فریده قائمی، سید محمدرضا صمصام شریعت، کیمیا آصف وزیری، سید حمید آتشپور، دلارام بلوچی، دوره ۶، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده
Normal ۰ false false false MicrosoftInternetExplorer۴ /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:۰; mso-tstyle-colband-size:۰; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:۰in ۵,۴pt ۰in ۵.۴pt; mso-para-margin:۰in; mso-para-margin-bottom:.۰۰۰۱pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:۱۰.۰pt; font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#۰۴۰۰; mso-fareast-language:#۰۴۰۰; mso-bidi-language:#۰۴۰۰;} چکیده مقدمه: توانمندیهای فضایی در انسان و اکثر حیوانات برای حفظ بقا ضروری است. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر فاصله نشانههای بینایی و چرخش سیستم آزمایشی آن بر جهتگیری فضایی موشهای آلبینوس است. مواد و روشها: این آزمایش با استفاده از یک سیستم ماز آبی ساده و تعداد ۲۵ موش آلبینوس ۲تا ۳ ماهه در سه گروه آزمایشی (گروه اول، با نشانههای بینایی دور؛ گروه دوم، با نشانههای بینایی نزدیک؛ گروه سوم، بدون نشانههای بینایی) در آزمایشگاه جانوری گروه روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان انجام شد. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس ANOVA و آزمون t مستقل با کمک نرمافزار SPSS۱۲ صورت پذیرفته است. یافتهها: گروه آزمایشی با نشانههای بینایی دور از هر دو نوع اطلاعات محیط محوری بر پایه اطلاعات بینایی و خود محوری بر پایه اطلاعات دهلیزی استفاده نموده، در صورتیکه در دو گروه آزمایشی دیگر جهتگیری و مکانیابی بر پایه یکی از این دو نوع اطلاعات بوده است. نتیجهگیری: یافتههای مطالعه نشان میدهد که نشانههای بینایی، صرفنظر از فاصلهشان در توانایی جهتیابی فضایی موشها، اهمیت زیادی دارد. این جانوران میتوانند از استراتژیهای متفاوتی برای جهتیابی استفاده کنند، اما در صورت دسترسی به نشانههای بینایی،آنها همیشه نسبت به سایر اطلاعات حسی از ارجحیت برخوردارند. واژهها ی کلیدی: نشانههای بینایی، ساختار هندسی، مکانیابی، موش آلبینوس
محمدابراهیم شریعتی، زهرا ایزدی خواه، حسین مولوی، مهرداد صالحی، دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۵-۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهشهای موجود در حوزه اعتیاد عموماً معطوف به بررسی و اتخاذ تدابیری است برای ترک! نه کیفیت زندگی فرد قربانی اعتیاد. به همین خاطر در این پژوهش ضمن آموزش افراد معتاد در جهت افزایش یا بهبود کیفیت زندگی، اصلاح و رشد آموزه های شناختی- رفتاری، تاثیر این پیشرفتها بر عامل مهمی همچون خودکارآمدی مورد بررسی قرار گرفته است. مواد و روشها: پژوهش از نوع نیمه تجربی همراه با گروه آزمایش و کنترل، با پیگیری (۴۵ روزه) میباشد. جهت تعیین حجم نمونه ابتدا به شیوه تصادفی دو درمانگاه ترک اعتیاد (رها بخش و فردای روشن) در سال ۱۳۹۰، انتخاب شدهاند. ۳۶ نفر از افراد متقاضی شرکت در پژوهش به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (گروه درمانی به شیوهی شناختی– رفتاری و درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی) و کنترل تقسیم شدهاند. در پایان جلسات از هر سه گروه پس آزمون و پیگیری ۴۵ روزه، به عمل آمد. به دلیل کنترل متغیرهای مداخلهگر علاوه بر استفاده از آمار توصیفی از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافتهها: نتایج پژوهش، بیانگر آن است که درمان شناختی– رفتاری و درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی توانسته اند در مرحله ی پس آزمون به طور معناداری نمرات خودکارآمدی معتادان را نسبت به گروه کنترل افزایش دهد؛ البته نکته قابل ذکر اثر بخشی بیشتر درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی بر خودکارآمدی معتادان در مرحله پیگیری بود (۰۰۱/۰ P=). نتیجهگیری: یافته های پژوهش اهمیت استفاده از تکنیکهای افزایش خودکارآمدی را مشخص و نشان داد هنگامی که این تکنیکها را به طور سازمان یافته در حوزههای مهم زندگی به کار ببریم؛ تأثیر بهتری خواهیم گرفت.
