۸ نتیجه برای فراهانی
سید موید علویان، علی فتحی آشتیانی، مهدی عزیز آبادی فراهانی، مریم مقانی لنکرانی،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۸۵ )
چکیده
زمینه و هدف : کیفیت روابط زناشویی، از عوامل تأثیرگذار بـر کیفیـت زنـدگی در جمعیـت عمـومی و برخـی ازبیماری های مزمن محسوب می شود. با این وجود تاکنون مطالعه ای در زمینه رابطه بین کیفیت روابط زناشـویی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در مبتلایان به هپاتیت های مزمن ویروسی انجام نشده است. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط کیفیت روابط زناشویی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت مبتلایان به هپاتیت های مـزمن ویروسـی انجام شد. مواد و روشها : مطالعۀ حاضر به روش توصیفی – مقطعی انجام شد. نمونه ها شامل ۶۷ بیمار مبتلا به هپاتیت ویروسی)۳۱ مورد از نوع Cو ۳۶ مورد از نوع (Bبودند که به صـورت ترتیبـی از بـین مـراجعین مرکـز هپاتیـت تهران در سه ماهۀ دوم سال ۵۸۳۱ انتخاب شدند. مشخـصات دموگرافیـک)سـن، جـنس، وضـعیت تأهـل و سـطح تحصیلات(، متغیرهای مرتبط با بیماری کبدی)نوع هپاتیت ویروسی، طـول مـدت ابـتلا، سـابقۀ درمـان و ابـتلا بـه سـیروز(، روابـط زناشـویی بـا اسـتفاده از مقیـاس) Revised Dyadic Adjustment Scale(DAS-Rو کیفیـت زندگی با استفاده از پرسشنامهی ۶۳ آیتمی کیفیت زندگی مرتبط با سلامت)۶۳ (HR- QOL- SFسنجیده شد. یافتهها : زیرمقیاس های محدودیت ایفای نقش ناشی از مشکلات فیزیکی، درد بدنی، عملکـرد اجتمـاعی، سـلامت روان عمومی، خستگی، سلامت فیزیکی و سلامت روانی از پرسشنامه ۶۳ SFبا نمـرۀ کلـی سـازگاری زناشـویی، تفاهم با همسر، بیان عواطف نسبت به همسر و رضایتمندی زناشویی ارتباط معنـی دار آمـاری مثبـت نـشان داد. محدودیت ایفای نقش ناشی از مشکلات هیجانی و درک سلامت عمومی از پرسشنامه ۶۳ HR- QOL- SFبا نمره کلی سازگاری زناشویی، بیان عواطف نسبت بـه همـسر و رضـایتمندی زناشـویی همبـستگی نـشان داد. عملکـرد فیزیکی با هیچ یک از زیرمقیاس های کیفیت روابط زناشویی همبستگی نشان نداد. نتیجهگیری : ارتباط بین کیفیت زندگی مـرتبط بـا سـلامت، بـا جنبـههـای متعـددی از سـازگاری زناشـویی درمبتلایان به هپاتیتهای مزمن ویروسی نشان از نقش ویژهی خانواده در مبتلایان به هپاتیت ویروسی است. بهـره گیری از مشاوره های روانشناسی و روانپزشکی در جهت ارتقای روابط بین زوجین به عنوان بخـشی از رویکـرد به این بیماری توصیه می گردد. کلید واژهها : روابط زناشویی، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت، هپاتیت مزمن ویروسی
ضیاء قائم مقام فراهانی، اسحق رحیمیان بوگر، محمود نجفی، اکبر فروع الدین عدل، سولماز دبیری،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۱ )
چکیده
زمینه و هدف : اضطراب در بیماران کرونری قلب از شایعترین علایم روانپزشکی است که تداوم آن به پیامدهای نامطلوبی برای این بیماران منجر میشود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر فعالسازی رفتاری به شیوه گروهی همراه و بدون حمایت خانوادگی بر کاهش اضطراب در بیماران کرونری قلب انجام شد. مواد و روشها: در یک طرح نیمهتجربی از نوع پیشآزمون- پسآزمون و کنترل همراه با پیگیری از بین بیماران کرونری قلبی شهر تهران، تعداد ۵۹ نفر از مردان متأهل به صورت در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در گروههای آزمایشی و شاهد گمارده شدند. مشارکتکنندگان پرسشنامه اضطراب حالتی- صفتی (STAI)، پرسشنامه حمایت خانوادگی (FSQ) و پرسشنامه عوامل جمعیتشناختی را طی سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری تکمیل کردند. گروههای آزمایش طی ۷ جلسه (هفتهای یک بار) تحت مداخلات درمانی و ۶ ماه پس از مداخله مورد پیگیری قرار گرفتند و گروه شاهد هیچ مداخلهای دریافت نکرد. یافتهها: تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر نشان داد که بین اثربخشی درمان فعالسازی رفتاری به شیوه گروهی، فعالسازی رفتاری به شیوه گروهی همراه با حمایت خانوادگی با گروه شاهد در کاهش علایم اضطراب تفاوت آماری معنیداری وجود دارد (۰۰۱/۰ > P). نتیجهگیری: با توجه به تأثیرات مداخله فعالسازی رفتاری به شیوه گروهی و حمایت خانوادگی در کاهش اضطراب بیماران کرونری، این نتایج برای متخصصان بالینی و سلامت تلویحات کاربردی دارد. واژههای کلیدی: فعالسازی رفتاری، حمایت خانوادگی، اضطراب، بیماری کرونری قلب.
