logo

جستجو در مقالات منتشر شده


۱۱ نتیجه برای علیزاده

علی خطیبی، محسن دهقانی، خلیل علیزاده،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۱-۱۳۸۷ )
چکیده

Normal ۰ false false false MicrosoftInternetExplorer۴ /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:۰; mso-tstyle-colband-size:۰; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:۰cm ۵,۴pt ۰cm ۵.۴pt; mso-para-margin:۰cm; mso-para-margin-bottom:.۰۰۰۱pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:۱۰.۰pt; font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#۰۴۰۰; mso-fareast-language:#۰۴۰۰; mso-bidi-language:#۰۴۰۰;} زمینه و هدف: ترس از حرکت در مدل‌های معاصر روان شناختی ایجاد درد مزمن، نقش محوری پیدا کرده است و ادعا می‌شود که می‌تواند زمینه‌ساز مزمن شدن درد باشد. این درد بر شرایط زندگی بیمار اثرات منفی می‌گذارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش ترس از حرکت در مزمن شدن درد در مبتلایان دردهای مزمن عضلانی اسکلتی بود. مواد و روش‌ها: در این مطالعه پس رویدادی (علی- مقایسه‌ای) تعداد ۱۷۰ نفر بیمار مبتلا به درد مزمن مراجعه کننده به کلینیک ارتوپدی بیمارستان آتیه تهران، به روش تصادفی انتخاب و به سه طبقه با ترس پایین، متوسط و بالا از حرکت طبقه‌بندی شدند و شاخص‌های مرتبط با درد در آنها با استفاده از آنالیز واریانس یک‌ راهه و با استفاده از نرم‌افزار SPSS ۱۶ در این سه گروه مقایسه گردید. یافته‌ها: افراد مبتلا به دردهای مزمن که ترس بالایی از حرکت نشان می‌دادند، نمرات بالاتری در همه مقیاس‌ها، به غیر از برآورد فرد از شدت درد در هفته جاری و هفته آینده، کسب کردند. به علاوه، تحلیل رگرسیونی نشان داد که نمرات آزمودنی‌ها در مقیاس نشانه‌های اضطراب در نتیجه درد و پرسش‌نامه آگاهی و گوش ‌به ‌زنگی در برابر نشانه‌های درد، بهترین پیش‌بینی کننده نمرات آزمودنی‌ها در مقیاس ترس از حرکت می‌باشد. نتیجه‌گیری: ترس از حرکت در افراد مبتلا به دردهای مزمن بیشتر تابع متغیرهای روان شناختی مرتبط با اضطراب اختصاصی درد است تا شدت درد و این متغیر می‌تواند پیش‌بینی کننده ناتوانی حرکتی در آینده باشد که از لحاظ بالینی نکته ارزشمندی در کنترل دردهای مزمن است. واژه‌های کلیدی: ترس از درد، درد مزمن، دردهای عضلانی- اسکلتی، هوشیاری و گوش ‌به‌ زنگی، مدل ترس- اجتناب
سکینه سلطانی کوهبنانی، حمید علیزاده، ژانت هاشمی، غلامرضا صرامی، ساجده سلطانی کوهبنانی،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۲ )
چکیده

زمینه و هدف: کارکردهای اجرایی یکی از مهم ترین عوامل مؤثر، ابتلا به اختلال ریاضی دانش آموزان است. پیشرفت فن آوری در حوزه آموزش این امکان را فراهم می کند که بتوان این اختلال را با استفاده از برنامه های آموزشی رایانه ای مورد ارزیابی و درمان قرار داد. مواد و روش ها: در تحقیق نیمه آزمایشی حاضر، ۱۰ دانش آموز دختر ابتدایی به روش نمونه گیری در دسترس از مراکز اختلالات یادگیری شهر تهران و یک گروه ۱۰ نفری از دانش آموزان عادی نیز به عنوان گروه شاهد به صورت همتاسازی (هوش و سن) انتخاب شدند. تمامی آزمودنی ها با استفاده از آزمون ریاضی Key math و آزمون های کارکرد اجرایی مورد ارزیابی قرار گرفتند. در مرحله بعد گروه آزمایشی در معرض آموزش رایانه یارحافظه کاری، به مدت ۲۰ جلسه در ۷ هفته قرار گرفت. پس از این مرحله تمامی آزمودنی ها دوباره از نظر کارکردهای اجرایی مورد سنجش قرار گرفتند. با فاصله یک ماه، آزمون پیگیری نیز انجام گرفت. برای مقایسه کارکردهای اجرایی دو گروه (با اختلال ریاضی و عادی) از آزمون t مستقل و داده های به دست آمده از پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با استفاده از t همبسته (اندازه تفاوت) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تفاوت معنی داری بین کارکردهای اجرایی دانش آموزان با اختلال ریاضی و عادی وجود داشت. همچنین آموزش رایانه یارحافظه کاری تأثیر معنی داری بر کارکرد اجرایی دانش آموزان با اختلال ریاضی داشته است. نتیجه گیری: کارکرد اجرایی دانش آموزان با اختلال ریاضی در اثر آموزش حافظه کاری ارتقا می یابد.
