logo

جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای عظیمی

خسرو توکل، شکوفه عظیمی، غلامرضا شریفی راد، عباس حسینی،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده

Normal ۰ false false false MicrosoftInternetExplorer۴ /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:۰; mso-tstyle-colband-size:۰; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:۰in ۵,۴pt ۰in ۵.۴pt; mso-para-margin:۰in; mso-para-margin-bottom:.۰۰۰۱pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:۱۰.۰pt; font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#۰۴۰۰; mso-fareast-language:#۰۴۰۰; mso-bidi-language:#۰۴۰۰;} چکیده مقدمه: از عوامل مؤ‌ثر در نحوه رفتار والدین با کودک، نگرش آنها نسبت به شیوه‌های تربیتی است و نگرش می‌تواند با اتکاء به دانش حاصل از آموزش، جهت‌گیری مثبت و منطقی به خود بگیرد. گذر از آموزش بهداشت سنتی مستلزم مطالعه مدل‌های آموزشی نوین می‌باشد. این مطالعه با هدف بررسی نگرش مادران نسبت به سوء رفتار با کودک قبل و بعد از آموزش بر اساس مدل قصد رفتاری انجام شده است. مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی، یک گروهی و با طرح آزمون قبل و بعد بود. نمونه‌های این پژوهش را ۴۵ مادر دارای نگرش سوء رفتار تشکیل می‌دادند که به روش تصادفی منظم از میان مراجعین یکی از خانه‌های بهداشت شهرستان فلاورجان در سال ۸۷-۱۳۸۶ انتخاب شدند . ابزار گردآوری داده‌‌ها پرسش‌نامه استاندارد نقش والدی افراد جوان- بزرگسال بود. این پرسش‌نامه از روایی و پایایی لازم برخوردار بود. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS ۱۰ و آزمون t-paired مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها : مقایسه میانگین نمرات نگرش مادران قبل و بعد از اجرای برنامه آموزشی با ۰۰۱/۰P نتیجه‌گیری : از آن‌جایی که در این مطالعه نگرش مادران نسبت به رفتار با کودک بعد از مداخله آموزشی ارتقا یافت، این مسأله تاثیر اقدامات آموزشی را تأیید می‌نماید. چنین آموزش‌هایی ممکن است با بهبود رفتار والدین نسبت به فرزندان، موجب کاهش موارد بد رفتاری و کم توجهی نسبت به کودکان شود. واژه‌های کلیدی: سوء رفتار با کودک، مدل قصد رفتاری، آموزش
ابراهیم اکبری، عباس بخشی پور رودسری، زینب عظیمی، صمد فهیمی، عبد الله قاسم پور، احمد امیری پیچاکلایی،
دوره ۹، شماره ۵ - ( ۱۱-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف : بیماری آسم، بیماری مزمنی است که به شدت زندگی افراد مبتلا را تحت تأثیر قرار می‌دهد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اضطراب- افسردگی، سیستم‌های مغزی- رفتاری (BIS-BAS)، سبک‌های مقابله‌ای و خشم و خصومت در افراد مبتلا به بیماری آسم و افراد غیر مبتلا بود. مواد و روش‌ها: ۵۰ زن مبتلا به بیماری آسم که به درمانگاه تخصصی شهید مطهری شیراز مراجعه کرده بودند و ۵۰ زن غیر مبتلا با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند و پرسش‌نامه‌های‌ معیار بیمارستانی اضطراب/ افسردگی، مقیاس سیستم‌های بازداری/ فعال‌سازی رفتاری Carver و White، سبک‌های مقابله‌ای Lazarus و Folkman، و خشم چندبعدی Siegel را تکمیل کردند. دامنه سنی همه شرکت کنندگان از ۱۶ تا ۲۷ سال بود. تحلیل داده‌ها به کمک نرم‌افزارهای SPSS نسخه ۱۶ و LISREL نسخه ۵۴/۸ و به روش آزمون تحلیل واریانس چند راهه (MANOVA) و تحلیل مسیر (Path analysis) انجام شد. یافته‌ها: دو گروه در اضطراب- افسردگی، سیستم بازداری رفتاری/ سیستم فعال‌سازی رفتاری و مؤلفه‌های BAS (پاسخ به سائق، جستجوی شادی و تفریح، پاسخ به پاداش)، سبک‌های مقابله‌ای، خشم‌انگیختگی، موقعیت خشم‌انگیز، نگرش خصمانه و خشم درونی، تفاوت معنی‌داری دارند (۰۵/۰ < P). نتیجه‌گیری: بیماران مبتلا به آسم اضطراب در مقایسه با افراد غیر مبتلا، افسردگی، فعالیت BIS بیشتر و فعالیت BAS کمتری را نشان می‌دهند. همچنین افراد مبتلا به بیماری آسم نسبت به افراد غیر مبتلا، از سبک مقابله‌ای هیجان‌مدار بیشتر استفاده می‌کنند و خشم انگیختگی، موقعیت‌های خشم‌انگیز، نگرش خصمانه و خشم درونی بیشتری را تجربه می‌کنند. همچنین به وسیله تحلیل مسیر، بررسی دقیق روابط میان متغیرها نشان داد که سبک مقابله‌ای در رگه‌های شخصیتی و نشانگان بالینی افراد مبتلا به آسم نقش واسطه‌ای دارد. واژه‌های کلیدی: آسم، اضطراب، افسردگی، سیستم‌های مغزی- رفتاری، سبک‌های مقابله‌ای، خشم و خصومت، اختلالات سایکوسوماتیک.
ابراهیم اکبری، حمید پورشریفی، زینب عظیمی، زهرا حسین زاده ملکی، احمد امیری پیچاکلایی،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف : هدف پژوهش حاضر، اثربخشی درمان تحلیل تبادلی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی روی بیماران مبتلا به اختلال خوردن بود. مواد و روش‌ها: این مطالعه به روش طرح نیمه آزمایشی، تک موردی و از نوع خط پایه چندگانه انجام شد. بدین جهت، دو شرکت کننده دختر در واحد مشاوره روان‌شناختی مرکز ایمن طب زاگرس شهر شیراز با نمونه‌گیری هدفمند در سال ۱۳۹۱ انتخاب شدند و تحت درمان تحلیل تبادلی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی قرار گرفتند. شرکت کنندگان در مراحل پیش از درمان (خط پایه) و طی جلسه‌های سوم، هشتم، چهاردهم، نوزدهم، بیست و سوم و مرحله پیگیری یک ماهه، پرسش‌نامه‌های اختلال خوردن اهواز، عادات غذا خوردن، نگرش فرد در مورد بدن خود، حالات شخصیت، روابط بین فردی و عزت نفس را تکمیل کردند. همچنین، حجم توده بدنی (Body mass index یا BMI) آن‌ها طی مراحل درمان اندازه‌گیری شد. شاخص درصد بهبودی و اندازه اثر برای تحلیل داده‌ها مورد استفاده قرار گرفت. یافته‌ها: روش درمانی تحلیل تبادلی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی، در بهبود بیماران مبتلا به اختلال خوردن اثربخش بود و در همه آماج‌ها، تغییرات چشمگیر و پایداری را ایجاد کرد. هر دو شرکت کننده پس از پایان درمان و دوره پیگیری، در اختلال خوردن ۷۳ درصد، عادات غذا خوردن ۷۴ درصد، تن انگاره ۶۰ درصد، روابط بین فردی ۶۲ درصد، عزت نفس ۵۴ درصد و حالات خود ۷۶ درصد بهبودی کلی را نشان دادند. نتیجه‌گیری: درمان تحلیل تبادلی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی می‌تواند به عنوان درمانی کارا در بهبود بیماران مبتلا به بی‌اشتهایی و پراشتهایی عصبی استفاده گردد. &nbsp;
سید غفور موسوی، شکوفه عظیمی، محمد جواد طراحی، مرضیه شیرزادی،
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر با تعیین وضعیت مورد تعرض قرار گرفتن پرسنل پرستاری بخشهای روانپزشکی و عوامل مرتبط با آن انجام شد.