یوسف دهقانی، لیلا صادقی، احمد عابدی، محمدرضا صمصام شریعت، دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش برنامه نرمافزاری توکا بر تمیز و حافظه شنیداری کودکان دارای مشکل یادگیری (اختلال خواندن) (Dyslexia) انجام گردید. مواد و روشها: این تحقیق از نوع نیمه آزمایشی بود و با دو گروه شاهد و آزمایش و پیشآزمون و پسآزمون انجام شد. افراد گروه آزمایش در ده جلسه تحت مداخله آموزشی به وسیله نرمافزار توکا قرار گرفتند. جامعه آماری مطالعه را کلیه دانشآموزان پایه اول ابتدایی ناحیه دو شهر اصفهان با طیف سنی ۷ تا ۸ سال تشکیل داد که بر اساس نظریه کارشناس مشاور آموزش و پرورش، واجد مشکل یادگیری تشخیص داده شدند. با توافق والدین، ۲۰ دانشآموز به شیوه در دسترس برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (۱۰ نفر) و شاهد (۱۰ نفر) قرار گرفتند. ابزار جمعآوری دادهها شامل آزمون هوش Wechsler کودکان (Wechsler Intelligence Scale for Children یا WISC) و آزمون سنجش پیشرفت خواندن بود. در راستای اهداف پژوهش و بررسی پیشرفت دو گروه شاهد و آزمایش و مقایسه نمرات دو گروه، از آزمون تحلیل واریانس با اندازههای تکراری به همراه آزمون کرویت Mauchly و همسانی واریانسها استفاده گردید. یافتهها: آموزش برنامه نرمافزاری توکا، بر تمیز و حافظه شنیداری کودکان دارای مشکل یادگیری مؤثر است (۰۰۱/۰ > P). نتیجهگیری: با توجه به تأثیر استفاده از نرمافزار توکا در افزایش تمیز و حافظه شنیداری و دیداری کودکان و این که کودکان دارای مشکلات یادگیری اغلب در حافظه مشکل دارند، پیشنهاد میگردد که روزانه بین ۱۵ تا ۲۰ دقیقه از برنامههای آموزشی این نرمافزار در جهت تقویت حافظه استفاده شود.
سید محمدرضا صمصام شریعت، حمید طاهر نشاطدوست، مهرداد کلانتری، سید حمیدرضا عریضی سامانی، دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف : بر اساس مطالعات انجام گرفته پیرامون تدوین درمانی اختصاصی و کاربردی در اختلالات افسردگی مزمن، محدودیتها و نیز نارساییهای متعددی وجود دارد و شناسایی شاخصهای کاربردی در رویکردهای درمانی قبلی میتواند موجب تدوین درمانی جامع و کاربردی در این اختلالات گردد. مواد و روشها: مقاله حاضر به روش مروری ساده (Narrative review) بود و بر این اساس، با بررسی تحقیقات پیشین مرتبط با این اختلالات، از پایگاههایی مانند PubMed و ScienceDirect، رویکردهای درمانی و مهمترین شاخصهای کاربردی در درمان اختلالات افسردگی مزمن از ۷۱ مطالعه مداخله استخراج گردید. یافتهها: بر اساس بررسی نتایج مطالعات قبلی، دانش مربوط به اثربخشی درمانهای روانی- اجتماعی بر اختلال افسردگی مزمن با کمبودهای فراوانی همراه است و اغلب نتایج تعمیم داده شده در افسردگی مزمن مربوط به افسردگی اساسی میباشد. رواندرمانی روانپویشی، درمان شناختی- رفتاری (Cognitive behavioral therapy یا CBT)، رواندرمانی بین فردی (Interpersonal psychotherapy یا IPT)، رواندرمانی تحلیلی شناختی- رفتاری، گروه درمانی و درمان خانواده محور بر افسردگی مزمن مؤثر بود. هرچند نقاط ضعف عمدهای در هر کدام وجود داشت. زمان محدود، ارایه منطق صریح برای درمان، موضع فعالانه درمانگر، تمرکز بر روی مشکلات کنونی، خودبازبینی از تغییر و پیشرفت، ارایه تکالیف منظم و نگهدارای از دستاوردها، ترکیب دارو، رواندرمانی و مداخله مبتنی بر خانواده، عناصر مشترک حاصل از بررسی درمانهای صورت گرفته در درمان اختلالات افسردگی مزمن بود. نتیجهگیری: در مقایسه با پژوهش در درمان افسردگی اساسی، پشتوانه تحقیقاتی در رواندرمانی برای افسردگی مزمن به نسبت جوان میباشد و نیاز به تحقیق در این زمینه ضروری به نظر میرسد.
