logo

جستجو در مقالات منتشر شده


۷ نتیجه برای سیف

علی خادمی، علی اکبر سیف،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف : رفتارهای ضد اجتماعی طیف گسترده‌ای دارد که موجب آسیب‌های مختلف روانی، اجتماعی و خانوادگی می‌شود. روش‌های مختلفی برای کاهش رفتارهای ضد اجتماعی استفاده شده است. این پژوهش با هدف تعیین تأثیر آموزش مؤلفه‌های فراشناختی در کاهش رفتارهای ضد اجتماعی جوانان زندان مرکزی ارومیه بوده است. مواد و روش‌ها: این مطالعه به روش شبه آزمایشی طراحی شد. برای این منظور تعداد ۳۰ نفر از جوانان ضد اجتماعی زندان مرکزی ارومیه به روش تصادفی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. ابتدا پرسش‌نامه فراشناخت Wells و Cartwright-Hatton توسط گروه‌های آزمایش و شاهد تکمیل شد و سپس برنامه ۸ جلسه‌ای آموزش این مؤلفه‌ها برای گروه آزمایش اجرا گردید. بعد از پایان آموزش مؤلفه‌های فراشناختی، از طریق چک لیست محقق ساخته تعیین رفتارهای ضد اجتماعی، گروه آزمایش در موقعیت‌های مختلف، مورد مشاهده رفتاری قرار گرفت و در زمینه ۱۵ مؤلفه رفتارهای ضد اجتماعی، نتایج ثبت شد. یافته‌ها: نتایج با داده‌های آزمون تحلیل کوواریانس، آزمون t و آزمون ۲ χ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نشان داد که مؤلفه‌های پنچ گانه فراشناختی در جوانان ضد اجتماعی مختل است و آموزش این مؤلفه‌ها باعث اصلاح این مؤلفه‌ها در گروه آزمایش می‌شود. همچنین بین میانگین نمرات پس‌آزمون آزمودنی‌های گروه آزمایش و شاهد در مؤلفه‌های فراشناختی تفاوت معنی‌دار به دست آمد (۰۱/۰ > P). پیگیری نتایج آموزش‌ها نشان داد که رفتارهای ضد اجتماعی گروه آزمایش کاهش معنی‌دار دارد (۰۵/۰ > P). نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که مؤلفه‌های فراشناختی، مختل یکی از عوامل رفتارهای ضد اجتماعی جوانان بوده، مداخلات فراشناختی در کاهش رفتارهای ضد اجتماعی آن‌ها مؤثر می‌باشد. واژه‌های کلیدی: آموزش، فراشناخت، جوانان، رفتار ضد اجتماعی، زندان مرکزی ارومیه.  
فاطمه ترابی، دیبا سیف،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده

زمینه و هدف : توجه به شوخ‌طبعی و رابطه آن با هوش‌ هیجانی امری ضروری است، چرا که عملکرد هیجانی می‌تواند متأثر از شوخ‌طبعی افراد باشد. پژوهش حاضر با هدف پیش‌بینی هوش‌ هیجانی بر مبنای شوخ‌طبعی و ابعاد آن در میان دانشجویان سرآمد دانشگاه انجام شد. مواد و روش‌ها: این پژوهش توصیفی بر روی ۱۱۵ نفر (۷۱ دختر و ۴۴ پسر) دانشجوی سرآمد مشتمل بر دانشجویان استعداد درخشان و ممتاز دانشگاه شیراز انجام شد که در سال ۱۳۹۰ به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند. برای ارزیابی هوش ‌هیجانی از پرسش‌نامه ویژگی‌های هوش ‌هیجانی Petrides و Furnham و برای سنجش شوخ‌طبعی از پرسش‌نامه شوخ‌طبعی خشوعی استفاده گردید. داده‌ها با محاسبه ضریب همبستگی ‌Pearson و تحلیل ‌رگرسیون چندگانه به روش همزمان با به کارگیری نرم‌افزار SPSS نسخه ۱۶ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: بین هوش‌ هیجانی و شوخ‌طبعی و ابعاد آن (لذت ‌از ‌شوخی، خنده، شوخی‌ کلامی، شوخ‌طبعی در روابط اجتماعی و شوخ‌طبعی در شرایط استرس‌آور) رابطه معنی‌دار و مثبت وجــود داشت. تحلیل ‌رگرسیون چندگانه نشان داد که شوخ‌طبعی در روابط اجتماعی و شوخ‌طبعی در شرایط استرس‌آور هوش‌ هیجانی را پیش‌بینی می‌کند. نتیجه‌گیری: رابطه‌ای مثبت بین هوش‌ هیجانی و ابعاد شوخ‌طبعی برقرار است. از میان ابعاد شوخ‌طبعی، مهم‌ترین پیش‌بینی کننده هوش‌ هیجانی در میان دانشجویان سرآمد دانشگاه، شوخ‌طبعی در روابط اجتماعی است. واژه‌های کلیدی: شوخ‌طبعی، هوش‌ هیجانی، تیزهوشی، دانشجویان سرآمد، دانشجویان استعداد درخشان و ممتاز
محسن جانقربانی، سیف‌اله بخشی،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف : با توجه به روند صعودی نگران کننده مشکلات عاطفی، روانی و افکار خودکشی در میان دانشجویان، شناخت مسایلی که می‌تواند کیفیت زندگی و سلامت آنان را به مخاطره بیندازد، ضروری به نظر می‌رسد. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی ارتباط سلامت روان و افکار خودکشی با کیفیت زندگی وابسته به سلامتی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی ۹۴-۱۳۹۳ بود. مواد و روش‌ها: در این مطالعه مقطعی، ۱۰۰۰ دانشجوی رشته‌های مختلف دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به روش تصادفی طبقه‌ای انتخاب شدند. با استفاده از پرسش‌نامه سلامت عمومی (General Health Questionnaire-۱۲ یا GHQ-۱۲)، مقیاس ۳۶-SF (Short Form Health Survey-۳۶) و فرم اطلاعات دموگرافیک، ارتباط سلامت روان و افکار خودکشی با کیفیت زندگی وابسته به سلامتی و ابعاد آن تعیین گردید. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های Independent t، ANOVA و مدل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: میانگین نمره کیفیت زندگی در دانشجویان، ۷۰/۷۰ به دست آمد (فاصله اطمینان ۹۵ درصد = ۶۸/۷۱-۷۱/۶۹). بالاترین نمره به بعد عملکرد جسمانی با میانگین ۲۹/۸۵ (فاصله اطمینان ۹۵ درصد = ۵۶/۸۶-۹۵/۸۳) و پایین‌ترین نمره به بعد محدودیت ایفای نقش به علت مشکلات عاطفی با میانگین ۲۶/۵۵ (فاصله اطمینان ۹۵ درصد = ۱۷/۵۸-۴۸/۵۲) اختصاص داشت. بین سلامت روان و شیوع افکار خودکشی و کیفیت زندگی دانشجویان ارتباط معنی‌داری مشاهده شد (۰۵/۰ > P). نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که شیوع اختلالات روان و افکار خودکشی در دانشجویان بالا می‌باشد و با سطح کیفیت زندگی آن‌ها ارتباط دارد. بنابراین، توصیه می‌شود که پیشگیری، شناسایی و درمان اختلالات روان و افکار خودکشی توسط مسؤولان دانشگاه به عنوان اولویت در نظر گرفته شود تا بدین وسیله کیفیت زندگی دانشجویان ارتقا یابد.
سیف‌اله آقاجانی، معصومه قریب بلوک، حمیدرضا صمدی فرد،
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده

زمینه و هدف: اختلال بدریخت­انگاری بدن یک بیماری غیرفعال است که شیوع بالایی در سراسر جهان دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه خودپنداره، همجوشی شناختی و بهزیستی اجتماعی با اختلال بدریخت­انگاری بدن در بین نوجوانان دختر صورت پذیرفت.