مرضیه عزیزیان، حسن اسدزاده، حمید علیزاده، فریبرز درتاج، اسماعیل سعدی‌پور،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده

زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر بهبود توجه، بازداری و حافظه کاری در دانش‌آموزان با هوش مرزی پایه سوم ابتدایی انجام شد. مواد و روش‌ها: روش این پژوهش، نیمه آزمایشی با پیش‌آزمون- پس‌آزمون و پیگیری همراه با گروه شاهد بود. برای آموزش کارکردهای اجرایی، از بسته آموزشی کارکردهای اجرایی که شامل ۱۰ بازی آموزشی نرم‌افزاری و ۱۰ بازی آموزشی مداد- کاغذی برای کارکردهای اجرایی بود، استفاده شد. به ‌منظور بررسی تأثیر این بسته آموزشی بر بهبود توجه، بازداری و حافظه کاری، ۳۴ دانش‌آموز با هوش مرزی پایه سوم ابتدایی به روش نمونه‌گیری ترکیبی از مدارس ابتدایی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۸ نفر) و شاهد (۱۶ نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت بیست جلسه ۷۰ دقیقه‌ای تحت آموزش قرار گرفت. داده‌های به دست آمده از آزمون‌های هوشی Raven، ۲d، Stroop، حافظه ارقام در Wechsler و آزمون Cornoldy با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر (درون، بین آزمودنی) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: آموزش کارکردهای اجرایی در بهبود توجه و حافظه کاری دانش‌آموزان با هوش مرزی به طور معنی‌داری مؤثر واقع شد. این آموزش بیشترین تأثیر را در بهبود حافظه کاری دیداری و شنیداری، کاهش خطا و افزایش کارایی تمرکز در آزمون ۲d داشت و در آزمون Stroop بر خلاف بهبودی در کارکردها، فقط قادر بود تا در زمان واکنش تأثیر معنی‌داری داشته باشد و تأثیر معنی‌داری در کاهش خطا و افزایش پاسخ نداشت. همچنین، در افزایش کارایی کل در آزمون ۲d که نشان دهنده سرعت آزمودنی بود، نیز مؤثر واقع نشد. نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش در مجموع اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر توجه، بازداری و حافظه کاری دانش‌آموزان با هوش مرزی پایه سوم ابتدایی را تأیید کرد.
