأثیر دارد.
سید محسن نعمتی، محمد نریمانی، پرویز پرزور، سجاد بشرپور، قاسم فتاح زاده،
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: چاقی در بین جوامع و اکثر کشورها گسترش یافته و به موضوعی عمومی و جهانی تبدیل شده است. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی برنامه کاهش وزن تلفیقی بر ولع مصرف و شاخصهای تنسنجی در زنان مبتلا به چاقی صورت گرفت.
مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان چاق مراجعه کننده به کلینیک تغذیه شهر اردبیل در سال ۱۴۰۲ بود. با توجه به اینکه حداقل ۱۵ نمونه در تحقیقات تجربی در نظر گرفته شده است، در نتیجه ۴۵ زن چاق (۱۵ نفر در موقعیت درمان با برنامه کاهش وزن تلفیقی و ۱۵ نفر در موقعیت بدون درمان) به طور تصادفی انتخاب و در گروه قرار گرفتند. هر یک از گروه آزمایش به تفکیک روزانه به مدت ۵۰ دقیقه و با تعداد جلسات ۱۴ جلسه تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل درمانی دریافت نکرد. اعضای هر گروه با استفاده از پرسشنامه ولع مصرف Cepeda-Benito و شاخصهای تنسنجی در مرحله پیشآزمون و پسآزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند و از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری برای تحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها: براساس نتایج بدست آمده، برنامه کاهش وزن تلفیقی بر ولع مصرف غذا، شاخص تودهبدنی (BMI) و نسبت دور کمر به قد (WHtR) تاثیر مثبت و معنادار داشته است (۰۰۱/۰>P) به طوری که نمرات آزمودنیهای گروه آزمایش در پسآزمون این متغیرها کاهش معنادار یافته است اما بر نسبت دور کمر به دور باسن (WHR) و شاخص حجمشکمی ((AVI تاثیر معناداری نداشته است (۰۵/۰<P).
نتیجهگیری: براساس نتایج این مطالعه، به نظر میرسد از روش برنامه کاهش وزن تلفیقی میتوان در برنامههای کاهش وزن و تغییر سبک زندگی و ارتقاء سلامت جامعه استفاده کرد