logo

جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای فاطمی

النا هوسپیان، فریبا یزدخواستی، فرحناز فاطمی،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف : ویژگی‌های شخصیتی مانند کمال‌گرایی، می‌تواند از عوامل زمینه‌ساز یا تشدید کننده اختلالات جسمانی یا روان‌پزشکی باشد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه کمال‌گرایی نوروتیک و اختلال بدشکلی بدن در بیماران پوستی و افراد سالم و بررسی نقش کمال‌گرایی و بدشکلی بدن بر روی پیش‌بینی احتمال ابتلا به بیماری‌های پوستی بود. مواد و روش‌ها: این پژوهش به صورت توصیفی- همبستگی انجام شد. نمونه‌گیری به صورت تصادفی، خوشه‌ای و تک مرحله‌ای صورت گرفت. ابتدا دو کلینیک پوست به صورت تصادفی انتخاب گردید و ۱۱۲ نفر از مراجعه کنندگان به آن‌جا مورد بررسی قرار گرفتند. ۱۰۶ فرد سالم نیز به عنوان گروه شاهد در این مطالعه شرکت نمودند که با گروه پژوهش از نظر متغیرهای جمعیت‌شناختی همسان‌سازی شده بودند. برای جمع‌آوری داده‌ها، پرسش‌نامه کمال‌گرایی نوروتیک و مقیاس خودسنجی نشانه‌های اختلال بدشکلی بدن پس از جلب رضایت آن‌ها تکمیل گردید. یافته‌ها: میانگین نمرات کمال‌گرایی نوروتیک و اختلال بدشکلی بدن (۰۱/۰ > P) در گروه بیماران پوستی به صورت معنی‌داری بالاتر از گروه افراد سالم به دست آمد. همچنین، کمال‌گرایی نوروتیک و بدشکلی بدنی، توان پیش‌بینی احتمال ابتلا به بیماری پوستی را داشت (۲۳/۰ = R، ۰۱/۰ > P). نتیجه‌گیری: کمال‌گرایی نوروتیک و بدشکلی بدنی می‌تواند باعث ایجاد یا تشدید اختلالات پوستی و به تبع آن، ایجاد اختلال بدشکلی بدن در افراد مبتلا به انواع اختلالات پوستی شود. بنابراین، آگاهی از ویژگی شخصیتی کمال‌گرایی و اختلال بدشکلی بدن برای پزشکان و متخصصان، جهت ارایه خدمات روان درمانی و پیشبرد بهتر فرایند درمان حایز اهمیت می‌باشد.
فردوس فاطمی، غلامرضا منشئی،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف : درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می‌تواند وسیله‌ای برای کاهش مشکلات روان‌شناختی افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ادراک شدت درد در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید شهر اصفهان بود. مواد و روش‌ها: در این پژوهش نیمه آزمایشی، از طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه شاهد و دوره پیگیری استفاده شد. بدین منظور، به مدت دو ماه تعداد ۳۰ نفر از زنان مراجعه کننده به مراکز روماتولوژی شهر اصفهان که تشخیص اختلال را توسط روماتولوژیست دریافت کرده و سایر ملاک‌های ورود و خروج به پژوهش را نیز دارا بودند، با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد (هر گروه ۱۵ نفر) قرار گرفتند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها شامل پرسش‌نامه ادراک شدت درد (Mc Gill) بودکه توسط شرکت ‌کنندگان تکمیل گردید. سپس، گروه آزمایش در ۸ جلسه ۹۰ دقیقه‌ای مداخله درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده‌ها با روش تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر انجام شد. یافته‌ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ادراک شدت درد در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید در گروه آزمایش تأثیر معنی‌دار داشت (۰۵/۰ > P). همچنین، این نتیجه در مرحله پیگیری یک ماهه نیز پایدار بود (۰۵/۰ > P). نتیجه‌گیری: با استناد به یافته‌های به دست آمده از پژوهش حاضر می‌توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به عنوان یک روش مداخله‌ای در کاهش ادراک شدت درد در افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید مورد استفاده قرار گیرد.
مریم سادات فاطمی، آزاده چوب فروش زاده، محبوبه بهرامی،
دوره ۲۰، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن‌آگاهی بر کاهش علائم روان‌تنی و اضطراب امتحان دانش‌آموزان کنکوری بود.
مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر از نوع پژوهش‌های آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانش­آموزان دختر سال دوازدهم مقطع متوسطه بخش بن رود استان اصفهان در سال تحصیلی (۹۹-۱۴۰۰) بودند که با روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌­ای چندمرحله‌ای انتخاب شدند و بین دانش‌آموزانی که نمرات اضطراب بالایی داشتند (۱ انحراف معیار بالاتر از میانگین) تعداد ۱۲ نفر به‌صورت تصادفی در گروه آزمایش و تعداد ۱۲ نفر به‌صورت تصادفی در گروه گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه تحت مداخله برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن‌آگاهی قرار گرفت. گروه شاهد هیچ‌گونه مداخله‌ای را دریافت نکردند. جهت گردآوری داده‌ها از پرسش‌نامه‌های اضطراب امتحان TAI (ابوالقاسمی و همکاران، ۱۳۸۵) و شکایات روان‌تنی (تاکاتا و ساکاتا، ۲۰۰۴) استفاده شده است. داده­های جمع‌آوری‌شده با استفاده از روش‌های آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. شرکت‌کنندگان اجازه داشتند هرزمان که مایل بودند از پژوهش خارج شوند. فرم رضایت‌نامه آگاهانه توسط افراد قبل از شروع مطالعه تکمیل شده است.
یافته‌ها: نتایج تحلیل آنکوا نشان داد که مداخله آزمایشی توانسته است به‌طور معناداری سبب کاهش اضطراب امتحان (۰۰۱/۰>P) و کاهش علائم روان‌تنی (۰۰۱/۰>P) در دانش‌آموزان گروه آزمایش شود.
نتیجه‌گیری: باتوجه‌به یافته‌ها می‌توان نتیجه گرفت که برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن‌آگاهی توانسته تأثیر مثبتی در کاهش اضطراب امتحان و کاهش علائم روان‌تنی در دانش‌آموزان کنکوری داشته باشد.
آزاده چوب‌فروش‌زاده، نسرین فاطمی عقدا، پریسا نسیمی،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: باروری همواره یکی از مهم‌ترین کارکردهای خانواده به شمار رود. بر این اساس ناتوانی در داشتن فرزند، استرس‌آور بوده و موجب آشفتگی روانی زوجین می‌گردد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش اضطراب و افسردگی زنان نابارور بود.
مواد و روش‌ها: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس‌آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل زنان نابارور مراجعه‌کننده به مراکز درمان ناباروری شهر یزد در پاییز سال ۱۴۰۰ بود. تعداد ۳۶ نفر از آنان با روش نمونه‌گیری دردسترس انتخاب‌شده و سپس با جایگزینی تصادفی در سه گروه قرار گرفتند. جهت گردآوری داده‌ها از مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستان (HADS) زیگموند و اسنیت (۱۹۸۳) استفاده شد. یکی از گروه‌های آزمایشی طی ده جلسه، تحت آموزش بر اساس درمان  مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه دیگر به مدت ده جلسه تحت آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند. گروه کنترل نیز در لیست انتظار قرار گرفتند. داده‌ها با استفاده از SPSS نسخه ۲۶ و روش‌های آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. شرکت‌کنندگان اجازه داشتند هر زمان که مایل بودند از پژوهش خارج شوند. فرم رضایت‌نامه آگاهانه توسط افراد قبل از شروع مطالعه تکمیل شده است. انجام شد.
یافته‌ها: یافته­های حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که هر دو مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش افسردگی و اضطراب زنان نابارور در مرحله پس‌آزمون و پیگیری مؤثر بوده‌اند (۰۵/۰P≤اما بین دو گروه آزمایشی تفاوت معنی‌داری در مراحل پس‌آزمون و پیگیری وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: باتوجه‌به یافته‌ها می‌توان نتیجه گرفت که این دو روش درمانی (آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد با کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی) در ارتقای سلامت روان زنان نابارور مؤثر محسوب می‌شوند. لذا این درمان‌ها می‌توانند به‌عنوان درمان مکمل جهت کاهش مشکلات روان‌شناختی در مراکز درمان ناباروری بکار گرفته شوند.

تازه‌های تحقیق

آزاده چوب‌فروش‌زاده: Google Scholar, Pubmed

صفحه ۱ از ۱