نیلوفرسادات خاتون آبادی، دکتر علی شریعت، دکتر مریم شریف دوست، دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف:سندروم روده تحریکپذیر یک بیماری مزمن عملکردی است که متأثر از عوامل مختلفی میباشد.علیرغم تأثیر ویژگیهای شخصیتی در سیر این بیماری، پژوهشهای اندکی به بررسی تأثیرویژگیهای شخصیتی بر شدت علائم این بیماری پرداختند؛ لذا این پژوهش با هدف پیشبینی شدت علائم بیماران مبتلا به سندروم رودهی تحریکپذیر بر اساس ویژگیهای سرشتی و منشی شخصیت انجام شد. مواد و روشها: روش این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیهی بیماران مبتلا به سندروم رودهی تحریکپذیر مراجعهکننده به یک مطب خصوصی متعلق به پزشک فوقتخصص دستگاه گوارش و کبد شهر اصفهان در سال ۱۴۰۰ بود که با روش نمونهگیری در دسترس و بر اساس معیارهای ورود و خروج بود که ۲۴۲ نفر با استفاده از جدول مورگان انتخاب شدند. آزمودنیها به دو پرسشنامه سرشت و منش و پرسشنامه شدت علائم سندروم روده تحریکپذیر پاسخ دادند. تحلیل دادهها ازطریق همبستگی پیرسون و رگرسیون گامبهگام با استفاده از SPSS ۲۲ صورت پذیرفت. یافتهها: نتایج نشان داد، ۳/۵۴ درصد از واریانس شدت علائم سندروم روده تحریکپذیر توسط ویژگی های سرشتی و منشی شخصیت تبیین می شود. از بین ویژگیهای سرشتی و منشی شخصیت به ترتیب خودراهبری ،نوجویی،اجتناب از آسیب، خودتعالی و پاداشخواهی دارای بیشترین میزان تأثیر بر شدت علائم سندروم روده تحریکپذیر و قابلیت پیشبینی آن را دارند اما ویژگی های پشتکار و همکاری قابلیت پیشبینی شدت علائم سندروم روده تحریکپذیر را ندارند. نتیجهگیری:باتوجهبه نقش ویژگیهای سرشتی و منشی شخصیت در پیشبینی شدت علائم سندروم روده تحریکپذیر، در پیشبینی، پیشگیری، کنترل و درمان این بیماری باید به مسائل شخصیتی نیز توجه ویژه داشت
مائده فیضی، علی شریعت، دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال اضطراب اجتماعی یک اختلال روانی شایع در میان نوجوانان است که موجب بروز اختلال در عملکردهای فردی، تحصیلی و اجتماعی آنان میشود؛ ازاینرو پژوهش حاضر با هدف پیشبینی نشانههای اضطراب اجتماعی بر اساس نشانگان شناختی توجهی با توجه به نقش واسطهای هیجان آگاهی در نوجوانان شهر اصفهان انجام شد. مواد و روشها: این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی-همبستگی در شاخه معادلات ساختاری بود و جامعه آماری آن شامل کلیه نوجوانان دختر شهر اصفهان در بازهی سنی ۱۲ تا ۱۸ سال در سال ۱۴۰۲ میشد که ۳۳۴ نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامههای پژوهش شامل پرسشنامه اضطراب اجتماعی جرابک (۱۹۹۶)، پرسشنامه سندرم شناختی توجهی ولز (۲۰۰۹) و پرسشنامه آگاهی هیجانی ریفی و همکاران (EAQ-۳۰) (۲۰۰۷) پاسخ دادند. دادههای حاصل از پژوهش با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری به کمک نرمافزارهای spss-۲۵ و Amoss-۲۴ انجام شد. یافتهها: نشانههای اضطراب اجتماعی براساس نشانگان شناختی توجهی و هیجان آگاهی قابل پیشبینی است (۰۵/۰>p)؛ همچنین هیجان آگاهی براساس نشانگان شناختی توجهی قابل پیشبینی است (۰۱/۰>p). در آخر یافتههای پژوهش نشان داد هیجان آگاهی میتواند در پیشبینی نشانههای اضطراب اجتماعی بر اساس نشانگان شناختی توجهی نقش میانجیگر ایفا نماید (۰۵/۰>p). نتیجهگیری: هیجان آگاهی و نشانگان شناختی توجهی پیشبینی کننده اضطراب اجتماعی هستند و هیجان آگاهی نقش میانجی را ایفا میکند، بدین معنا که درک بهتری از این دو متغیر میتواند در پیشبینی و درک بهتر از اضطراب اجتماعی کمک کند.