سیما نبی پور گیسی، امین رفیعی پور، کبری حاجی علیزاده،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان یکی از شایع‌ترین بیماری‌های مزمن بوده که بیماران مبتلابه آن با مشکلات مختلف روانی روبرو هستند؛ بنابراین باید به دنبال روش‌هایی بود تا بتوان از شدت مشکلات روانی این بیماران کم کرد. ازاین‌رو، پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (Mindfulness-Based Cognitive Therapy یا MBCT) بر علائم روان‌شناختی بیماران مبتلابه سرطان انجام شد. مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر از نوع پژوهش‌های کاربردی نیمه تجربی بود که با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل اجرا گردید. جامعه پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلابه سرطان مراجعه‌کننده به بیمارستان شهید محمدی شهر بندرعباس بود. نمونه پژوهش حاضر را تعداد ۳۰ بیمار سرطانی تشکیل می‌داد که با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین گردیدند (هر گروه ۱۵ نفر). اعضای هردو گروه مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (Depression Anxiety Stress Scales یا DASS) را قبل و بعد از جلسات (طی سه ماه) تکمیل نمودند. یافته‌های پژوهش با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS و آزمون‌های تحلیل کوواریانس تک متغیره (ANCOVA) مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. یافته­‌ها: بر اساس نتایج به‌دست‌آمده بین دو گروه آزمایش و کنترل در پس‌آزمون افسردگی (۱۱/۸۴ F= و ۰۰۱/۰ p<)، اضطراب (۵۲/۴۷ F= و ۰۰۱/۰ p<) و استرس (۵۱/۵۹ F= و ۰۰۱/۰ p<) تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه‌گیری : به نظر می‌رسد که بیماران مبتلابه سرطان علاوه بر مشکلات جسمانی از مشکلات روانی ناشی از بیماری رنج می‌برند، ازاین‌رو ضروری است مراکز درمانی و انجمن‌های حمایتی مرتبط با بیماران مبتلابه سرطان در برنامه‌ریزی‌های خود جهت کاهش علائم روان‌شناختی بیماران، از روش MBCT به‌صورت گروهی بهره گیرند.
سحر اشرفی، عبدالمجید بحرینیان، کبری حاجی علیزاده، علی دلاور،
دوره ۱۸، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: اختلالات خوردن از دسته اختلالات روانی/ روان­تنی به شمار می­آیند که مشکلات متعددی در سلامت جسمانی و عملکرد روانی را موجب می­شوند. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد بر پرخوری عصبی زنان دارای اضافه وزن بود.
مواد و روش‌ها: مطالعه­ی حاضر، از نوع نیمه­آزمایشی با طرح پیش­آزمون- پس­آزمون با گروه گواه است. در این مطالعه ۴۰ نفر از زنان دارای اضافه وزن با شاخص توده بدنی بزرگتر از ۳۰ در منطقه ۱ شهر تهران به روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. آزمودنی­ها در دو مرحله پیش­آزمون و پس­آزمون به پرسشنامه بازخوردهای خوردن گارنر و همکاران (۱۹۸۲)، پاسخ دادند. گروه آزمایش طی ۸ جلسه ۶۰ دقیقه­ای جلسات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را به صورت گروهی دریافت کردند در حالی که گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکردند. داده­ها با استفاده از روش­های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چند متغیره و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه ۲۵ تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج مقایسه گروه­های آزمایشی با گروه گواه نشان داد که پرخوری عصبی و خرده­مقیاس­های آن (رژیم لاغری، پرخوری و اشتغال ذهنی با غذا و مهار دهانی) در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه به طور معناداری کاهش پیدا کرد و اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پرخوری عصبی در مرحله پس­آزمون تأیید می­گردد (۰۰۱/۰>p). میزان این تأثیر بین ۷/۷۵ تا ۱/۸۱ درصد بود.
نتیجه‌گیری: به طور کلی نتایج حاکی از تأثیر معنادار یک دوره درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر متغیرهای پرخوری عصبی و کاهش وزن در زنان دارای اضافه وزن بود و می­توان از این روش برای درمان عصبی افراد دارای اضافه وزن استفاده کرد.
راضیه امین السادات، فریبرز درتاج، علی دلاور، کبری حاجی علیزاده،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: عشق یکی از حیرت­انگیزترین هیجان­هایی است که انسان می­تواند تجربه کند و شکست عاطفی یکی از دردآورترین مشکلاتی است که ممکن است در طول یک رابطه عاشقانه برای هر فردی پیش آید. پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثربخشی هیپنوتراپی بر عاطفه مثبت و منفی و خودکارآمدی زنان دارای سابقه شکست عاطفی انجام شد.
مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش­آزمون- پس­آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه‌ی آماری، تمامی زنان مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره شهرستان آمل با سابقه شکست عاطفی در سال ۱۳۹۶ بود. تعداد ۳۰ آزمودنی با استفاده از روش نمونه­گیری دردسترس به­عنوان نمونه انتخاب و به­صورت تصادفی در دو گروه مداخله و گواه گمارده شدند. به­منظور اجرای پژوهش، از پرسش­نامه­های آسیب عاطفی راس (۱۹۹۹)، مقیاس عاطفه مثبت و منفی پاناس (۱۹۸۸) و پرسشنامه خودکارآمدی (شوآرتزر و جروسلم، ۱۹۹۵) استفاده شد. آزمودنی­های گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه ۲ ساعته به‌صورت هفتگی تحت مداخله هیپنوتراپی قرار گرفتند ولی گروه گواه مداخله­ای دریافت نکرد. تجزیه‌وتحلیل یافته­های تحقیق با استفاده از آزمون آنالیز واریانس با اندازه­گیری مکرر و تعقیبی بونفرونی در نرم­افزار SPSS انجام شد.
یافته‌ها: نتایج آزمون آنالیز واریانس با اندازه­گیری مکرر نشان داد ۸ جلسه آموزش هیپنوتراپی موجب افزایش معنادار در عاطفه مثبت (۰۰۱/۰p<) و خودکارآمدی (۰۰۱/۰p<) و کاهش معنادار عاطفه منفی (۰۰۱/۰p<) در گروه آزمایش به نسبت گروه گواه گردید که حاکی از تأثیر معنادار هیپنوتراپی بر بهبود افراد با سابقه شکست عاطفی بود.
نتیجه‌گیری: با توجه به یافته­های پژوهش می­توان از هیپنوتراپی برای بهبود کیفیت زندگی و افزایش امید به آینده در افراد با سابقه شکست عاطفی استفاده کرد.
رامانا شهبازفر، اقبال زارعی، کبری حاجی علیزاده، فریبرز درتاج،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: نیازهای عاطفی-جنسی به عنوان نیروی انگیزشی مهم تلقی می­شوند که در پایداری و افزایش کیفیت زندگی زناشویی نقش مهم دارند. از همین­رو پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رویکردهای مشاوره­ای CBCT و ACT بر ارتقای نیازهای عاطفی-جنسی زوجین غیربالینی شهر بندرعباس انجام گرفت.
مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر از نوع پژوهش­های نیمه آزمایشی با طرح پیش­آزمون، پس­آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل ۱۴۶ نفر از زوجین غیربالینی شهر بندرعباس بودند که در دوره­­ی آموزشی مهارت­های زندگی و فضای مجازی شرکت داشتند. روش نمونه­گیری از نوع نمونه­گیری در دسترس بود. ۴۸ نفر (۲۴ زوج) در گروه­های مداخله­ای CBCT و ACT و گروه کنترل به صورت تصادفی گمارش شدند. از پرسشنامه نیازهای عاطفی-جنسی زوجین ایرانی (۱۳۹۹) برای جمع­آوری داده­های پژوهش استفاده شد. شیوه انجام مداخله به صورت ۱۲ جلسه ۹۰ دقیقه­ای زوجی بود. از مقیاس نیازهای عاطفی-جنسی زوجین ایرانی (۱۳۹۹) برای جمع­آوری اطلاعات در پژوهش استفاده شد. اطلاعات پژوهش با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس با سنجش مکرر و به وسیله­ی نرم­افزار SPSS ۱۹ مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته‌ها: یافته­ها نشان دادند که هر دو نوع مداخله CBCT و ACT در ارتقای نیازهای زناشویی زوجین مؤثر هستند. مقایسه اثربخشی این دو رویکرد نشان داد که رویکرد زوج­درمانی ACT در سه بعد نیازهای پرهیز از رفتارهای دلسرد کننده، احساسی-جنسی و جسمانی-جنسی اثربخشی بالاتری برخودار بود.