مواد و روش ها: این پژوهش مطالعه ای توصیفی تحلیلی گذشته نگر بود و جمعیت مورد مطالعه آن پرسنل پرستاری شاغل در بخشهای روانپزشکی بیمارستانهای آموزشی شهر اصفهان بودند .ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه خشونت شغلی علیه پرستاران بود، پرستارانی که تمایل جهت شرکت در مطالعه و حداقل یک سال سابقه کار  در بخش روانپزشکی را داشتند وارد مطالعه شدند و پرسشنامه را تکمیل نمودند. یافته ها با استفاده از روشها و آزمونهای آماری توصیفی و تحلیلی در نرم افزار آماری spssv,۲۲  مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته ها: درصد کلی تعرض نسبت به پرسنل پرستاری به صورت خشونت کلامی  (۹۵,۵%)، خشونت فیزیکی (۷۹.۷%) و زورگویی و اوباشی گری(۳۵.۷%) بوده است. برای بررسی ارتباط آماری بین بین متغیرها و بروز تعرض از آزمون کای اسکویر(chi-square) استفاده شد .بین نوبت کاری داشتن پرسنل و بروز خشونت فیزیکی ارتباط آماری معنی داری مشاهده گردید. همچنین بین شب کاری و بروز خشونت فیزیکی ارتباط آماری معنی داری مشاهده گردید. در خصوص نوع بیماری   افراد مبتلا به اسکیزوفرنی به صورت معنا داری بالاترین میزان خشونت فیزیکی را داشتند. در خصوص بخش محل فعالیت بیشترین میزان بروز خشونت فیزیکی در بخش حاد روانپزشکی بوده است که از لحاظ آماری معنا دار می باشد. مطالعه ما نشان دادکه اعمال خشونت کلامی، فیزیکی و زورگویی علیه پرستاران مرد بیشتر از پرستاران زن بوده است .

نتیجه گیری: وقوع تعرض علیه پرسنل پرستاری بسیار بالا بوده لذا جهت به حداقل رساندن خشونت در محیط بیمارستان بایستی از سوی مسئولان امر راهبردهای پیشگیرانه مناسب ، اجرای مدیریت صحیح ، اقدامات محافظت کننده مناسب و آموزش در نظر گرفته شود.

صفحه ۱ از ۱