۸ نتیجه برای عریضی
حمیدرضا عریضی، سحر جهانبخش گنجه،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده
زمینه و هدف : یکی از مسایل مورد توجه روان‎شناسان صنعتی و سازمانی، مطالعه خلق و عاطفه در محیط‎های کاری است. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه خلق و عاطفه در سطح فردی و گروهی با رفتار جامعه یار سازمانی (رفتار مدنی سازمانی) و غیبت شغلی در محیط کار بود. مواد و روشها: نوع مطالعه همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان شرکت‎های پلی‎اکریل اصفهان، دی‎ام‎تی اصفهان، ذوب‎آهن اصفهان و مجتمع فولاد مبارکه اصفهان در سال ۱۳۸۷ تشکیل میدادند (تعداد کل افراد جامعه ۱۴۹۸۵ نفر) که در طول یک سال کاری خود، سابقه غیبت غیر مجاز داشتند. ۳۵ گروه (تعداد کل نمونه ۳۴۷ نفر) به طور تصادفی از بین گروه‎های کاری این کارخانه‎ها انتخاب شدند. این گروه‎ها از گروه‎های دست نخورده سازمانی بودند که بر اساس فعالیت‎های سازمانی شکل گرفته بودند. پرسش‎نامه‎های عاطفه شغلی، عاطفه مثبت و منفی، رفتار جامعه یار سازمانی و همچنین، اطلاعات آرشیوی مورد استفاده قرار گرفت. روش تحلیل درون‎گروهی و بین‎گروهی و همچنین رگرسیون معمولی و سلسله مراتبی استفاده گردید. یافتهها: نتایج این پژوهش نشان داد که در سطح فردی، غیبت شغلی با حال و هوای عاطفی مثبت، رابطه منفی و با حال و هوای عاطفی منفی، رابطه مثبت و رفتار مدنی سازمانی با حال و هوای عاطفی منفی رابطه منفی و معنی‎دار دارد. در سطح گروهی نیز رفتار غیبت شغلی با حال و هوای عاطفی مثبت گروه، رابطه منفی و با حال و هوای عاطفی منفی گروه رابطه مثبت و معنی‎دار داشت. نتیجهگیری: در سطح تحلیل فردی، در کارکنانی که عضو گروه‎هایی بودند که واکنش‎های عاطفی مشابه به خودشان دارند، به دلایل اثرات گروهی، رابطه قوی‎تری بین عاطفه و غیبت وجود داشت. واژههای کلیدی: خلق در کار، رفتار جامعه یار سازمانی، غیبت شغلی ، عاطفه مثبت و منفی، عاطفه شغلی.
مژگان حاج رسولیها، فریبا یزدخواستی، حمید رضا عریضی،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی مشکلات رفتاری- هیجانی و مهارتهای کودکان ۶ تا ۱۲ ساله دارای والدین مبتلا به سرطان و مقایسه آنها با کودکان دارای والدین عادی انجام شد. مواد و روشها: این پژوهش از نوع علی- مقایسهای یا پسرویدادی بود که بر روی دو نمونه ۸۰ نفری شامل کودکان دارای والدین مبتلا به سرطان و کودکان دارای والدین عادی به روش نمونهگیری در دسترس صورت گرفت. ابزار پژوهش، مقیاس ارزیابی مشکلات رفتاری- هیجانی و مهارتهای کودک فرم ارزیابی والد (Child Behavior Checklist یا CBCL) بود. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس یکطرفه، تحلیل کواریانس چند متغیره، Mann–Whitney-U و ضریب همبستگی تجزیه و تحلیل گردید. یافتهها: تفاوت معنیداری در متغیر فعالیت، بین دو گروه کودکان دارای والدین مبتلا به سرطان و دارای والدین عادی وجود داشت (۰۱/۰ = P). همچنین، تفاوت معنیداری در متغیر رفتارهای پرخاشگرانه بین دو گروه در مجموع همه ابعاد مشکلات درونی و بیرونی شده مشاهده گردید (۰۱/۰ = P)، اما تفاوت بین دو گروه در متغیر اجتماع (۸۷/۰ = P) و مدرسه (۲۶/۰ = P)، معنیدار نبود. نتیجهگیری: ابتلای والدین به بیماریهای مزمن همچون سرطان، اگرچه باعث بروز مشکلات رفتاری و هیجانی در کودکان میگردد، اما در عین حال میتواند زمینههای ایجاد رفتارهای جبرانی مانند پیشرفت در مدرسه را به منظور ایجاد خرسندی برای والد یا جبران احساس کودک به بیکفایتی پزشک، فراهم آورد.