نتیجه‌گیری: به­نظر می­رسد بهره­گیری از رویکردهای مشاوره­ای CBCT و ACT در ارتقای نیازهای عاطفی-جنسی زوجین مفید است. این امر می­تواند در سایر ابعاد زندگی زناشویی زوجین نظیر رضایت زناشویی و کیفیت زناشویی آنان نیز مؤثر باشد.
نجمه امانی، کبری حاجعلیزاده، اقبال زارعی، فریبرز درتاج،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: آرتریت روماتوئید شایع­ترین بیماری التهابی روماتیسمی است‌‌‌‌‌‌‌. در اکثر جوامع شیوع تقریبی ۳ درصد دارد‌‌‌‌‌‌‌.‌‌‌‌‌‌‌ اضطراب یکی از شایع‌ترین تجارب ناخوشایند روان‌شناختی است که در بیماران روماتوئیدی گزارش شده است‌‌‌‌‌‌‌. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان‌درمانی کوتاه‌مدت فشرده (ISTDP) بر کاهش اضطراب بیماران روماتوئیدی انجام شد‌‌‌‌‌‌‌.
مواد و روش‌­ها: پژوهش حاضر از نوع پژوهش­های نیمه آزمایشی با طرح پیش­آزمون‌‌‌‌‌‌‌،‌‌‌‌‌‌‌ پس­آزمون و همراه با گروه کنترل بود‌‌‌‌‌‌‌.‌‌‌‌‌‌‌ جامعه آماری پژوهش شامل بیماران آرتریت روماتوئیدی بود که در طول مدت پژوهش به کلینیک‌های روماتولوژی شهر کرمان مراجعه کرده بودند متخصصان روماتولوژی بر اساس ملاک‌های انجمن روماتولوژی امریکا و ملاک‌های ورود و خروج‌‌‌‌‌‌‌،‌‌‌‌‌‌‌ ۴۰ نفر از بیماران زن و مرد به‌صورت هدفمند انتخاب شدند‌‌‌‌‌‌‌.‌‌‌‌‌‌‌ سپس اعضا گروه نمونه به‌صورت تصادفی به دو گروه ۲۰ نفری آزمایش و گواه تقسیم شدند‌‌‌‌‌‌‌. برای گروه آزمایشی ۱۵ جلسه یک و نیم‌ساعته روان‌درمانی پویشی فشرده کوتاه‌مدت انجام شد که به‌صورت هفته‌ای یک‌بار و به‌صورت فردی برگزار شد‌‌‌‌‌‌‌.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ پس از ۱۵ جلسه مداخله‌‌‌‌‌‌‌،‌‌‌‌‌‌‌ گروه آزمایشی و گواه مجدداً پرسشنامه‌های مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستان‌‌‌‌‌‌‌ را پر کردند‌‌‌‌‌‌‌. اطلاعات پژوهش با استفاده از‌‌‌‌‌‌‌ تحلیل کوواریانس و به‌وسیله‌ی نرم­افزار SPSS ۱۹ مورد تحلیل قرار گرفتند‌‌‌‌‌‌‌.
یافته­‌ها: یافته‌های تحقیق پس از بررسی نمرات پیش‌آزمون بین دو گروه آزمایش و گواه بیانگر این مطلب بود که روان‌درمانی پویشی کوتاه‌مدت فشرده بر کاهش نمره اضطراب در بیماران روماتوئیدی مؤثر است‌‌‌‌‌‌‌ (۰۵/۰>p)‌‌‌‌‌‌‌.‌‌‌‌‌‌
نتیجه‌­گیری: به نظر ‌‌‌‌‌‌‌می‌رسد به‌کارگیری مفاهیم و فنون روان‌پویشی در درک اختلالات اضطرابی‌‌‌‌‌‌‌،‌‌‌‌‌‌‌ بسیار مهم هستند‌‌‌‌‌‌‌. روان‌درمانی پویشی کوتاه‌مدت فشرده با تأثیر بر مسیر تخلیه اضطراب و کنترل دقیق و پایش لحظه‌به‌لحظه اضطراب‌‌‌‌‌‌‌، احساس و دفاع‌ها کمک شایانی به کاهش اضطراب و کاهش نشانه‌های بالینی در بیماران روماتوئیدی می‌کند‌‌‌‌‌‌‌.
