زمینه و هدف : نماز یکی از دستورات الهی و از جمله عباداتی است که در ایجاد آرامش روانی در انسان نقش اساسی دارد. متون زیادی در رابطه با دین، معنویت و شفا وجود دارد که در بسیاری از آنها به ارتباط بین نماز و سلامت روان و اثر محافظتی و بازدارندگی این مفاهیم در این حوزه اشاره نمودهاند. از طرفی دانشجویان از اقشاری هستند که در مقایسه با جمعیت عمومی بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی میباشند. افسردگی در بین دانشجویان مسألهای با اهمیت است، زیرا از موفقیت و پیشرفت تحصیلی آنان میکاهد و آنان را از رسیدن به جایگاه ویژه و شایسته باز میدارد، از این رو به عنوان هدف پژوهش لحاظ گردید. مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بود که به شکل مقطعی در مدت ۴ ماه اجرا گردید. ۷۱۵ نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با روش نمونهگیری تصادفی طبـقهای وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه شامل فرم اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه اسـتاندارد افسردگی Beck و چکلیست نماز بود. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نسخه ۱۸ و روشهای آماری آنالیز واریانس دو طرفه، t مستقل، ضریب همبستگی Pearson و Spearman مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: میزان شیوع افسردگی در نمونههای مورد مطالعه ۴۴ درصد تخمین زده شد. نتایج حاصل از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه بین التزام به ادای فریضه نماز و افسردگی ارتباط آماری معنیداری را نشان داد (۰۰۱/۰ = P). همچنین یافتهها نشان داد که بین میزان افسردگی با متغیر «رعایت اولـویت زمان انجام فریضه نماز» ارتباط آماری معنیداری وجود دارد (۰۰۱/۰ > P). نتیجهگیری: نماز خواندن و اهمیت دادن به ادای فریضه نماز در زمان مقرر موجب کاهش چشمگیر میانگین نمره افسردگی دانشجویان شد، از این رو پیشنهاد میشود که در راستای پیشگیری سطح اول و کاهش آمار اختلالات سلامت روان و از جمله افسردگی در نزد دانشجویان، نسبت به ترویج فرهنگ نماز در دانشگاهها اقدامات جامعتری به صورت مدون و به شکل عملیاتی صورت پذیرد. واژههای کلیدی: التزام به فریضه نماز، رعایت اولویت در نماز، افسردگی، پارامترهای جمعیتشناختی، دانشجو
زمینه و هدف: اضطراب و افسردگی با توجه به آثار و عواقب آن از جمله مسایل مهم در دانشجویان میباشد. از طرفی التزامعملی به اعتقاداتدینی و گرایش بهسمت مذهـب بهعنوان عاملبازدارنده بسیاری از اختلالاتروانی، بهویژه افسردگی و اضطراب، توجه تعداد زیادی از روانشناسان را به خود جلبکردهاست. مطالعهحاضر با هدف بررسی رابطه جهتگیری مذهـبی با اضطراب و افسردگی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، طراحی و اجراییشدهاست. مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی میباشد که به شکلمقطعی اجرا گردیدهاست. ۷۱۵ نفر از دانشجویان دانشگاهعلومپزشکیاصفهان با روش نمونهگیری تصـادفیطبـقهای وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه شامل فرم اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه سنجش استرس، اضطراب وافسردگی DASS-۴۲ و پرسشنامه جهتگیریمذهـبی Alport بود. دادهها پس از جمعآوری با استفاده از نرمافزارآماری SPSS-V۱۸ و روشهای آماری آنالیز واریانس یکطرفه و ضریب همبستگی Pearson مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: میانگیننمرات اضطرابوافسردگیدانشجویان دختر بالاتر بود، لیکن در جهتگـیری مذهبی تفاوت معناداری بین دانشجویان دختر و پسر وجود نداشت. بر اساس یافتههایمطالعهحاضر بین افسردگی (۰۵/۰p< و۶۱/۰r=-) و اضطراب (۰۵/۰p< و۵۶/۰r=-) دانشجویان با جهتگیریمذهـبی ارتباط آماری معناداری وجود داشت. نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد بین جهتگیری مذهبی با اضطراب و افسردگی دانشجویان ارتباط وجود دارد، لذا ارتقاء باورهای مذهـبی موجب کاهش اضطراب و افسردگی دانشجویان شده و بهگونهای نقشی پیشگیرانه را در ابتلا به اختلالاتحوزه روان، در زندگی افراد و بالاخص دانشجویان ایفا میکند. واژههایکلیدی: اضطراب، افسردگی، دانشجو، دانشگاه، جهتگیری مذهـبی