احمد شمس آبادی، قاسم آهی، سید عبدالمجید بحرینیان، احمد منصوری، فاطمه شهابی زاده، دوره ۲۰، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف:اختلال شخصیت مرزی یکی از پرهزینهترین اختلالهای روانی است که از دست دادن منابع بالینی و اجتماعی را به دنبال دارد و با توجه به هزینههای بالای مرتبط با آن، بررسی عوامل مؤثر در ایجاد و تداوم ویژگیهای شخصیت مرزی امری ضروری است. این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی سازمان شخصیت در رابطه بین بدرفتاریهای دوران کودکی با نشانههای شخصیت مرزی انجام شد. مواد و روشها:جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان ۱۸ تا ۴۵ ساله دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد (۳۲۰۰۰ =N) در بازه زمانی بهمن تا اسفند ۱۴۰۰ تشکیل داد. نمونه پژوهش شامل ۴۵۱ نفر از دانشجویان بود که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه آسیب دوران کودکی، پرسشنامه سازمان شخصیت و مقیاس شخصیت مرزی پاسخ دادند. دادههای پژوهش با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری و به کمک نرمافزارهای آماری SPSS نسخه ۲۴ و LISREL۸,۸ تحلیل شدند. یافتهها:یافتهها نشان داد که مسیر مستقیم بدرفتاریهای دوران کودکی به سازمان شخصیت مثبت و معنیدار و به نشانههای شخصیت مرزی مثبت و غیر معنیدار بود. مسیر مستقیم سازمان شخصیت به نشانههای شخصیت مرزی مثبت و معنیدار بود. بهعلاوه مشخص شد که رابطه غیرمستقیم بین بدرفتاریهای دوران کودکی و نشانههای شخصیت مرزی از طریق سازمان شخصیت میانجی میشود. نتیجهگیری:یافتههای این پژوهش از نقش میانجی سازمان شخصیت در رابطه بین بدرفتاریهای دوران کودکی با نشانههای شخصیت مرزی حمایت میکند. این یافتهها نشان میدهد که سازمان شخصیت میتواند نقش غیرمستقیمی در افزایش اثرات بدرفتاریهای دوران کودکی بر نشانههای شخصیت مرزی داشته باشد. تقویت ویژگیهای روانشناختی مثبت و کاهش عوامل خطرزا ازجمله محیطهای آسیبزای کودکی و طراحی برنامههای مداخله و کاربرد آنها میتواند به کاهش نشانههای شخصیت مرزی کمک کند.