۱۰ نتیجه برای فتحی
سید موید علویان، علی فتحی آشتیانی، مهدی عزیز آبادی فراهانی، مریم مقانی لنکرانی،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۸۵ )
چکیده
زمینه و هدف : کیفیت روابط زناشویی، از عوامل تأثیرگذار بـر کیفیـت زنـدگی در جمعیـت عمـومی و برخـی ازبیماری های مزمن محسوب می شود. با این وجود تاکنون مطالعه ای در زمینه رابطه بین کیفیت روابط زناشـویی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در مبتلایان به هپاتیت های مزمن ویروسی انجام نشده است. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط کیفیت روابط زناشویی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت مبتلایان به هپاتیت های مـزمن ویروسـی انجام شد. مواد و روشها : مطالعۀ حاضر به روش توصیفی – مقطعی انجام شد. نمونه ها شامل ۶۷ بیمار مبتلا به هپاتیت ویروسی)۳۱ مورد از نوع Cو ۳۶ مورد از نوع (Bبودند که به صـورت ترتیبـی از بـین مـراجعین مرکـز هپاتیـت تهران در سه ماهۀ دوم سال ۵۸۳۱ انتخاب شدند. مشخـصات دموگرافیـک)سـن، جـنس، وضـعیت تأهـل و سـطح تحصیلات(، متغیرهای مرتبط با بیماری کبدی)نوع هپاتیت ویروسی، طـول مـدت ابـتلا، سـابقۀ درمـان و ابـتلا بـه سـیروز(، روابـط زناشـویی بـا اسـتفاده از مقیـاس) Revised Dyadic Adjustment Scale(DAS-Rو کیفیـت زندگی با استفاده از پرسشنامهی ۶۳ آیتمی کیفیت زندگی مرتبط با سلامت)۶۳ (HR- QOL- SFسنجیده شد. یافتهها : زیرمقیاس های محدودیت ایفای نقش ناشی از مشکلات فیزیکی، درد بدنی، عملکـرد اجتمـاعی، سـلامت روان عمومی، خستگی، سلامت فیزیکی و سلامت روانی از پرسشنامه ۶۳ SFبا نمـرۀ کلـی سـازگاری زناشـویی، تفاهم با همسر، بیان عواطف نسبت به همسر و رضایتمندی زناشویی ارتباط معنـی دار آمـاری مثبـت نـشان داد. محدودیت ایفای نقش ناشی از مشکلات هیجانی و درک سلامت عمومی از پرسشنامه ۶۳ HR- QOL- SFبا نمره کلی سازگاری زناشویی، بیان عواطف نسبت بـه همـسر و رضـایتمندی زناشـویی همبـستگی نـشان داد. عملکـرد فیزیکی با هیچ یک از زیرمقیاس های کیفیت روابط زناشویی همبستگی نشان نداد. نتیجهگیری : ارتباط بین کیفیت زندگی مـرتبط بـا سـلامت، بـا جنبـههـای متعـددی از سـازگاری زناشـویی درمبتلایان به هپاتیتهای مزمن ویروسی نشان از نقش ویژهی خانواده در مبتلایان به هپاتیت ویروسی است. بهـره گیری از مشاوره های روانشناسی و روانپزشکی در جهت ارتقای روابط بین زوجین به عنوان بخـشی از رویکـرد به این بیماری توصیه می گردد. کلید واژهها : روابط زناشویی، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت، هپاتیت مزمن ویروسی
محمد فتحی، فرامرز سهرابی، مرتضی سعیدیان،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف: دسترسی به اینترنت پدیده ای رو به گسترش است. همزمان با دسترسی روزافزون و گسترده مردم به اینترنت، شاهد نوعی وابستگی در جوانان هستیم. این پژوهش به منظور مقایسۀ ویژگی های شخصیتی و سبک های هویت در دانشجویان معتاد و غیر معتاد به اینترنت، انجام پذیرفت. مواد و روش ها: این تحقیق علی – مقایسه ای بود و در سال تحصیلی ۱۳۹۰-۹۱ انجام پذیرفت. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان پسر خوابگاهی ساکن در خوابگاه های دانشگاه تهران(حدود ۶۰۰۰ نفر) بود که بر اساس جدول مورگان، تعداد ۳۸۰ نفر از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به نسبت جمعیت هر کدام از خوابگاهها به پخش و اجرای پرسشنامه های مربوطه پرداخته به این صورت که با مراجعه به هر یک از اتاقهای دانشجویی، پرسشنامه ها را تحویل و بعد از حدود ۲۰ دقیقه آنها را جمع آوری می کردیم. ابزار تحقیق حاضر عبارت بودند از: پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (IAD)، پرسشنامه ویژگی های شخصیتی (NEO) و پرسشنامه سبک های هویت برزونسکی (ISI-۶). برای تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و تحلیلی ازآزمون آماری T، استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که بین دانشجویان معتاد و غیر معتاد به اینترنت از نظر ویژگی های شخصیتی تفاوت وجود دارد. به این ترتیب که روان رنجورخویی در دانشجویان معتاد به اینترنت بیشتر از دانشجویان غیر معتاد بود و سه متغیر برونگرایی، سازش پذیری و وظیفه شناسی در دانشجویان غیر معتاد بیشتر از گروه معتاد بود. اما از نظر ویژگی شخصیتی گشودگی به تجربه تفاوتی بین دو گروه مشاهده نشد. همچنین بین دو گروه از نظر متغیرهای هویتی تفاوت معنی داری مشاهده شد به این معنی که هویت اطلاعاتی در دانشجویان غیر معتاد بیشتر از گروه معتاد بود و نیز هویت هنجاری و هویت سردرگم- اجتنابی در گروه معتاد بیشتر از گروه غیر معتاد دیده شد. نتیجه گیری: بین افراد معتاد و غیر معتاد به اینترنت از نظر برخی از ویژگی های شخصیتی و سبک های هویتی تفاوت وجود دارد.
خسرو محمدی، خدابخش احمدی، علی فتحی آشتیانی، پرویز آزاد فلاح، عباس عبادی،
دوره ۱۱، شماره ۵ - ( ۸-۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده زمینه و هدف: این مطالعه، با هدف بررسی ابعاد چهار چوب مفهومی شاخصهای سلامت روانی،انجام گردید. با ارایه چهارچوب مفهومی شاخصهای سلامت روانی میتوان زمینه را برای ایجاد یک مجموعه واحد و منسجم از شاخصهای سلامتروانی فراهمکرد. روش و روشها: پژوهش، به روش مرور منظم مقالات علمی (مرورسیستماتیک) انجام شده و از نوع کتابخانهای و براساس منابع اینترنتی بوده است. برای جستجوی آثار از پایگاههای اطلاعرسانی معتبر و شناخته شده از جمله «medline» ، « pubmed» و « psyclit»و دیگر پایگاهها و با استفاده از کلیدواژههایی که به نوعی به توسعه، اجرا، ارزیابی برنامههای ارتقا سلامت روانی مربوط هستند، انجام شده است. یافتهها: در بیشتر نظامهای بهداشتی و سلامت روانی، چهارچوب مفهومی شاخصها به طور جامع مبتنی بر چهار بعد زیر بهکار میرود: وضعیت سلامت، عوامل سلامت روانی، عملکرد نظام سلامت روانی و ویژگیهای جامعه و سیستم سلامتروانی. همچنین طبق تحقیقات موجود، شاخص سلامت روانی باید ویژه، قابل اندازهگیری، پایا، معتبر، واقعگرا، کاربردی، مقرون به صرفه، مبتنی بر سند و اخلاقی باشد. نتیجهگیری: در بین چهارچوبهای مفهومی شاخصهای سلامت، چهارچوب پیشنهادی مؤسسه کانادایی اطلاعات سلامت (CIHI) از وسعت و جامعیت کافی برخوردار میباشد و میتوان آن را با تغییرات جزیی در ایران مورد استفاده قرار داد. براساس این چهارچوب، شاخصهای سلامت بهطور جامع مبتنی بر چهار بعد: وضعیت سلامت ، عوامل سلامت، عملکرد سیستم سلامت، ویژگیهای جامعه و نظام سلامت بررسی میشود. واژههای کلیدی: نظامهای سلامت، سلامت روانی، شاخصهای سلامت روانی، چهار چوب مفهومی، مرور سیستمی
فاطمه ایزدی، عماد اشرفی، علی فتحی آشتیانی،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: نشانههای بدنی و شکایات جسمانی سهم قابلتوجهی از مراجعهکنندگان به مراکز درمانی را به خود اختصاص میدهد. به همین منظور شناسایی مکانیسمهای آسیبزا و علت شناسی آن از اهمیت ویژهای برخوردار است. ازآنجاکه مشاهدات بالینی طی دو قرن اخیر این نشانهها را با هیجانها در ارتباط دانستهاند، پژوهش حاضر باهدف بررسی سببشناسی نشانههای بدنی بر مبنای طرحوارههای هیجانی منفی و میانجیگری ناگویی هیجانی و ابراز گری هیجانی انجام شد. مواد و روشها: روش مورداستفاده در این پژوهش همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل ۴۴۰ نفر از دانشجویان زن کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد خمینیشهر بودند که به شیوه در دسترس انتخاب شدند. افراد نمونه پرسشنامههای ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-۲۰)، ابراز هیجانی (EEQ)، اختلال نشانههای بدنی- سنجش ملاکB (SSD-۱۲) و طرحوارههای هیجانی لیهی (LESS) را تکمیل کردند. دادههای پژوهش با استفاده از روش معادلات ساختاری مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: بر اساس نتایج، مدل مفروض برازش مناسبی با دادهها دارد. مسیر طرحوارههای هیجانی منفی، ابراز گری هیجانی و مسیر ابراز گری هیجانی، نشانههای بدنی منفی و معنادار است. همینطور مسیر طرحوارههای هیجانی منفی، ناگویی هیجانی و مسیر ناگویی هیجانی، نشانههای بدنی مثبت و معنادار بود. مسیر طرحوارههای هیجانی منفی، نشانههای بدنی نیز معنادار و مثبت بود. و طبق نتایج معادلات ساختاری، طرحوارههای هیجانی منفی از طریق ناگویی هیجانی و ابراز گری هیجانی بر نشانههای بدنی اثر معنادار داشت. نتیجهگیری: نتایج تحقیق نشان داد که طرحوارههای هیجانی علاوه بر نقش مستقیمی که در نشانههای بدنی دارند میتوانند از طریق مکانیسمهای ناگویی هیجانی و ابراز گری هیجانی نیز اثرگذار باشند. بنابراین از نتایج این پژوهش میتوان در راستای پیشگیری، فهم علل زیربنایی و مکانیسمهای آسیبشناسی و درمان نشانههای بدنی استفاده کرد.
آیت اله فتحی، حسین رستمی، صمد پیشرو، رقیه کیانی، شهناز یعقوبی زاده،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به عواقب خطرناکی که اعتیاد به اینترنت برای افراد بخصوص نوجوانان دارد پرداختن به مسئله اعتیاد به اینترنت و پیامدهای آن بر زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی نوجوان حائز اهمیت است. ازاینرو، هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش اعتیاد به اینترنت (Internet addiction) در سلامت اجتماعی (Social health) نوجوانان بود. مواد و روشها: این مطالعه توصیفی و از نوع پیمایشی است. بدین منظور از بین کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهرستان اهر که به تعداد ۳۷۶۷ نفر بود، بر اساس جدول مورگان نمونهای به تعداد ۳۴۸ دانشآموز در دوطبقه پسر (۱۷۷) نفر و دختر (۱۷۱) نفر به روش نمونهگیری تصادفی طبقه نسبتی انتخاب شد. شرکتکنندگان پرسشنامه اعتیاد به اینترنت Internet Addiction Test) یا IAT) و سلامت اجتماعی (Social Health Questionnaire یا SHQ) را تکمیل کردند. دادههای بهدستآمده با استفاده از روشهای آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تجزیهوتحلیل شد. یافتهها: میانگین (انحراف معیار) سن شرکتکنندگان در مطالعه (۴۷/۰)۳/۱۶ سال بوده و میزان استفاده از شبکههای اجتماعی در بین شرکتکنندگان با میانگین (انحراف معیار) (۷۶/۰)۳۸/۳ است. میانگین (انحراف معیار) شکوفایی اجتماعی (۰۳/۱)۷۴/۱۸ (۵۴۵/۰- =r)، همبستگی اجتماعی (۷۸/۰)۷۴/۱۳ (۱۲۹/۰- =r)، انسجام اجتماعی (۵۲/۱)۳۰/۱۳ (۴۱۷/۰- =r)، پذیرش اجتماعی (۹۵/۱)۴۷/۲۲ (۳۷۸/۰-= r) و مشارکت اجتماعی (۷۶/۱)۴۱/۲۲ (۳۹۶/۰- =r) با اعتیاد به اینترنت (۹۲/۷)۱۶/۴۱ همبستگی منفی و معنادار داشت (۰۵/۰>p) و مؤلفههای سلامت اجتماعی میتوانند اعتیاد به اینترنت را بهطور معناداری پیشبینی کنند. نتیجهگیری: مطالعه نشان داد که میزان بالاتر اعتیاد به اینترنت میتواند در کاهش سلامت اجتماعی افراد مؤثر باشد. بنابراین، برای کاهش مشکلات و پیشگیری از بروز مشکلات آسیبهای نوپدیدی مانند اعتیاد اینترنتی، باید برنامههای ارتقای سلامت و سایر راههای پیشگیری را در اولویت قرارداد.