اسحق رحیمیان بوگر، ضیاء قائم مقام فراهانی،
دوره ۱۱، شماره ۶ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده زمینه و هدف: بررسی نقش عوامل زمینهای و شاخصهای زیستی در بروز زودهنگام بیماری های قلبی- عروقی بهعنوان یکی از مسایل مهم در پیشگیری از این بیماریها ضروری است. هدف این مطالعه بررسی نقش عوامل زمینهای و شاخصهای زیستی در بروز زودهنگام بیماریهای قلبی- عروقی بود. مواد و روشها: در یک مطالعه توصیفی مقطعی، ۱۵۴ بیمار قلبی- عروقی مراجعهکننده به مرکز قلب تهران و ۱۸۱ نفر فرد سالم از میان افراد همراه بیمار بهشیوه نمونهگیری در دسترس طی آبانماه تا اسفندماه ۱۳۹۱ انتخاب شدند. دادهها با استفاده از مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه جمعیتشناختی و خصوصیات بیماری جمعآوری شد و به کمک مجذور کای، آزمونt مستقل و رگرسیون لوجستیک با نرمافزار تحلیلهای پیشبین (PASW یا Predictive Analyses Software) تحلیل گردید. یافتهها : درامد پایین خانوادگی (۳۲۵/۸=OR، ۰۰۱/۰P=)، ساعات بیتحرکی بالا (۶۷۱/۹=OR، ۰۰۱/۰ P =)، عدم ورزش منظم (۶۰۹/۵=OR، ۰۰۲/۰ P =)، تدخین سیگار (۳۲۰/۳=OR، ۰۰۹/۰ P =)، تریگلیسیرید بالا (۱۲۵/۵=OR، ۰۰۱/۰ P =)، فشارخون بالا (۱۸۳/۶=OR، ۰۰۴/۰ P =)، شاخص توده بدن (Kg/m۲)>۲۵ (۱۳۳/۷=OR، ۰۰۵/۰ P =)، کلسترول کلی بالا (۱۰۸/۶=OR، ۰۰۱/۰ P =)، کاهش کلسترول HDL (۵۸۹/۵=OR، ۰۰۲/۰ P =) و افزایش کلسترول LDL (۰۹۴/۵=OR، ۰۰۵/۰ P =) به طور معنیداری بروز زودهنگام بیماریهای قلبی- عروقی را پیشبینی کردند (۰۵/۰P<). نتیجه گیری : سطح درامد خانوادگی، ساعات بیتحرکی و عدم ورزش منظم، تدخین سیگار و شاخصهای زیستی در بروز زودهنگام بیماریهای قلبی- عروقی واجد اهمیت هستند. لذا، مداخله در این عوامل بهمنظور پیشگیری از بروز زودهنگام این دسته از بیماریها مهم خواهد بود. واژههای کلیدی: عوامل زمینهای، شاخصهای زیستی، بیماریهای قلبی- عروقی
سمیرا گوهری، محمد نقی فراهانی، هادی پرهون، کمال پرهون،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به شیوع فزاینده فرار دختران نوجوان از خانه و عواقب ناگوار فردی و اجتماعی آن، پژوهش حاضر با هدف بررسی پنج عامل بزرگ شخصیت، خودکارامدی و راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان در دختران فراری و عادی انجام شد. مواد و روشها: این پژوهش از حیث هدف، بنیادی و از نظر شیوه جمعآوری دادهها، از نوع توصیفی بود. جامعه آماری مطالعه را کلیه دختران فراری شهر کرمانشاه در سال ۱۳۹۳ تشکیل داد که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، ۵۰ نفر انتخاب و با ۵۰ نفر از دختران یکی از دبیرستانهای شهر کرمانشاه از لحاظ جنس، سن و تحصیلات همتاسازی شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیتی (Five-Factor Model یا FFM)، پرسشنامه خودکارامدی عمومی ‏(‏General Self-Efficacy Scale‏ یا ‏GSES‏)‏ و پرسشنامه راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان ‏(‏Cognitive Emotion Regulation Questionnaire‏ یا ‏CERQ‏)‏ بود. دادهها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: بین دو گروه در متغیرهای روان رنجورخویی، گشودگی، برونگرایی، وظیفهشناسی، توافق، خودکارامدی و راهبردهای نظمجویی شناختی هیجانی تفاوت معنیداری وجود داشت (۰۰۱/۰ > P). نتیجهگیری: با توجه به روند رو به رشد فرار دختران از منزل و مسایل و عواقب حاصل از فرار دختران، توجه به مسأله پیشگیری و شناسایی عوامل زمینهساز و اجرای مداخلات گوناگون جهت اصلاح آنها، امری ضروری به نظر میرسد.
