logo

جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای مسائلی

حمید افشار، نسرین مسائلی، مجید برکتین، فرزانه کیانی،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده

Normal ۰ false false false MicrosoftInternetExplorer۴ /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:۰; mso-tstyle-colband-size:۰; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:۰in ۵,۴pt ۰in ۵.۴pt; mso-para-margin:۰in; mso-para-margin-bottom:.۰۰۰۱pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:۱۰.۰pt; font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#۰۴۰۰; mso-fareast-language:#۰۴۰۰; mso-bidi-language:#۰۴۰۰;} چکیده مقدمه: در سالهای اخیر افزایش روزافزون طلاق برای خانواده‌ها و جامعه مشکلات زیادی ایجاد کرده است. بدیهی است شناسایی عواملی که باعث طلاق می‌شود از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. این پژوهش با هدف تعیین فراوانی نسبی اختلالات طیف دوقطبی در متقاضیان طلاق مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره خانواده و رابطه آن با برخی از ویژگی‌های جمعیت‌شناختی انجام شد. مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر مطالعه‌ای توصیفی-تحلیلی از نوع مقطعی بود که بر روی افراد مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره خانواده شهر اصفهان که قصد طلاق داشتند، در زمستان ۸۵ و بهار ۸۶ انجام گرفت. با استفاده از نمونه‌‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای تصادفی ۹۶ نفر از جامعه مورد پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش‌نامه اختلالات خلقی (MDQ) بود که توسط مراجعین تکمیل شد. داده‌های جمع‌آوری شده به وسیله نرم‌افزار SPSS ۱۳ با استفاده از آمار توصیفی، آزمون‌های χ ۲ و Mann Whitney مورد تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: از کل ۹۶ نفری که وارد مطالعه شدند، ۶۶ نفر زن (۶۸ درصد) و ۳۰ نفر مرد (۳۱ درصد) بودند که ۱۲ نفر از زنها (۲/۱۸ درصد) و ۳ نفر از مردها (۱۰ درصد) مبتلا به اختلالات طیف دوقطبی بودند و این اختلاف بین دو جنس معنی‌دار بود (۰۳۱/۰ = P). اختلاف معنی‌داری از نظر فراوانی نسبی این اختلالات در گروه‌‌های سنی (۴۷/۰ = P) و تحصیلاتی مختلف (۰۲۵/۰ = P) دیده نشد. همچنین این اختلال در افراد خانه‌دار شایع‌تر بود که این اختلاف نیز معنی‌دار بود (۰۵/۰ نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج به‌دست آمده یکی از عوامل مؤثر در ایجاد طلاق، بیماری‌های روانپزشکی و از جمله اختلالات طیف دوقطبی است و با انجام مشاوره قبل از ازدواج یا قبل از طلاق می‌توان آن را شناسایی و با درمان به موقع آن از رویداد طلاق که یکی از پیامدهای اختلالات طیف دوقطبی است، جلوگیری نمود. واژه‌های کلیدی: اختلالات طیف دوقطبی، طلاق، مراکز مشاوره خانواده، ویژگی‌های جمعیت‌شناختی
غلامرضا خیر آبادی، رضا باقریان سرارودی، نسرین مسائلی، ریحانه زناری،
دوره ۹، شماره ۵ - ( ۱۱-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف : افزایش فشار خون یکی از مهم‌ترین مسایل سلامت همگانی در جهان امروز است که از جمله مهم‌ترین عوامل خطرساز بیماری‌های قلبی- عروقی محسوب شده است. افسردگی بیماری شایع عصر کنونی است که اغلب به عنوان یک اختلال همبودی در بیماران مبتلا به بیماری‌های جسمی مزمن تجربه می‌شود و در بسیاری از موارد ناشناخته باقی می‌ماند. این مطالعه با هدف بررسی مقایسه‌ای میزان افسردگی در مبتلایان به فشار خون در مقایسه با گروه سالم انجام شده است. مواد و روش‌ها: در یک مطالعه Case-control ۱۴۳ نفر بیمار مبتلا به فشار خون بالا به صورت تصادفی در دسترس بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شده، با ۱۴۳ فرد غیر مبتلا به فشار خون از بستگان درجه اول آنان، از لحاظ علایم افسردگی با یکدیگر مقایسه شدند. داده‌های پژوهش از طریق یک پرسش‌نامه جمعیت‌ شناختی و مقیاس افسردگی بک جمع‌آوری شد. اطلاعات با استفاده از روش‌های آماری توصیفی و استنباطی و با کمک SPSS نسخه ۱۶ مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: ۴/۵۹ درصد بیماران مبتلا به فشار خون بالا و ۵/۳۳ درصد افراد غیر مبتلا دچار درجاتی از افسردگی خفیف تا شدید بودند. یافته‌های تحلیل ۲ χ تفاوت معنی‌دار بین دو گروه را نشان داد (۰۰۱/۰ > P). نتایج آزمون Mann-Whitney نشان داد تفاوت معنی‌داری بین دو گروه در توزیع فراوانی شدت افسردگی در سه سطح خفیف، متوسط و شدید وجود دارد (۰۰۱/۰ > P). در بین مبتلایان به فشار خون مدت زمان بیماری و شدت افسردگی رابطه معنی‌دار مستقیم داشتند (۰۰۱/۰ > P). نتیجه‌گیری: علایم افسردگی در بیماران مبتلا به فشار خون بیشتر از جمعیت غیر مبتلا است و با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می‌رسد غربال‌گری افسردگی و مشاوره روان‌پزشکی در مبتلایان به فشار خون بایستی به طور جدی‌تری مورد توجه واقع شود. واژه‌های کلیدی: فشار خون بالا، افسردگی.
نسرین مسائلی، غلامرضا خیرآبادی، حمید افشار، محمد رضا مرآثی، حامد دقاق‌زاده، حمید رضا روح افزا،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده

زمینه و هدف : ارتقای سطح کیفیت زندگی بیماران، هدف اصلی مداخلات درمانی در بیماری‌های مزمن است که یکی از راه‌های حصول این امر در برخی موارد، کاستن از شدت علایم بیماری است. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط کیفیت زندگی و شدت علایم در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک‌پذیر (IBS یا Irritable bowel syndrome) انجام شده است. مواد و روش‌ها: این مطالعه بر روی ۲۲۵ نفر بیمار مبتلا به سندرم روده تحریک‌پذیر مراجعه کننده به کلینیک سلامت گوارش مرکز تحقیقات روان‌تنی شهر اصفهان با روش نمونه‌گیری در دسترس و بهره‌گیری‌ از ابزارهای IBS-QOL (Irritable bowel syndrome-quality of life-۳۴) و IBS severity index (IBSSI) انجام شده است. اطلاعات توسط آمار توصیفی و ضریب همبستگی Pearson و با کمک نرم‌افزار SPSS نسخه ۱۸ مورد آنالیز قرار گرفت. یافته‌ها: از کل نمونه ۲۲۵ نفری، ۶۵ نفر (۹/۲۸ درصد) مرد و ۱۶۰ نفر (۱/۷۱ درصد) زن بودند. میانگین سنی افراد ۲۷/۱۲ ± ۶۱/۳۸ و میانگین طول مدت ابتلا به بیماری ۳/۴ ± ۱۴/۵ سال بود. میانگین نمره کیفیت زندگی افراد مبتلا ۷۴/۲۰ ± ۳۷/۴۳ و میانگین نمره شدت علایم IBS ۴/۹۵ ± ۹/۲۳۸ به دست آمد. بین کیفیت زندگی افراد مبتلا به IBS با شدت علایم IBS رابطه همبستگی مثبت و معنی‌داری وجود داشت (۰۰۱/۰ > P). نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این بررسی، بین کیفیت زندگی و شدت علایم سندرم روده تحریک‌پذیر ارتباط وجود دارد و با کاهش شدت علایم بیماری کیفیت زندگی بیمار افزایش می‌یابد. واژه‌های کلیدی: کیفیت زندگی، شدت علایم، سندرم روده تحریک‌پذیر
غلامرضا خیرآبادی، مهدخت حاج رحیمی، بهزاد مهکی، نسرین مسائلی، مریم یاحی، لعیا گلشنی، درنا خیرآبادی،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف: همدلی در کسب نتیجه درمانی بهتر، رضایت مراجعان، بهبود رابطه پزشک- بیمار، محافظت پزشک از فرسودگی شغلی و شکایت احتمالی بیمار از پزشک نقش بسزایی دارد. هدف از انجام مطالعه حاضر، ارزیابی میزان همدلی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در برخورد با بیمار بود. مواد و روش‌ها: این مطالعه به صورت مقطعی در سال ۱۳۹۲، بر روی جمعیت پزشکان عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در تخصص‌های مختلف انجام گرفت. نمونه‌گیری به روش سرشماری بود و پرسش‌نامه همدلی پزشکان Jefferson (Jefferson Scale of Patient Perceptions of Physician Empathy یا JSPPPE) به صورت حضوری و یا از طریق پست الکترونیک در اختیار ۲۷۸ پزشک قرار گرفت. ۷۳ پرسش‌نامه تکمیل و برگشت داده شد. داده‌های استخراج شده از پرسش‌نامه‌ها با استفاده از آزمون‌های t، ANOVA یک‌طرفه و Kruskal-Wallis در نرم‌افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ۰۵/۰ > P به عنوان سطح معنی‌داری داده‌ها در نظر گرفته شد. یافته‌ها: بالاترین میانگین نمره همدلی در استادان رشته نفرولوژی و کمترین میانگین نمره همدلی در استادان رشته جراحی اعصاب و رادیولوژی مشاهده شد. پس از دسته‌بندی رشته‌های مختلف به سه گروه جراحی، غیر جراحی و روان‌پزشکی، بیشترین میانگین نمره همدلی مربوط به استادان رشته روان‌پزشکی بود و بعد از آن، رشته‌های غیر جراحی و جراحی قرار داشتند (۰۴۵/۰ = P). نتیجه‌گیری: همدلی با بیماران در پزشکان عضو هیأت علمی رشته‌های مختلف دانشگاه علوم پزشکی اصفهان متفاوت است. این افراد همدلی لازم را با دانشجویان خود در تکمیل پرسش‌نامه تحقیقاتی ارایه شده نداشتند.

صفحه ۱ از ۱