مریم مختاری مصیبی، فریبرز درتاج، علی دلاور، کبری حاجی علیزاده،
دوره ۱۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: تعامل والدین با کودکان می­تواند بر عوامل روانشناختی متعددی همچون تنظیم هیجان کودکان تأثیر داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر تعامل والد-کودک بر تنظیم هیجان دختران پایه پنجم ابتدایی دارای اضطراب انجام شد.
مواد و روش‌ها: این پژوهش از نوع نیمه‌­آزمایشی با طرح پیش ­آزمون- پس ­آزمون و پیگیری با گروه گواه است. جامعه آماری تمامی دختران مشغول به تحصیل پایه پنجم ابتدایی در سال تحصیلی ۹۶-۹۷ در شهر سیرجان بودند. تعداد ۳۰ آزمودنی به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به­ صورت تصادفی در دو گروه مداخله (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) گمارده شدند. از پرسشنامه‌­های اختلالات اضطرابی بیرماهر (۱۹۹۹) و سیاهه تنظیم هیجان شیلدز و سیچتی (۱۹۹۷) استفاده شد. برنامه‌­ی درمان که برگرفته از مطالعات مختلف در این زمینه بود در ۱۴ جلسه ۶۰ دقیقه‌­ای برگزار شد. برای تجزیه و تحلیل داده‌­ها از آزمون آماری آنالیز واریانس با اندازه­‌گیری مکرر و آزمون t وابسته در سطح معنی‌­داری ۰۵/۰ استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج حاکی از تأثیر معنادار یک دوره درمان مبتنی بر تعامل والد کودک بر تنظیم هیجان دانش­‌آموزان دختر در مراحل پس‌­آزمون و پیگیری بود (۰۰۱/۰p<).
نتیجه‌گیری: در همین رابطه می­توان بیان کرد نزدیک کردن والدین به کودکان از طریق بازی، فرآیند کار گروهی حاکم بر این برنامه و حمایت والدین بر آموزش به یکدیگر، تشویق درمانگر در ایجاد رابطه‌­ای مستحکم میان والد و کودک، انعکاس احساسات و هیجانات آن­ها و همچنین ارائه بازخورد بوسیله انجام تکالیف در منزل از جمله فواید اساسی این نوع درمان در بهبود تنظیم هیجان در کودکان بود.
نجمه امانی، کبری حاجعلیزاده، اقبال زارعی، فریبرز درتاج،
دوره ۱۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری آرتریت روماتوئید با خطر افزایش انواع متفاوتی از پریشانی‌‌های روان‌شناختی همراه است. بروز این اختلالات به عوامل فرساینده بیماری مزمن افزوده می‌شود و در میزان سازگاری و سلامت روانی و اجتماعی این افراد تأثیرات منفی بسیاری را به وجود می‌آورد. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی روان‌درمانی کوتاه‌مدت فشرده (ISTDP) برکاهش آلکسی تایمیا در بیماران روماتوئیدی بود‌‌‌‌‌‌‌.
مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر از نوع پژوهش­های نیمه آزمایشی با طرح پیش­آزمون‌‌‌‌‌‌‌،‌‌‌‌‌‌‌ پس­آزمون و همراه با گروه کنترل بود‌‌‌‌‌‌‌.‌‌‌‌‌‌ جهت انتخاب نمونه ابتدا از بین کلینیک‌های تخصصی روماتولوژی شهر کرمان چند کلینیک به‌صورت تصادفی انتخاب شدند. سپس بیماران آرتریت روماتوئیدی که در طول مدت پژوهش مراجعه کرده بودند، توسط متخصصان روماتولوژی مورد ارزیابی قرار گرفتند و بر اساس ملاک‌های انجمن روماتولوژی آمریکا (۲۰۰۵) و تشخیص متخصص روماتولوژی و ملاک‌های ورود و خروج، ۴۰ نفر از بیماران زن و مرد مبتلا به آرتریت روماتوئید به‌عنوان نمونه آماری به‌صورت هدفمند انتخاب شدند. گروه نمونه به‌صورت تصادفی به دو گروه ۲۰ نفری آزمایش و گواه تقسیم شدند‌‌‌‌‌‌‌. برای گروه آزمایشی ۱۵ جلسه یک و نیم‌ساعته روان‌درمانی پویشی فشرده کوتاه‌مدت انجام شد‌‌‌‌‌‌‌. داده‌ها با کمک مقیاس الکسی تایمیا تورنتو (TAS) جمع‌آوری شد. داده‌های پژوهش با استفاده از‌‌‌‌‌‌‌ تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند‌‌‌‌‌‌‌.