فاطمه ایزدی، عماد اشرفی، علی فتحی آشتیانی،
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: نشانههای بدنی سهم قابل توجهی از مراجعهکنندگان به مراکز درمانی را به خود اختصاص میدهد. از آنجاکه مشاهدات بالینی این نشانهها را با هیجانها در ارتباط دانستهاند، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر کاهش طرحوارههای هیجانی منفی، ناگویی هیجانی و علایم بیماران دارای نشانههای بدنی انجام شد. مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای نیمه تجربی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر کلیه بیماران زن با نشانههای بدنی استان اصفهان بود و نمونه شامل۳۰ نفر مراجع ازمراکز مشاوه استان اصفهان و خمینیشهر با نشانههای بدنی بودند که به شیوه نمونهگیری قضاوتی با تشخیص روانپزشک و روان شناس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و گروه کنترل (۱۵ نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت مداخله ۱۲ جلسهای رویکرد طرحوارهدرمانی هیجانی قرار گرفتند. مقیاس طرحوارههای هیجانی لیهی (Leahy Emotional Schemas Scale یا LESS)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (Toronto Alexithymia Scale یا TAS-۲۰) و پرسشنامه نشانههای بدنی سنجش ملاک B (Somatic Symptom Disorder-B Criteria Scale یا SSD-۱۲) در مورد شرکتکنندگان اجرا گردید. دادههای بهدست آمده با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی و آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره در نرمافزار SPSS نسخه ۲۴ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: پس از اجرای طرحوارهدرمانی هیجانی، تفاوت معناداری در طرحوارههای هیجانی منفی (۰۰۸/۰= p ) ، ناگویی هیجانی (۰۰۱/۰> p ) و نشانههای بدنی (۰۰۱/۰> p ) در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل مشاهده گردید و میانگین نمرات گروه آزمایش در این متغیرها به طور معناداری کمتر از گروه کنترل بود. نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد مدل طرحوارهدرمانی هیجانی بر اساس وجود رابطه طرحوارههای هیجانی منفی و ناگویی هیجانی با نشانههای بدنی، با اصلاح فرآیندهای زیربنایی هیجان و بهبود راهبردهای ناسازگارانه افراد در مقابل هیجانات باعث کاهش طرحوارههای هیجانی منفی و ناگویی هیجانی و نشانههای بدنی میشود.
سحرسادات سید موسوی پاسکه، علی فتحی آشتیانی، عماد اشرفی،
دوره ۱۸، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: : بار مراقبت از بیماران روانی به عنوان یک عامل مهم برای حفظ بیمار در سطح جامعه اثرگذار است، در زمینه ارزیابی و اندازهگیری این موضوع در بیمارن اسکیزوفرنی ابزار اندازهگیری مشخصی وجود ندارد. هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه مراقبان بیماران اسکیزوفرنی بود.
