logo

جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای نادی

ایلناز سجادیان، محمدعلی نادی،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۸۵ )
چکیده

زمینه و هدف : در هزاره‌ی سوم،‌ اینترنت نقش مهم و روز‌افزونی در زندگی نوجوانان و جوانان ایفا می‌کند. جاذبه اینترنت باعث شده تا بسیاری از جوانان و نوجوانان به جای تعامل با همسالان و والدین، کامپیوتر را برگزینند. این همنشینی با کامپیوتر به مرور زمان تجربه شیرین در جمع بودن را از فرد می‌گیرد و می‌تواند منجر به انزوا و افسردگی شود. مطالعه حاضر به منظور تعیین ارتباط احتمالی میان افسردگی و انزوای اجتماعی کاربران اینترنت با میزان ساعات کار آنها طراحی شده است. مواد و روش‌ها : مطالعه، از نوع توصیفی- همبستگی است که در آن ۱۱۸ نفر از مشتریان معمول کافی‌نت‌های مجاز شهر اصفهان در سال ۱۳۸۴ شرکت داشته‌اند. تست افسردگی بک و تست محقق ساخته انزوای اجتماعی برای ارزیابی افسردگی و انزوای اجتماعی استفاده شد. اطلاعات دموگرافیک نیز جمع‌آوری شد. داده‌ها به کمک بسته نرم‌افزار SPSS و با استفاده از ضرایب همبستگی پیرسون، اسپیرمن و t گروه‌های مستقل تحلیل گردید. یافته‌ها : یافته‌های مطالعه، حاکی از وجود رابطه مثبت بین افسردگی و انزوای اجتماعی با مدت زمان معمول استفاده از اینترنت در کاربران نوجوان و جوان است(۰۱/۰ نتیجه‌گیری : استفاده بیش از حد از اینترنت می‌تواند برای سلامت، رشد روانی و رشد اجتماعی نوجوان و جوانان خطرآفرین باشد. ضروری است که مطالعات دقیق‌تری در این رابطه طراحی شود و نتایج این مطالعات به آگاهی خانواده‌ها رسانده شود. کلید واژه‌ها : اینترنت، کاربران نوجوان و جوان، افسردگی، انزوای اجتماعی.
محمد علی نادی، ایلناز سجادیان،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده

Normal ۰ false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer۴ زمینه و هدف : موضوع اعتیاد به اینترنت به دلیل اهمیت، به طور مداوم در فهرست مهم‌ترین مباحث پژوهشی قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش تحلیل مسیر رابطه بین ویژگی‌های شخصیتی و وابستگی به اینترنت با کیفیت زندگی کاربران کافی‌نت‌های شهر اصفهان بود. مواد و روش‌ها: در این مطالعه علّی- همبستگی، جامعه آماری را کلیه کاربران کافی‌نت‌های شهر اصفهان تشکیل می‌دادند که به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای- تصادفی چند مرحله‌ای، تعداد ۳۰۰ نفر به عنوان نمونه از بین آن‌ها انتخاب شدند. ابزار جمع‌آوری اطلاعات شامل سه پرسش‌نامه وابستگی به اینترنت Yang ، فرم کوتاه کیفیت زندگی &nbsp; WHO و نسخه کوتاه ویژگی‌های شخصیتی NEO-PI بود. برای محاسبه ضریب همبستگی Pearson و آزمون کردن این ضریب و همچنین تحلیل مسیر از ۵/۸ LISREL استفاده شد. یافته‌ها: بین وابستگی به اینترنت و بعد کیفیت اجتماعی رابطه منفی و معنی‌دار در سطح ۰۵/ ۰ P < وجود داشت و از میان ویژگی‌‌های شخصیتی ابعاد برون‌‌گرایی، وظیفه ‌شناسی و خوشایندی با وابستگی به اینترنت رابطه معنی‌دار و منفی در سطح ۰۱/۰ P < &nbsp; داشتند. مدل مفهومی نهایی پژوهش، که دارای زیر بنای نظری بود، نیز با شاخص نیکویی برازش ۹۱/۰ تأیید شد. نتیجه‌گیری: نتایج حاکی از رابطه ویژگی‌های شخصیتی با وابستگی به اینترنت و وابستگی با کیفیت زندگی بود. مدل نظری پژوهش نیز با شاخص‌های برازش معتبر ترسیم گردید.
نازنین خیرخواهان، محمود نجفی، محمد علی محمدی فر، نادیا ثقفی،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف : سبک دلبستگی ناایمن، یکی از عوامل مؤثر در بسیاری از آسیب‌های روانی است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه سبک‌های دلبستگی در افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال و افراد بهنجار انجام شد. مواد و روش‌ها: این پژوهش از نوع تحقیقات علی- مقایسه‌ای بود. نمونه‌ای به حجم ۹۰ نفر شامل ۳۰ بیمار مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال (با مصرف دارو)، ۳۰ بیمار مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال (بدون مصرف دارو) و ۳۰ فرد بهنجار از بین مراجعان مراکز درمانی دولتی و خصوصی خدمات روان‌پزشکی به روش نمونه‌گیری ملاک محور انتخاب شدند و مورد مقایسه قرار گرفتند. از پرسش‌نامه سبک‌های دلبستگی بزرگسال برای جمع‌آوری داده‌ها استفاده شد. داده‌ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل گردید. یافته‌ها: تفاوت میان سبک‌های دلبستگی در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال (با و بدون مصرف دارو) و افراد بهنجار از لحاظ آماری معنی‌دار بود (۰۰۱/۰ > P، ۵۲۶/۰ = F)؛ به این معنی که نمرات گروه اختلال شخصیت اسکیزوتایپال پایین‌تر از گروه مقایسه در دلبستگی ایمن گزارش گردید. یافته‌ها نشان داد که در دلبستگی‌های دوسوگرا و اجتنابی، تفاوت معنی‌داری بین هر دو گروه دارای اختلال شخصیت اسکیزوتایپال و افراد بهنجار مشاهده شد. نتیجه‌گیری: در مجموع، نتایج حاکی از اهمیت نوع سبک دلبستگی در اختلال شخصیت اسکیزوتایپال بود. افراد دلبسته ناایمن جهت تجربه ویژگی‌های اسکیزوتایپال و ابتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال آسیب‌پذیر هستند.
مریم فولادوند، محمد علی نادی، احمد عابدی، ایلناز سجادیان،
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده

زمینه و هدف: اختلال نافرمانی مقابله‌ای (Oppositional Defiant Disorder یا ODD)، اختلالی تدریجی و مزمن است که تقریباً همیشه در روابط بین فردی و عملکردی تحصیلی کوک تداخل ایجاد می‌کند. آموزش والدگری یکی از روش‌های مداخله مؤثر در ODD است که در آن والدین می‌آموزند چگونه با فرزند خود رفتار نمایند. ازاین‌رو پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش والدگری کازدین (Kazdin method for parenting) بر روابط والد-کودک (Parent-child relationships) در دانش آموزان مبتلا به ODD انجام شد.

مواد و روش‌ها: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه کنترل و پیگیری ۹۰ روزه بود. از بین دانش آموزان مبتلا به ODD بر اساس کسب نمره بالاتر از نقطه برش در سیاهه رفتاری کودک آخنباخ (Child Behavior Checklist یا CBCL) و مصاحبه بالینی انجام شده توسط مشاور مدرسه، تعداد ۳۰ دانش‌آموز انتخاب و به‌طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (هر گروه ۱۵ نفر). گروه آزمایش برنامه والد گری Kazdin را طی ۱۲ جلسه به مدت ۹۰ دقیقه دریافت کردند. شرکت‌کنندگان در پژوهش در سه مرحله پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری به پرسشنامه رابطه والد-کودک (Child-Parent Relationship Scale یا CPRS) پاسخ دادند. داده‌ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر تحلیل شد.