یافته‌ها: یافته‌های تحقیق بیانگر این مطلب بود که روان‌درمانی پویشی کوتاه‌مدت فشرده بر کاهش میزان آلکسی تایمیا در بیماران روماتوئیدی مؤثر است‌‌‌‌‌‌‌ (۰۵/۰p<).
نتیجه‌گیری: ‌‌‌روان‌درمانی پویشی کوتاه‌مدت فشرده با تأثیر بر مسیر تخلیه اضطراب و کنترل دقیق و پایش لحظه‌به‌لحظه اضطراب‌‌‌‌‌‌‌، احساس و دفاع‌ها کمک شایانی به کاهش نشانه‌های بالینی در بیماران روماتوئیدی می‌کند‌‌‌‌‌‌‌.
فرزانه علیزاده، احمد منصوری،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: همه‌گیری بیماری کرونا به‌عنوان یک عامل تهدید جهانی، استرس، اضطراب و پریشانی بالایی برای کارکنان مراقبت‌های بهداشتی ایجاد کرده است. اگرچه رابطه بین راهبردهای تنظیم هیجان و مقابله معنوی با پریشانی روان‌شناختی تائید شده است، اما توجه اندکی به عواملی میانجی این رابطه شده است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی اضطراب کرونا در رابطه بین راهبردهای تنظیم هیجان و مقابله معنوی با پریشانی روان‌شناختی کارکنان مراقبت‌های بهداشتی انجام شد.
مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر ازنظر هدف بنیادی و به لحاظ روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان مراقبت‌های بهداشتی شهر مشهد بود. در این مطالعه مقطعی ۳۶۶ نفر در سال ۱۴۰۰ شرکت کردند. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان، پرسشنامه مقابله معنوی، مقیاس اضطراب بیماری کرونا و مقیاس پریشانی روان‌شناختی استفاده شد. داده‌های پژوهش به کمک شاخص‌های توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر تحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که سطح پریشانی روانشناختی و اضطراب کرونا در کارکنان مراقبت‌های بهداشتی ۵۲/۱۰±۰۱/۱۷ و ۹۱/۸±۲۶/۱۳ بود. بین‌ راهبردهای تنظیم هیجان ناسازگار، مقابله معنوی مثبت و منفی و اضطراب کرونا با پریشانی روان‌شناختی رابطه معنادار وجود داشت (۰۱/۰ >P). مدل مربوط به نقش میانجی اضطراب کرونا در رابطه بین راهبردهای تنظیم هیجان ناسازگار و مقابله معنوی منفی با پریشانی روان‌شناختی کارکنان مراقبت‌های بهداشتی برازش خوبی داشت (۹۹/۰ =CFI، ۹۹/۰ =NFI، ۹۹/۰ =IFI، ۱ =GFI، ۰۷۸/۰ =RMSEA).
نتیجه‌گیری: نتایج نشان می‌دهد که تنظیم هیجان، مقابله معنوی و اضطراب کرونا نقش مهمی در پریشانی روان‌شناختی کارکنان مراقبت‌های بهداشتی دارند. یافته‌های این پژوهش می‌تواند به تدوین مداخله‌های هیجان محور و معنویت‌گرا برای کاهش اضطراب کرونا و پریشانی روان‌شناختی ناشی از آن در کارکنان مراقبت‌های بهداشتی کمک کند.

تازه‌های تحقیق
احمد منصوری:
Google Scholar, Pubmed

صفحه ۱ از ۱