زمینه و هدف : فراشناخت یکی از فرایندهای عالی شناختی است که با سایر قابلیتهای شناختی رابطه مثبت دارد و از طرف دیگر به عنوان یک عامل زمینهساز در بیشتر آسیبهای روانشناختی مدنظر قرار میگیرد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه فراشناخت با اضطراب و افسردگی در مادران کودکان مبتلا به اختلال فزونکنشی/ نارسایی توجه و مقایسه آنها با مادران کودکان عادی بود. مواد و روشها: روش پژوهش حاضر، مقطعی از نوع تحلیلی- توصیفی و جامعه آماری پژوهش شامل مادران ساکن شهر اصفهان در سال ۱۳۹۰ بودند. ۵۰ مادر دارای کودک ADHD (Attention deficit and hyperactivity disorder) و ۵۰ مادر دارای کودک بهنجار سنین ۷ تا ۱۲ سال، به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و به وسیله پرسشنامه باورهای فراشناختی Wells and Cartwright-Hatton، پرسشنامه اضطراب Spielberger و پرسشنامه افسردگی Beck-II ارزیابی شدند. یافتهها: تحلیل دادهها نشان داد که تفاوت معنیداری بین دو گروه مادران در میزان اضطراب و افسردگی با کنترل سن وجود داشت و میزان افسردگی مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال فزونکنشی/ نارسایی توجه بسیار بالاتر از مادران کودکان عادی بود. در میزان فراشناخت، میانگینهای دو گروه مادران نزدیک به هم بود. متغیر اضطراب ضرایب معنیداری با افسردگی و فراشناخت (۰۱/۰ = P) داشت. نتیجهگیری: سلامت روانشناختی ماداران دارای کودکان ADHD به مراتب ضعیفتر از مادران دارای فرزند سالم بود و لزوم تمرکز به حل مسایل مجموعه افراد خانواده -که برخاسته از نگرش سیستمی است- در حل اصولیتر مشکلات این قبیل خانوادهها کارساز خواهد بود. واژههای کلیدی: فراشناخت، اضطراب، افسردگی، کودکان دارای فزونکنشی/ نارسایی توجه، کودکان عادی
کمال مقتدائی، مهرداد صالحی، حمید افشار، مهشید تسلیمی، آسیه ابراهیمی، دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده مزمن از مواد مخدر با طیف گستردهای از نواقص شناختی شامل دامنه توجه، شاهد بازداری، برنامهریزی، تصمیمگیری و حافظه همراه است. در این راستا، هدف از این پژوهش، مقایسه کارکردهای اجرایی در مصرفکنندگان هروئین، متادون و گروه هنجار بود. مواد و روشها : پژوهش حاضر از نوع پس رویدادی است. روش نمونهگیری دو گروه متادون و هروئین به صورت هدفمند بود و گروه شاهد به صورت تصادفی انتخاب شدند. جامعه آماری این پژوهش شامل مصرفکنندگان متادون و هروئین در شهر اصفهان در سال ۱۳۹۱ بود که به مراکز درمانی، نگهداری (کمپ) و کلینیکهای روانپزشکی و ترک اعتیاد شهر اصفهان مراجعه مینمودند. در نهایت ۷۵ نفر در سه گروه متادون (۲۵ نفر)، هرویین (۲۵ نفر) و گروه شاهد (۲۵ نفر) با توجه به معیارهای وابستگی به مواد DSM-IV-TR (Diagnostic and statistical manual of mental disorders) انتخاب شدند و بر اساس آزمونهای نروسایکولوژی برج لندن و Stroop مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافتهها : نتایج تحلیل واریانس نشان داد که عملکرد افراد گروه هنجار نسبت به دو گروه مصرفکننده هروئین و متادون در دو آزمون برج لندن و استرپ تفاوت معنیدار داشت (۰۵/۰ ≥ P)، اما دو گروه دیگر تفاوت معنیداری نداشتند. نتیجهگیری : مصرف متادون و هروئین موجب تغییر ساختار و عملکرد نواحی مغزی به خصوص قشر فرونتال و پره فرونتال میشود و در نتیجه باعث نقص در کارکردهای نروسایکولوژی (عملکردهای اجرایی) این نواحی میگردد. با الهام از این یافتهها میتوان برنامههای توانبخشی تخصصی برای آمادهسازی این افراد جهت ورود دوباره به زندگی فردی، شغلی و اجتماعی طراحی نمود. واژههای کلیدی: کارکردهای اجرایی، متادون، هروئین