سجاد بشرپور، محمد نریمانی، حسین قمری گیوی، عباس ابوالقاسمی، دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۱۱-۱۳۹۱ )
چکیده
زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان شیوع مواجهه با رویدادهای آسیبزا و بررسی برخی عوامل مرتبط با آن در دانشآموزان دبیرستانی پسر شهر ارومیه انجام گرفت. مواد و روشها : پژوهش به صورت مقطعی بر روی یک نمونهای ۹۴۶ نفری از دانشآموزان پسر مقاطع اول، دوم و سوم دبیرستانهای شهر ارومیه انجام گرفت، که به شیوه تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب شده بودند (۱۰۲۸۶ = N). اعضای نمونه در محل تحصیل و به صورت گروهی به پرسشنامههای محقق ساخته و سرند کردن حوادث آسیبزا پاسخ دادند. دادههای به دست آمده نیز با استفاده از آمار توصیفی و آزمونهای t، ۲ χ و kolmogerov- smornov با کاربرد نرمافزار ۱۸ SPSS تحلیل شد. یافتهها: تعداد ۲/۷۲ درصد از شرکتکنندگان در طول زندگی خود حداقل با یک رویداد آسیبزا مواجه شده بودند. مشاهده خشونت در تلویزیون، رویدادهای مرگ فردی نزدیک، بیماری فردی نزدیک به ترتیب شایعترین رویدادها بودند. نتیجه آزمون t نشان داد که میزان شیوع برخی از این رویدادها با افزایش سن افزایش مییابد، آزمون kolmogerov- smornov نشان داد که برخی رویدادها در وضعیت اقتصادی- اجتماعی پایین شیوع بالایی دارند و آزمون ۲χ هم آشکار کرد که بین رشته تحصیلی و شیوع برخی رویدادها رابطه وجود دارد. نتیجهگیری : با توجه به آسیبپذیری بالای دوره نوجوانی میتوان شیوع بالای تجربه رویدادهای آسیبزا را به عنوان یکی از مسایل جدی در سلامتی این افراد به حساب آورد. واژههای کلیدی: آسیب، رویداد آسیبزا، مواجهه، عوامل مرتبط، دانشآموزان.
اصغر جعفری، مهری برهون، محمد قمری، دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده زمینه و هدف: خودهایممکن، جنبه موقتی خودپنداره هستند، چیزی که فرد هم برای آن تلاش میکند و هم میکوشد از آن اجتناب کند. طرحوارهها و سبکهای فرزندپروری والدین در تحول خودهای ممکن تأثیر دارند. این امیدها و ترسها در انگیزههای افراد مهم هستند. پژوهش حاضر با هدف پیشبینی خودهایممکن در دانشجویان بر اساس سبکهای فرزندپروری و طرحوارهها انجام شد. مواد و روش ها : روش پژوهش همبستگی بود. نود و چهار دانشجو به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای از بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین انتخاب و داده ها با استفاده از پرسشنامههای شیوههای فرزندپروری بامریند (Bamrind’s parenting styles)، فرم کوتاه طرحواره یانگ (Young’s schema) و فرم (ب) خودپنداره راجرز (Rogers,s self- concept) جمعآوری و بهوسیله رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که سبک فرزندپروری مقتدرانه، طرحوارههای ایثار و بازداری هیجانی به طور معنیداری خودهایممکن را در دانشجویان پیشبینی میکنند (۰۵/۰>P). همچنین نتایج نشان داد که شیوه فرزندپروری مقتدرانه ۶/۸ درصد و طرحواره ایثار ۷/۱۰ درصد از تغییرات خودهایممکن را تبیین میکنند (۰۱/۰>P). نتیجهگیری: نتایج شواهدی را پیشنهاد میکند که احتمالا سبکهای فرزندپروری و طرحوارهها بهواسطه هنجارهای فرهنگی- اجتماعی و عوامل والدینی تأثیرات متفاوتی بر خودهایممکن فرزندان دارند. لذا به منظور ارتقاء خودهایممکن کارآمد در افراد، پیشنهاد میشود زمینه بهبود سبک فرزندپروری مقتدرانه و طرحواره ایثار فراهم شود. واژههای کلیدی: سبکهای فرزندپروری، طرحوارههای ناسازگار اولیه، خودهایممکن