مواد و روشها: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد ۱۴۷نفر از مراقبان بیماران اسکیزوفرنی بستری در بیمارستان روانپزشکی روزبه و سازمان حمایت از خانواده بیماران اسکیزوفرنی احباء در شهر تهران به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از سه پرسشنامه مراقبان بیماران اسکیزوفرنی، پرسشنامه کیفیت زندگی و پرسشنامه علائم مثبت و منفی استفاده شد. دادهها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، ضریب همبستگی و تحلیل عاملی اکتشافی تحلیل شد.
یافتهها: در تحلیل عاملی اکتشافی شش عامل (توانمندی مراقب، روابط بینفردی، استقلال، شأن اجتماعی، نگرانی مراقب و خستگی مراقب) استخراج شد. در مجموع این شش عامل توانستهاند ۷/۷۰ درصد از واریانس ۳۲ سوال این پرسشنامه را تبیین کنند. همسانی درونی خرده مقیاسها نیز با آلفای کرونباخ در دامنه مطلوب به دست آمد. ماتریس چرخشیافته واریماکس نشان داد که همه سوالات قابل استفاده هستند.
نتیجهگیری: نتایج تحلیل آماری نشان میدهد پرسشنامه بار مراقبت از بیمار اسکیزوفرنی از ویژگیهای روانسنجی قابلقبولی برخوردار است و میتوان از آن به عنوان یک ابزار معتبر (با ضریب اعتبار ۶۷/)۰ در جمعیت ایرانی استفاده نمود.
الهام فتحی، فاطمه ملکشاهی بیرانوند، ابولفضل حاتمی ورزنه، علی نوبهاری،
دوره ۱۸، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از گروههای اصلی که در طی شیوع بیماری کرونا ویروس تحتفشار زیاد با منابع و امکانات ناکافی قرار داشتند کادر درمان بودند. بدین منظور پژوهش حاضر با هدف بررسی و شناسایی چالشهای پیش رو کادر درمان در کار با بیماران مبتلا به کروناویروس انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه، از روش تحقیق کیفی – توصیفی استفاده شد. جامعهی آماری پژوهش، کلیه کادر درمان اعم از پرستاران و پزشکان بیمارستانهای شهر قم که در بخش کرونا ویروس از ابتدای شیوع بیماری مشغول به فعالیت بودند را در برمیگرفت. تعداد ۱۱ نفر از کادر درمان به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و با رسیدن به اشباع نظری مورد مصاحبهی عمیق نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. جهت تحلیل دادهها از شیوه تحلیل محتوای کیفی استفاده شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر شامل ۹ مضمون اصلی (تجربه آشفتگی روانی و هیجانهای منفی، تجربه سختی و فشار کاری، عدم بهکارگیری متخصصان سلامت روان و کمبود مهارتهای روانشناختی، عدم آمادگی کافی در مقابله با بیماری، کمبود دانش تخصصی، تجربه تعارض شغلی، کاهش روابط بین فردی و ننگ کرونا ویروس، اختلافنظر و تعارض با اعضای خانواده، تجربه ناکامی و درماندگی به علت ماهیت بیماری) و ۲۲ خرده مضمون بود.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد کادر درمانی با چالشهایی در حوزههای هیجانات، روابط بین فردی و خانوادگی، محیط شغلی و سختی کار مواجه میباشند. بدین منظور لازم است از راهکارهایی مانند بهرهگیری از متخصصین سلامت روان برای کادر درمان و خانوادههایشان، ایجاد آمادگی کافی قبل از شیوع در بعد تجهیزات، نیروی انسانی، آموزشهای لازم در مورد بیماری و فرایند آن و ماهر سازی کادر درمان و ایجاد مشوقهای متعدد استفاده نمود.
حمیرا ورمقانی، حمید پورشریفی، علی سلیمانی، علی فتحی آشتیانی،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: به دلیل نقش بسیار مهمی که هیجانها در زندگی انسانها دارند، ابراز و افشای آنها میتواند سودمندیهای زیادی را برای افراد به ارمغان آورد. پژوهش حاضر با هدف مناسبسازی و تعیین ویژگیهای روانسنجی نسخه فارسی مقیاس خودافشایی هیجانی (ESDS) انجام گرفته است. به منظور تسهیل اجرای مداخلات مرتبط با افشای هیجان، لازم است ابزارهای پژوهشی برای بررسی کارآمدی این مداخلات تهیه و در دسترس متخصصان قرار گیرد. ضمن اینکه این ابزارها، امکان انجام بررسی رابطۀ خودافشایی هیجانی را با دیگر سازههای مهم روانشناختی در جمعیتهای مختلف فراهم میسازد.