یافته‌ها: برنامه آموزش والدگری Kazdin منجر به افزایش معنی‌دار تعامل والد- کودک در خرده مقیاس‌های نزدیکی و رابطه کلی مثبت و کاهش تعارض و وابستگی در کودکان مبتلا به ODD شد (۰۰۱/۰>p).

نتیجه‌گیری: برنامه آموزش والدگری Kazdin موجب افزایش روابط والد- کودک در کودکان مبتلا به ODD شد. بر اساس نتایج حاضر آموزش والدین به شیوه کازدین می‌تواند روش کارآمدی در بهبود روابط والد-کودک در بین دانش آموزان مبتلا به ODD باشد.


فوزیه حسینی طباطبایی، شعله امیری، محمدعلی نادی،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه و هدف: هویت اخلاقی به‌مثابه مقدمه کنش اخلاقی حاصل ادغام رشد اخلاقی و رشد هویت است. هدف این پژوهش بررسی الگوی هویت اخلاقی بر اساس ویژگی‌های شخصیتی، استدلال اخلاقی، سبک‌های والدینی ادراک شده و هویت شخصی در نوجوانان بود.
مواد و روش­‌ها: مطالعه در قالب پژوهش توصیفی- همبستگی اجرا شد. جامعه آماری دانش‌آموزان مقطع دوم متوسطه سال تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸ در شهر مشهد بودند. تعداد ۱۹۹ دانش‌آموز به روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای از جامعه انتخاب و سیاهه‌ی هویت شخصی بنیون و آدامز(۱۹۸۶)، شخصیت نئو(۱۹۸۵)، آزمون طرحواره اخلاقی رست (۱۹۹۹)، مقیاس سبک فرزندپروری ادراک‌شده بامریند(۱۹۷۳) و مقیاس هویت اخلاقی آکوئینو و رید(۲۰۰۲) تکمیل شد. تحلیل داده‌ها با استفاده از مدل‌سازی معادلات ساختاری انجام شد.
یافته­‌ها: نتایج نشان داد الگوی ارائه شده از هویت اخلاقی بر اساس متغیرهای منظور شده از برازش مطلوبی برخوردار است و همبستگی درونی در بیشتر متغیرهای پژوهش معنی‌دار است، اثرات مستقیم استدلال اخلاقی بر هویت اخلاقی، ویژگی‌های شخصیتی بر پایگاه‌های هویتی، استدلال اخلاقی و هویت اخلاقی معنی‌دار و اثر سبک‌های فرزندپروری بر پایگاه‌های هویت و استدلال اخلاقی و اثر پایگاه‌های هویتی بر هویت اخلاقی، همچنین کلیه اثرات غیرمستقیم مدل هم معنی‌دار به دست آمده است. استدلال اخلاقی میانجی تأثیر صفات شخصیت بر هویت اخلاقی و تأثیر سبک‌های فرزندپروری بر هویت اخلاقی بود. نتایج حاکی از تأثیر غیرمستقیم و معنی‌دار ویژگی‌های شخصیتی و سبک‌های فرزندپروری بر هویت اخلاقی از طریق میانجی‌گری هویت شخصی و ویژگی‌های شخصیت و  سبک فرزندپروری بر هویت اخلاقی از طریق میانجی‌گری پایگاه‌های هویت بود.
نتیجه­‌گیری: بنابر یافته‌ها، جدا از نقش تک تک متغیرهای پیشنهادی، ویژگی‌های‌ شخصیتی و سبک‌ فرزندپروری با تاثیرگذاری بر هویت شخصی و استدلال اخلاقی نقش میانجی را در تکوین هویت اخلاقی دارند و نباید از اهمیت آن غافل شد.
 
تازه‌های تحقیق
شعله امیری:
Google Scholar, Pubmed


صفحه ۱ از ۱