سید محمدرضا صمصام شریعت، حمید طاهر نشاطدوست، مهرداد کلانتری، سید حمیدرضا عریضی سامانی،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف : بر اساس مطالعات انجام گرفته پیرامون تدوین درمانی اختصاصی و کاربردی در اختلالات افسردگی مزمن، محدودیتها و نیز نارساییهای متعددی وجود دارد و شناسایی شاخصهای کاربردی در رویکردهای درمانی قبلی میتواند موجب تدوین درمانی جامع و کاربردی در این اختلالات گردد. مواد و روشها: مقاله حاضر به روش مروری ساده (Narrative review) بود و بر این اساس، با بررسی تحقیقات پیشین مرتبط با این اختلالات، از پایگاههایی مانند PubMed و ScienceDirect، رویکردهای درمانی و مهمترین شاخصهای کاربردی در درمان اختلالات افسردگی مزمن از ۷۱ مطالعه مداخله استخراج گردید. یافتهها: بر اساس بررسی نتایج مطالعات قبلی، دانش مربوط به اثربخشی درمانهای روانی- اجتماعی بر اختلال افسردگی مزمن با کمبودهای فراوانی همراه است و اغلب نتایج تعمیم داده شده در افسردگی مزمن مربوط به افسردگی اساسی میباشد. رواندرمانی روانپویشی، درمان شناختی- رفتاری (Cognitive behavioral therapy یا CBT)، رواندرمانی بین فردی (Interpersonal psychotherapy یا IPT)، رواندرمانی تحلیلی شناختی- رفتاری، گروه درمانی و درمان خانواده محور بر افسردگی مزمن مؤثر بود. هرچند نقاط ضعف عمدهای در هر کدام وجود داشت. زمان محدود، ارایه منطق صریح برای درمان، موضع فعالانه درمانگر، تمرکز بر روی مشکلات کنونی، خودبازبینی از تغییر و پیشرفت، ارایه تکالیف منظم و نگهدارای از دستاوردها، ترکیب دارو، رواندرمانی و مداخله مبتنی بر خانواده، عناصر مشترک حاصل از بررسی درمانهای صورت گرفته در درمان اختلالات افسردگی مزمن بود. نتیجهگیری: در مقایسه با پژوهش در درمان افسردگی اساسی، پشتوانه تحقیقاتی در رواندرمانی برای افسردگی مزمن به نسبت جوان میباشد و نیاز به تحقیق در این زمینه ضروری به نظر میرسد.
محمد امیری، کریم عسگری مبارکه، سید حمید رضا عریضی،
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: ﺑﻴﻤﺎری دﻳﺎﺑﺖ (Diabetes disease) ﻳﻜﻲ از شایعترین بیماریهای ﻣﺰﻣﻦ و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ بزرگترین ﻣﺸﻜﻞ ﺑﻬﺪاﺷﺘﻲ در ﻫﻤﻪ کشورها است. مهمترین راﻫﺒﺮد ﻛﻨﺘﺮل بیماریهای ﻣﺰﻣﻦ رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﻣﺮاﻗﺒﺖ از ﺧﻮد است. هدف اﻳﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ مقایسه تأثیر آموزش مدیریت تعاملی دیابت (Interactive Diabetes Management Training یا IDMT) و آموزش ایمنسازی در مقابل استرس (Stress Inoculation Training یا SIT) بر خود مراقبتی بیماران دیابتی نوع دو بود.
مواد و روشها: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل ۲۴۵۰ نفر از بیماران دیابتی درمانگاه امالبنین اصفهان بود که از میان آنها ۳۹ نفر به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. گروهها پرسشنامه خود مراقبتی بیماران دیابتی (Summary of Diabetes Self-Care Activities یا SDSCA) را قبل و بعد از مداخله تکمیل کردند. گروه آزمایش یک SIT و گروه آزمایش دو IDMT را طی ۶ جلسه ۹۰ دقیقهای بهصورت هفتگی و گروهی دریافت کردند، اما گروه کنترل این آموزشها را دریافت نکرد. دادههای پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) و بهوسیله نرمافزار SPSS نسخه ۱۹ تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد IDMT و SIT بر خود مراقبتی بیماران دیابتی مؤثر هستند. هر دو آموزش باعث افزایش خود مراقبتی شرکتکنندگان شدند، اما تفاوت معناداری بین تأثیر دو روش مداخله وجود نداشت (۰۵/۰>p).
نتیجهگیری: علاوه بر SIT، IDMT نیز میتواند بهعنوان یک روش مداخله مفید برای افزایش میزان خود مراقبتی بیماران دیابتی به کار رود.