حسین قمری کیوی، هیوا محمودی، محمد نریمانی، دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده زمینه و هدف: پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روشهای درمان شناختی و انزجاری بر علایم اختلال وسواس فکری- عملی است. مواد و روش ها: این تحقیق آزمایشی گسترش یافته و از نوع پیشآزمون وپسآزمون چند گروهی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به وسواس فکری- عملی مراجعهکننده به مراکز بالینی و مشاوره شهرستانهای سقز و بوکان با دامنه سنی ۴۰-۲۰ سال است. نمونه آماری این تحقیق شامل ۴۵ بیمار مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی هستند که به طور تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گروه اول درمان شناختی و برای گروه دوم انزجار درمانی در مدت زمان ۶ ماه اعمال شد و گروه کنترل هیچ نوع درمانی دریافت نکردند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس مادسلی (Madsly) برای انواع وسواسهای فکری- عملی استفاده شد. یافتهها : برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری (MANCOVA) در گروههای آزمایشی و گواه استفاده شد که از نرم افزار spss نسخه ۲۱ استفاده شد. یافتهها نشان داد که درمان شناختی و انزجاری نسبت به گروه کنترل به طور معنیداری بر بهبود انواع وارسی کردن، شستشو، کندی و شک وسواسی اثربخش بودهاند (۰۱/۰>p). نتیجهگیری : درمان شناختی ویتال در مقایسه با درمان انزجاری در درمان انواع وسواسها تأثیرات بیشتری دارد. واژههای کلیدی: درمان شناختی، انزجار درمانی، وسواس فکری- عملی
قادر نعیمی، حسین قمری گیوی، اسماعیل صدری دمیرچی، علی شیخ الاسلامی، دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف:از جمله زمینههای تحصیلی جذاب و پرمتقاضی در بین داوطلبان ورود به دانشگاه، رشتههای پیراپزشکی میباشد. اما اخیراً میتوان شاهد تغییر رشته، افت تحصیلی و شرکت مجدد در آزمون سراسری توسط دانشجویان و فارغ التحصیلان این رشتهها بود. این پژوهش با هدف بررسی و شناسایی عوامل روانشناختی آسیبهای فرایند انتخاب رشته تحصیلی در دانشجویان پیراپزشکی انجام شد. مواد و روشها:روش پژوهش حاضر از نوع کیفی و با استفاده از روش نظریه دادهبنیاد انجام شد. مشارکتکنندگان شامل ۱۸ نفر از دانشجویان رشتههای پیراپزشکی بودند که به شیوهی هدفمند و بر اساس قانون اشباع دادهها انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمهساختاریافته بود. تحلیل دادهها از طریق رهیافت نظاممند استراوش و کوربین صورت گرفت. کدگذاری دادهها در سه بخش کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شد. یافتهها:اطلاعات ثبت، کدگذاری و در قالب کدهای ثانویه، مقولههای فرعی و مقولههای اصلی دستهبندی شدند. تحلیل نظرات دانشجویان به شناسایی ۱۱۲کد ثانویه، ۱۴ مقوله فرعی و ۴ مقوله اصلی شامل مهارتهای شناختی ناکارآمد، جهتگیری مختل، هیجانهای نابسنده و رفتارها و اقدامات عملی نامؤثر منجر شد. نتیجهگیری:یافتههای پژوهش، حاکی از این است که عوامل روانشناختی در ایجاد و ادامهی آسیبهای فرایند انتخاب رشته تحصیلی نقش قابل توجهی دارند و مشکلات فردی و روانشناختی، میتواند مسیر صحیح انتخاب رشته تحصیلی را با چالشهای اساسی مواجه کند. نتایج این مطالعه میتواند در شناسایی و کاهش آسیبهای ناشی از عوامل فردی و روانشناختی در مسیر انتخاب رشته دانشگاهی مؤثر واقع شود.