مریم فراهانی فر، حسن حیدری، حسین داودی، سید علی آل یاسین،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: مشاوره انگیزشی نظاممند (Systematic Motivational Counseling یا SMC) و درمان پذیرش و تعهد (Acceptance and Commitment Therapy یا ACT) با تأکید بر اصلاح ساختار انگیزشی و پذیرش مشکلات زندگی میتوانند باعث بهبود سبکهای حل تعارض زنان ناسازگار شوند. این پژوهش باهدف مقایسه اثربخشی SMC و ACT بر سبکهای حل تعارض زنان ناسازگار زناشویی انجام شد. مواد و روشها: روش این پژوهش نیمه آزمایشی با پیشآزمون-پسآزمون و گروه گواه و پیگیری سهماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان ناسازگاری بود که در سال ۱۳۹۶ به مراکز مشاوره شهر اراک مراجعه کرده بودند. از بین این افراد ۳۶ نفر انتخاب و بهصورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارده شدند. دادهها در مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با پرسشنامه سبکهای حل تعارض رحیم (Rahim Organizational Conflict Inventory یا ROCI - II) جمعآوری شد. اعضای گروههای آزمایش پس از اجرای پیشآزمون بهطور جداگانه در ۱۰ جلسه SMC و ۱۲ جلسه ACT شرکت کردند. برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که تأثیر SMC و ACT بر سبکهای حل تعارض معنیدار و باثبات است (۰۵/۰p < ). بین اثربخشی SMC و ACT بر سبکهای اجتنابی و مصالحه تفاوت وجود داشت (۰۵/۰p < ). نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که SMC و ACT میتوانند در بهبود سبکهای حل تعارض زنان ناسازگار زناشویی مؤثر باشند.
علی یوسف وطنخواه، وحید نجاتی، حجتاله فراهانی، محمدرضا خاکی،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: بر اساس نظریه شناخت بدنمند، حالات ذهنی و هیجانی میتوانند ازطریق وضعیت بدنی شناسایی شوند. تظاهرات بدنی هیجان، منبعی از اطلاعات هیجانهای بیانی و دریافتی است و ما در زندگی روزمره از آن استفاده مینماییم. این نشانههای اجتماعی، نقش مهمی در تعاملات اجتماعی ایفا میکنند و افراد با توانایی بیشتر در این زمینه، در تعاملات فرا زبانی بسیار موفق هستند. هدف این مطالعه تعیین شش حالت بدنی بیانگر شش حالت هیجانی پایه است.
مواد و روشها: این پژوهش در دو مطالعه مستقل انجام شد. در مطالعه اول، یک مجموعه داده از حالات بدنی آماده شد. بدین منظور، ۵۰ بازیگر تئاتر، با پوشیدن ماسک صورت به منظور پوشاندن هیجانهای چهرهای، شش حالت هیجان پایه (شادی، غم، خشم، ترس، تعجب و تنفر) را با تغییر در وضعیت بدنی خود نشان دادند و پس از القای حالتهای هیجانی بر اساس سناریوهای مشخص، از هر یک از آنها عکس گرفته شد. در مطالعه دوم، در یک طرح مقطعی، تصاویر توسط ۳۲۱ شرکت کننده بر اساس ارتباط و وابستگی حالت بدن با حالات هیجانی رتبهبندی شد. نتایج رتبهبندی برای انتخاب تصاویر نهایی مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که وضعیت بدنی میتواند حالات هیجانی را انتقال دهد. زنان عملکرد بهتری نسبت به مردان در بازشناسی حالات هیجانی داشتند و بازشناسی حالات هیجانی از روی بدن ارتباطی با سن و حالت نداشت. همچنین نشان داد که گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، بین فراوانی پاسخهای درست و پاسخهای غلط در بین شش موقعیت بدن تفاوت معناداری وجود داشت. به این مفهوم که تعداد پاسخهای درست در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بهطور معناداری بیشتر بود. همچنین تعداد پاسخهای غلط در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بهطور معناداری کمتر بود.