سعیده صفری، مهرداد کلانتری، فریبا یزدخواستی، محمدرضا عابدی، حمیدرضا عریضی،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال وسواس فکری-عملی بر همه ابعاد زندگی کودکان مبتلا اثر میگذارد و این تأثیرات در سیستم بهداشتی و بالینی کمتر مورد توجه قرار گرفته است، لذا هدف پژوهش حاضر تعیین بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر علائم و عملکرد کودکان مبتلا به این اختلال بود.
مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع شبه تجربی با طرح پیشآزمون– پسآزمون با پیگیری سهماهه و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان مبتلا به اختلال وسواس ۸ تا ۱۲ ساله در سطح شهر اصفهان در سال ۱۳۹۸، به همراه مادرانشان بود که از این میان ۲۰ زوج کودک و مادر پس از تشخیص روانپزشک یا روانشناس معتبر، به اختلال وسواس فکری-عملی و کسب حداقل نمرهی ۱۴ در مقیاس وسواس جبری ییل براون کودکان بر اساس نمونهگیری هدفمند انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. گروه آزمایش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را به مدت ۱۰ جلسه فردی دریافت نمود، ولی گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. ابزار مورداستفاده شامل مقیاس وسواس فکری عملی ییل براون کودکان، مقیاس ارزیابی عملکرد کلی کودکان و نسخه والدین مقیاس تأثیر وسواس فکری-عملی کودک بود. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل واریانس آمیخته با اندازهگیری مکرر استفاده شد
یافتهها: نتایج مقایسه گروه آزمایش با گروه گواه نشان داد که علائم اختلال وسواس فکری-عملی، در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه بهطور معناداری کاهش پیدا کرده و بهبود عملکرد کلی کودکان در مرحله پسآزمون و پیگیری تأیید میگردد (۰۱/۰>p). بهنحویکه به ترتیب ۷۱ و ۶۳ درصد از تغییرات عملکرد کلی و نمرهی کل شدت علائم متأثر از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد است؛ اما تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عملکرد خانوادگی و اجتماعی معنادار نبود (۰۱/۰>p).
نتیجهگیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای کاهش علائم و بهبود عملکرد کلی در کودکان مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی اثربخش است.
احمد عابدی، حمیدرضا عریضی، فاطمه اسدالهی،
دوره ۲۰، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: افراد دارای اضطراب اجتماعی به دلیل اضطراب ناشی از حضور در موقعیتهای اجتماعی در بسیاری از زمینههای شخصی و اجتماعی خود ازجمله روابط بینفردی با مشکل مواجه میشوند؛ ازاینجهت متخصصان با انجام مداخلات روانشناختی سعی در کاهش آثار آن در زندگی آنها دارند. در این پژوهش، با روش فراتحلیل، به بررسی و مقایسه اثربخشی مداخلات شناختی-رفتاری و پذیرش و تعهد بر اضطراب اجتماعی پرداخته شد.
مواد و روشها: بدین منظور از بین پژوهشهای متعدد مربوط به این موضوع، ۶۸ پژوهش (۳۱ پژوهش مرتبط با درمان پذیرش و تعهد و ۳۷ پژوهش مرتبط با درمان شناختی رفتاری) که در بین سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۰ در پایگاههای اطلاعاتی معتبر فارسی (ایرانداک، مگایران، علوم انسانی، مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و نشریات ادواری، مقالات کشورهای اسلامی (ISC و سیویلیکا) و همچنین پایگاههای معتبر انگلیسی (PubMed، ResearchGate) که مقالات با جامعه ایرانی در آن نمایه شده بود و ازلحاظ روششناختی (گروهدرمانی، دارای متغیر مستقل و وابسته مرتبط و گروه کنترل) موردقبول بودند انتخاب و فراتحلیل روی آنها انجام شد. در این پژوهش، ۶۸ اندازه اثر گزارششده است و ابزار استفادهشده چکلیست فراتحلیل بود. دادههای بهدستآمده توسط نرمافزارCMA-۳ مورد تحلیل قرار گرفت
یافتهها: یافتهها نشان داد که میزان اندازه اثر ترکیبی بهدستآمده برای مداخلات پذیرش و تعهد ۶۰۳/۰ و برای مداخلات شناختی-رفتاری ۶۳۵/۰ بود که حکایت از تأثیر این مداخلات در کاهش اضطراب اجتماعی دارد (۰۰۱/>P).
