چکیده زمینه و هدف: با توجه به اینکه، نوجوانان مهارتهای لازم ارتباطی- اجتماعی را ندارند و عدمآگاهی کافی دانشآموزان در مورد مقابله با پیشنهادهای پرخطر، دربردارنده عواقب جبرانناپذیری است، لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین آموزش مهارت نه گفتن برای رد پیشنهادهای خطرزا با استفاده از ایفای نقش انجام شد. مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی میدانی، پیشآزمون و پسآزمون، دوگروهی و سه مرحلهایی است و جامعه پژوهش شامل ۶۳ دانش آموز دختر مقطع راهنمایی شهر اراک در سال۱۳۹۰ بودکه به طور تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. ابزارگردآوری دادههاپرسشنامه شامل مشخصات فردی- خانوادگی و چک لیست "نه گفتن"در خصوص مهارت رد پیشنهادهای خطرزا بود. ابتدا پرسشنامه وچک لیست تکمیل وسپس آموزش بر اساس مهارت نه گفتن به روش نمایشی و ایفای نقش انجام شد. بلافاصله و ۲ ماه بعد از آموزش مجددا چک لیست مهارت نه گفتن بامشاهده دانشآموزان توسط پژوهشگر تکمیل شد. دادهها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی با نرمافزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافتهها: بین میانگین نمره مهارت نه گفتن برای رد پیشنهادهای پرخطر در هر دو گروه مداخله وکنترل قبل، بلافاصله و ۲ ماه بعد از مداخله (به ترتیب (۰۰۱/۰ >p) ) و (۰۰۹/۰p=) تفاوت معنیداری وجود داشت. نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش، اجرای مداخلات آموزشی مرتبط با رفتارهای پیشگیریکننده در دانشآموزان به منظور تأمین سلامت جسمی، عاطفی و اجتماعی آنان ضروری است. ولی با وجود اینکه روش ایفای نقش دارای قدرت پیشگیریکننده از رفتارهای پرخطر بوده، پیشنهاد میشود پژوهش حاضر با تعداد جلسات بیشتر و تداوم آموزش انجام شود. واژههای کلیدی: آموزش، ایفای نقش، مهارت نه گفتن، دانشآموز
امید سلیمانیفر، فرزانه شعبانی، زهرا رضایی، نجمه نیکوبخت، آمنه شجایی، رضا افریشم، دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف : طرحوارههای شناختی به عنوان عناصر سازمان یافتهای از واکنشها و تجارب گذشته تعریف میشوند که بدنه بادوامی از دانش را تشکیل میدهند؛ به طوری که میتوانند بر برداشتهای بعدی تأثیرگذار باشند و آنها را مورد ارزیابی قرار دهند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش طرحوارههای شناختی اولیه در ویژگی خودشیفتگی صورت گرفت. مواد و روشها: این پژوهش به روش همبستگی، بر روی ۳۶۰ نفر از دانشجویان ساکن در خوابگاههای دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز که به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند، انجام شد. جهت جمعآوری دادهها، از فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره (Schema Questionnaire-Short Form یا SQ-SF) و پرسشنامه شخصیت خودشیفته ۴۰ مادهای (Narcissistic Personality Inventory-۴۰ یا NPI-۴۰) استفاده گردید. دادهها با استفاده از روش همبستگی Pearson و تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: طرحوارههای محرومیت هیجانی، بیاعتمادی، معیوب بودن، معیارهای سرسختانه، محق بودن (۰۱۰/۰ = P) و خودرشد نایافته (۰۵۰/۰ = P) به طور مثبت و معنیدار و طرحواره اطاعت (۰۱۰/۰ = P) به طور منفی و معنیدار با خودشیفتگی رابطه داشت. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از آن بود که طرحوارههای معیوب بودن، محق بودن، محرومیت هیجانی، اطاعت و بیاعتمادی (۰۱۰/۰ = P) و معیارهای سرسختانه و خودرشد نایافته (۰۵۰/۰ = P) به ترتیب نقش قابل توجهی در پیشبینی خودشیفتگی ایفا نمودند (۵۷/۰ = R ۲ ). نتیجهگیری: طرحوارههای ناسازگارانه اولیه میتوانند به عنوان ساختارهای شناختی اساسی تمایلات خودشیفتگی در نظر گرفته شوند که به فهم بهتر این که چگونه افراد با ویژگیهای شخصیت خودشیفته، محیط اجتماعی خود را ادراک میکنند، کمک مینماید
زهرا دهقانیزاده، حسن شعبانی، کاظم اصغری، مجید عیدی بایگی، دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف : افسردگی، یکی از مهمترین مسایل دانشجویان است که بروز آن در سنین جوانی، با افت شدید عملکرد اجتماعی، شغلی و تحصیلی همراه میباشد. همچنین، نشخوار فکری و کمالگرایی از جمله عوامل مهم در ابتلا به افسردگی به شمار میروند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف پیشبینی نشانههای افسردگی بر اساس کمالگرایی و نشخوار خشم در دانشجویان علوم پزشکی شیراز انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آماری آن متشکل از دانشجویان پسر مشغول به تحصیل دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال ۱۳۹۵ بود. نمونهها شامل ۲۰۴ نفر، به شیوه تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند. به منظور جمعآوری دادهها، از مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (۲۱-Depression‚ Anxiety‚ Stress Scale یا ۲۱-DASS)، مقیاس نشخوار خشم Sukhodolsky و همکاران و مقیاس کمالگرایی اهواز استفاده گردید. دادههای به دست آمده با استفاده از روشهای همبستگی و Multiple regression در نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: رابطه مثبت و معنیداری بین افسردگی و نشخوار خشم (۴۱۹/۰ = r، ۰۰۱/۰ > P) و افسردگی وکمالگرایی (۳۲۱/۰ = r، ۰۰۱/۰ > P) وجود داشت. همچنین، ۶/۱۷ درصد از تغییرات افسردگی دانشجویان به وسیله نشخوار خشم تبیین گردید. نتیجهگیری: پژوهش حاضر بیانگر اهمیت نقش نشخوار خشم و کمالگرایی در نشانههای افسردگی دانشجویان میباشد. بنابراین، آموزش مهارتهای کنترل عواطف همچون مدیریت خشم و مهارت حل مسأله به دانشجویان دارای نشخوار خشم توصیه میگردد.