مواد و روشها: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و روش نمونهگیری در دسترس بود. نمونه اولیه شامل ۹۹۸ نفر و نمونه نهایی با لحاظ کردن پرسشنامههای معتبر شامل ۹۷۶ نفر از دانشجویان دانشگاههای دولتی و آزاد استان تهران و البرز که در سال تحصیلی ۱۳۹۹- ۱۳۹۸ مشغول به تحصیل بودند که علاوه بر مقیاس خودافشایی هیجانی به پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجان (ERQ) و مقیاس چندوجهی حمایت اجتماعی ادراکشده (MSPSS) پاسخ دادند.
یافتهها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که ESDS در فرهنگ ایرانی ساختار پنج عاملی دارد. همسانی درونی مقیاس بالا و میزان آلفای کرونباخ برابر با ۹۵/۰ است. همبستگی معنادار بین نمرات این مقیاس با نمرات MSPSS بیانگر روایی همگرای مطلوب و با نمرات ERQ نشاندهنده روایی واگرای مطلوب است.
نتیجهگیری: بر اساس یافتهها میتوان گفت ESDS بهعنوان ابزاری کارآمد میتواند در ارزیابی میزان ابراز و افشای همزمان چندین هیجان مثبت و منفی توسط پژوهشگران و متخصصانِ بالینی مورد استفاده قرار گیرد. این ابزار در زمینۀ خودافشایی هیجانی کمک زیادی به متخصصان حرفه خواهد کرد.
محمد علی عامری، آیت اله فتحی، سعید شریفی رهنمو، اسماعیل نوری،
دوره ۱۹، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: زنان بهعنوان نیمی از منابع انسانی در جوامع عامل مؤثری در پیشبرد اهداف جامعه و خانواده میباشند. مطالعات نشان میدهند زنان بیش از مردان در معرض فقر و تبعیض قرار دارند. حال زنان بیسرپرست خانوار به واسطه مسؤولیت بیش از حد، عدم آشنایی با برخی از مهارتهای اجتماعی، عدم دسترسی به منابع و در نتیجه کیفیت زندگی پایین و نیز با از دست دادن شبکه روابط و مسئولیت افراد تحت تکفل در معرض انواع آسیبهای اجتماعی و روانی قرار دارند لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر امنیت روانی اجتماعی، شادکامی و سلامت روانی زنان بیسرپرست انجام پذیرفت.
مواد و روشها: طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری زنان بیسرپرست تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی ره شهرستان کلیبر در سال ۱۳۹۹ میباشند که از این جامعه، تعداد ۴۰ نفر به صورت نمونهگیری هدفمند انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. به طوری که تعداد ۴۰ نفر از زنان به صورت تصادفی در ۲ گروه، آزمایش (۲۰ نفر) و کنترل(۲۰ نفر) قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه امنیت روانی- اجتماعی مزلو (۱۹۹۲)، شادکامی آرحیل و لو (۱۹۹۰) و سلامت روانی گلدبرگ (۲۰۰۸) استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با روش آماری تحلیل کوواریانس انجام گرفت.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد؛ درمان پذیرش و تعهد بر امنیت روانی- اجتماعی، شادکامی و سلامت روانی زنان بیسرپرست تأثیر دارد و باعث افزایش امنیت روانی- اجتماعی و شادکامی و کاهش سلامت روانی در زنان بیسرپرست میشود (نمره پایینتر نشان دهنده سلامت روانی بالاتر است).
نتیجهگیری: بنابراین با توجه به یافتههای پژوهش میتوان گفت؛ نهادهای مسئول شرایط مداخلههای روانشناختی رایگان از جمله درمان پذیرش و تعهد همراه با حمایتهای اقتصادی، آموزشی و فرهنگی مناسب را برای این خانوادهها فراهم آورند تا زنان بیسرپرست در ادراک وضعیت اجتماعی خود، ارزیابی مثبتی داشته و شرایط مطلوبی داشته باشند.