نتیجهگیری: اندازه اثر ترکیبی بهدستآمده برای مداخلات روانشناختی پذیرش و تعهد و شناختی- رفتاری برحسب جدول تفسیری همبستگی از مقادیر بالایی برخوردار است که میتوان گفت هر دو مداخله روانشناختی بهطور مطلوبی توانستهاند بر کاهش اضطراب اجتماعی مؤثر واقع شوند. برحسب این مقادیر اندازه اثر ترکیبی میتوان اذعان داشت که تأثیر درمان شناختی-رفتاری در کاهش اضطراب اجتماعی کمی بیشتر از درمان پذیرش و تعهد بوده است.
غلامرضا طالبی، حسن رضایی جمالویی، رضا باقریان سرارودی، حمیدرضا عریضی،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان، یک بیماری مزمن است که و علیرغم پیشرفتهای پزشکی، توسعه درمانها، این بیماری همچنان از لحاظ احساس درماندگی و ترس عمیقی که در فرد ایجاد میکند، بیمانند است و تأثیرات روانشناختی و جسمانی بر ابعاد بسیاری از زندگی آنها همچون کیفیت زندگی و احساس عاملیت اختلال ایجاد کند. در این پژوهش هدف اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر کیفیت زندگی و احساس عاملیت بیماران مبتلا به سرطان پستان بود.
مواد و روشها: روش تحقیق از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه میباشد. جامعه آماری شامل کلیه بیماران دارای تشخیص سرطان پستان، در مراکز درمانی سرطان دولتی واقع در اصفهان بود. نمونه شامل ۳۶ نفر از بیماران با سرطان پستان بیمارستان سیدالشهداء (ع) اصفهان و مرکز پیشگیری و کنترل سرطان آلاء که از طریق نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی به دو گروه آزمایش (۱۸ نفر) و گواه (۱۸ نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت درمان طرحواره هیجانی لیهی (۲۰۱۲) در ۹ جلسه ۶۰ دقیقهای قرار گرفت. دادهها در این پژوهش، توسط پرسشنامه کیفیت زندگی آرنسون (۱۹۸۷) و پرسشنامه احساس عاملیت پالیتو و همکاران (۲۰۱۳) در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری گردآوری شد و با استفاده از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر در نرمافزار SPSS-۲۳ انجام شد.
یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل نشان داد که طرحواره درمانی هیجانی، کیفیت زندگی و احساس عاملیت گروه آزمایش را در سطح معناداری بهبود بخشید (۰۱/۰>P).
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر افزایش کیفیت زندگی و احساس عاملیت در مطالعه حاضر تائید شد. پیشنهاد میشود از این نوع درمان برای یاری به بیماران با سرطان پستان استفاده شود.
تازههای تحقیق
غلامرضا طالبی: Google Scholar,
Pubmed
غلامرضا طالبی، حسن رضایی جمالویی، رضا باقریان سرارودی، حمیدرضا عریضی،
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان شایعترین بدخیمی در زنان میباشد و علیرغم پیشرفتهای پزشکی و توسعه درمان ها، این بیماری همچنان تأثیرات روانشناختی و جسمانی بر ابعاد زندگی بسیاری از افراد مبتلا همچون نگرش به مرگ و تحمل پریشانی ایجاد کند که باید مورد توجه قرار گیرد. بنابراین در این پژوهش هدف اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر نگرش به مرگ و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به سرطان پستان بود.
مواد و روشها: روش تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه میباشد. جامعه آماری شامل کلیه بیماران دارای تشخیص سرطان پستان، در مراکز درمانی سرطان دولتی واقع در اصفهان بود. نمونه شامل ۳۶ نفر از بیماران با سرطان پستان بیمارستان سیدالشهداء (ع) اصفهان و مرکز پیشگیری و کنترل سرطان آلاء که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (۱۸ نفر)و گواه (۱۸ نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت درمان طرحواره هیجانی قرار گرفت. دادهها در این پژوهش، توسط پرسشنامه نیمرخ نگرش به مرگ نسخه تجدید نظر شده (وونگ، رکر و گسر، ۱۹۹۴) و مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر،۲۰۰۵)، در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری گردآوری شد و با استفاده از آزمونهای متناسب آماری و نرم افزار SPSS-۲۶ انجام شد.
یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که طرحواره درمانی هیجانی، نگرش به مرگ و تحمل پریشانی گروه آزمایش را در سطح معناداری بهبود بخشید (۰۵/۰>P).
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی میتواند تاثیر بسزایی بر ویژگیهای روانشناختی بیماران با سرطان پستان از جمله نگرش به مرگ و تحمل پریشانی میگذارد که پیشنهاد میشود از این نوع درمان برای یاری به بیماران با سرطان پستان استفاده شود.