جعفر شعبانی، حسن عبدی، دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات نشان دادهاند که ذهن آگاهی بر بسیاری از متغیرهای روانی اثرگذارند؛ بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اختلالات جنسی و رضایت جنسی زنان دارای همسران با روابط فرازناشویی بود. مواد و روشها: روش تحقیق نیمه تجربی و کاربردی بود. طرح تحقیق بهصورت پیشآزمون، پسآزمون، پیگیری و گروههای تجربی و گواه بود. جامعه آماری تحقیق را تمامی زنان دارای همسران با روابط فرازناشویی مراجعهکننده به کلینیک روانشناختی سلامت شهر تهران تشکیل دادند. با توجه به اینکه نوع تحقیق نیمه تجربی بوده و مداخله صورت گرفت ۲۹ نفر (گروههای گواه و تجربی) بهعنوان حجم نمونه بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند. ابزارهای تحقیق را پرسشنامه رضایت جنسی (LSSQ) و پرسشنامه عملکرد جنسی زنان (FSFI) تشکیل دادند. در مطالعه حاضر، برای بررسی توزیع طبیعی دادهها از آزمون شاپیروویلک استفاده شد. برای بررسی دادهها از آزمون تحلیل واریانس یکراهه ANOVA، آزمون اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرنی استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که با توجه به اختلاف میانگینهای رضایت جنسی و عملکرد جنسی، نمرات از پیشآزمون تا پسآزمون افزایش یافته است. همچنین بین میانگین پسآزمون و پیگیری رضایت جنسی و عملکرد جنسی گروه تجربی تفاوت معناداری وجود دارد (۰۰۱/۰>p). اختلاف بین پیشآزمون و پسآزمون رضایت جنسی و عملکرد جنسی در گروه کنترل معنادار نیست (۵۲۲/۰=p). همچنین بین میانگین پسآزمون و پیگیری رضایت جنسی و عملکرد جنسی گروه کنترل کاهش صورت گرفته است (۹۰۶/۰=p). نتیجهگیری: به نظر میرسد که ذهن آگاهی میتواند بر بسیاری از متغیرهای روانی ازجمله اختلالات جنسی و رضایت جنسی زنان دارای همسران با روابط فرازناشویی اثرگذار باشد. جهت بالا بردن اعتبار بیرونی پیشنهاد میگردد که تحقیقات بیشتری صورت بگیرد.
شهره شعبانی نیا، محسن گلپرور، اصغر آقایی، دوره ۲۰، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف:اختلال عملکرد جنسی و صمیمیت و کیفیت زناشویی رابطه متقابل دارند. کارکرد جنسی سالم هر یک از همسران از عوامل برجسته و تاثیرگذار بر کیفیت رابطه زناشویی است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر تمایل به پیمان شکنی زوجین و کیفیت زندگی زناشویی در زنان دارای میل جنسی پایین اجرا شد. مواد و روشها:روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پژوهش پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. به منظور انجام پژوهش از میان کلیه زنان دارای میل جنسی پایین مراجعه کننده به مراکز مشاوره در شهر اصفهان در سال ۱۴۰۱، ۱۸ زوج (۳۶ نفر) به طور تصادفی در گروه آزمایش (۱۸ نفر برای هر گروه) و یک گروه کنترل (۱۸ نفر) گمارده شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش پرسشنامههای تمایل به پیمان شکنیواتلی (۲۰۰۶) و کیفیت رابطه زناشویی باسبی و همکاران (۱۹۹۵) در مراحل پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد و گروه آزمایش درمان هیجانمدار را به مدت ۱۰ جلسه ۴۵ دقیقه ای دریافت نمودند و گروه کنترل هیچگونه درمانی دریافت نکردند. داده ها از طریق آزمون کواریانس تحلیل شد. یافتهها:نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار بر کاهش تمایل به پیمان شکنی زوجین و افزایش کیفیت زندگی زناشویی موثر بوده است. (۰۱/۰>p). نتیجهگیری درمان هیجانمدار از طریق تضعیف چرخه های تعاملات منفی، بازسازی الگوهای تعاملی و تمایل به پدیدآیی راهکارهای تازه برای حل مسائل کهنه ارتباط منجر به ارتقاء صمیمت زناشویی و پیوند و دلبستگی بیشتر زوجین نسبت به هم میشود.