نتیجهگیری: حالات هیجانی از روی حالات بدنی بدون در نظر گرفتن حالات هیجانی چهره، قابل شناساییاند و بازیگران تئاتر میبایست حالات بدنیشان را برای انتقال حالات هیجانی به مخاطبان فراگرفته و از آنها استفاده نمایند.
مریم فراهانی، رحیم حمیدی پور، حسن حیدری،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: تولد یک کودک ناتوان تأثیر شگرفی در روحیه والدین و بخصوص مادران میگذارد. به دنیا آمدن فرزند ناتوان موجی از ناامیدی را در والدین ایجاد میکند که تابآوری در مقابل این مشکل به تنهایی سخت است. از اینرو، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان راه حل محور بومی بر تاب آوری زنان دارای فرزند ناتوان بود.
مواد و روشها: روش تحقیق حاضر نیمه آزمایشی و طرح تحقیق پیش آزمون، پس آزمون، و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی مراجعه کننده به واحد توانبخشی بهزیستی شهر اراک در سه ماه اول سال ۱۳۹۸ تشکیل میدادند. نمونه تحقیق شامل ۴۰ مادر دارای کودک ناتوان بودند که به صورت نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند (۲۰ گروه کنترل و ۲۰ نفر آزمایش). برای جمعآوری اطلاعات از مقیاس تابآوری کانر دیویدسون استفاده شد. پس از اجرای پیش آزمون، مداخله (راهحل محوری) به گروه آزمایش ارائه گردید. گروه کنترل نیز در لیست انتظار قرار داشتند. پس از پایان برنامه مداخلهای، از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد پس از سه ماه نیز آزمون پیگیری به عمل آمد. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل واریانس مختلط استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که مداخله راهحل محور بر تابآوری مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی شهر اراک اثربخش بوده است (۰۵/۰>p).
نتیجهگیری: با توج به یافتههای به دست آمده، به نظر میرسد درمان راه حل محور بومی مبتنی بر روایات مادران کودکان ناتوان ذهنی در افزایش تابآوری آنان اثربخش بوده است. ملاحظات نظری و عملی بیشتر در این پژوهش مورد بحث قرار گرفته است.
نادعلی مرادی، فاطمه عزیزآبادی فراهانی، داود نعمتی انارکی، ندا سلیمانی،
دوره ۱۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده است که مدیریت بر تولید محتوای تبلیغات تجاری در سیمای جمهوری اسلامی ایران برمبنای ارزش های خانوادگی بنا نهاده شده اثرگذار است. در این راستا مدیریت محتوا می تواند بر ارزش ها و سلامت جامعه اثرگذار باشد. بنابراین هدف اصلی تحقیق بررسی نقش ارزش های خانوادگی در تولید محتوا در راستای سلامت اجتماعی بود.
مواد و روشها: در این تحقیق از روش ترکیبی کیفی وکمی استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق را خبرگان و کارشناسان و اساتید برتر حوزه رسانه و تبلیغات تشکیل داده اند که ۱۴ نفر شناسایی شدند. در مرحله کیفی پس از گردآوری ادبیات موضوع و اسناد بالادستی (دستور العمل) سازمان های مرتبط، به روش تحلیل محتوا ارزیابی های لازم صورت گرفت. ابزار تحقیق شامل مصاحبه با خبرگان و پرسشنامه های محقق ساخته شاخص های ارزشی در تبلیغات تجاری رسانه بود. جهت پایایی پرسش نامه از فاکتورآلفای کرونباخ استفاده و هر کدام از مولفه ها مقادیر بالای ۷/۰ (امتیاز قابل قبول) را کسب کردند. برای تجزیهوتحلیل اطلاعات نیز از دو روش آماری توصیفی و استنباطی (مجذور خی دو) با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ استفاده شد.
یافتهها: بر اساس این تحقیق، ۲۶۳ شاخص مشخص و پس از بازنگری مجدد و حذف شاخص های تکراری ۱۴۶ شاخص استخراج شدند و در ۸ بعد و ۲۱ مولفه و ۱۴۶ شاخص جدول دسته بندی گردیدند. در ادامه به کمک کارگروه دلفی در ۲ مرحله، شاخص ها غربال و شاخص های اضافی حذف شدند و در نهایت تعداد ۷۸ شاخص نهایی استخراج شدند. جهت پایایی هر دو پرسش نامه از فاکتورآلفای کرونباخ استفاده و هر کدام از مولفه ها مقادیر بالای ۷/۰ (امتیاز قابل قبول) را کسب کردند.
نتیجهگیری: به نظر می رسد که تبلیغات تلویزیونی-آگهیهای بازرگانی- به عنوان مؤثرترین وسیله تبلیغاتی شناخته شده و میتواند نقش مهمی بر ارزش های جامعه داشته باشد.