مواد و روش‌ها: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری مطالعه کلیه نوجوانان دختر متوسطه شهرستان دامغان در سال ۱۳۹۸-۱۳۹۷ بودند که به روش نمونه­گیری تصادفی خوشه­ای چندمرحله­‌ای ۳۱۰ نفر از آنان به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. سپس با روش نمونه­‌گیری ­هدفمند ۱۱۰ نفر به‌عنوان نمونه نهایی برگزیده شدند. برای جمع­‌آوری داده­‌ها از ابزارهای خودپنداره (Self-Concept Scale)، همجوشی شناختی (Cognitive Fusion Scale)، بهزیستی اجتماعی (Social Well-Being Scale) و مقیاس اختلال بدریخت­‌انگاری بدن (Body Dysmorphic Disorder Scale) استفاده شد. تحلیل داده­‌ها با استفاده از آزمون­‌های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شد. داده­‌ها در نرم­‌ا‌‌فزار آماری SPSS وارد شدند.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که بین خودپنداره (۵۵/۰-r=)، همجوشی شناختی (۵۹/۰r=) و بهزیستی اجتماعی (۶۲/۰-r=) با اختلال بدریخت­‌انگاری بدن در نوجوانان دختر رابطه معنا­داری وجود داشت (۰۵/۰p<). همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که خودپنداره (۲۸/۰-=B)، همجوشی شناختی (۳۲/۰=B) و بهزیستی اجتماعی (۳۹/۰-=B) اختلال بدریخت­‌انگاری ‌بدن نوجوانان را پیش‌بینی می‌کنند (۰۵/۰p<).

نتیجه‌گیری: اختلال بدریخت­‌انگاری بدن نوجوانان دختر توسط متغیرهای خودپنداره، همجوشی شناختی و بهزیستی اجتماعی قابل پیش­‌بینی است، بنابراین پیشنهاد می‌شود که روا‌‌‌‌ن‌شناسان و مشاوران جهت کاهش اختلال بدریخت‌انگاری بدن نوجوانان، نقش خودپنداره، همجوشی شناختی و بهزیستی اجتماعی را موردتوجه قرار دهند. همچنین پژوهشگران، انجام پژوهش­‌های بیشتر در زمینه‌ اختلال بدریخت­‌انگاری بدن در نوجوانان را توصیه می‌کنند.


سیف‌اله آقاجانی، متینه عبادی کسبخی، حمیدرضا صمدی فرد،
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۸ )
چکیده

زمینه و هدف: تأکید سازمان بهداشت جهانی بر­ اهمیت بهزیستی اجتماعی در کنار تندرستی فیزیکی، سبب شده تا بهزیستی اجتماعی به دغدغه­ مشترک جامعه­‌شناسان و برنامه­‌ریزان اجتماعی جوامع تبدیل شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش باورهای غیرمنطقی، ذهن­‌آگاهی و حمایت اجتماعی در پیش­‌بینی بهزیستی اجتماعی بیماران دیابتی انجام شد.

مواد و روش‌ها: این مطالعه یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق کلیه بیماران دیابتی نوع دو مراجعه‌کننده به درمانگاه دیابت بیمارستان امام خمینی اردبیل در سال ۱۳۹۸ بودند که به روش نمونه­‌گیری در دسترس ۱۲۰ نفر از بیماران به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع­‌آوری داده­‌ها، از ابزارهای باورهای غیرمنطقی (Irrational beliefs scale)، ذهن­‌آگاهی (Mindfulness scale)، حمایت اجتماعی ادراک‌شده (Multidimensional scale of perceived social support) و مقیاس بهزیستی اجتماعی (Social health scale) استفاده شد. داده‌­های پژوهش با روش­ ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه و با استفاده از نرم­‌افزار آماری SPSS نسخه ۱۶ تجزیه‌وتحلیل شدند.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که بین باورهای غیرمنطقی (۰۵/۰p<، ۵۴/۰-r=) و ذهن­‌آگاهی (۰۵/۰p<، ۵۱/۰r=) با بهزیستی اجتماعی بیماران دیابتی رابطه معناداری وجود داشت. همچنین بین حمایت اجتماعی ادراک‌شده از سوی خانواده (۰۵/۰p<، ۶۴/۰r=)، دوستان (۰۵/۰p<، ۶۲/۰r=) و دیگران (۰۵/۰p<، ۵۹/۰r=) با بهزیستی اجتماعی بیماران دیابتی رابطه معناداری وجود داشت. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که باورهای غیرمنطقی، ذهن­‌آگاهی و حمایت اجتماعی ادراک‌شده درمجموع ۶۰/۰ بهزیستی اجتماعی را در بیماران دیابتی پیش­‌بینی می­کنند (۰۵/۰p<).

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این پژوهش باورهای غیرمنطقی، ذهن­‌آگاهی و حمایت اجتماعی ادراک‌شده در بهبود بهزیستی اجتماعی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو دارای اهمیت است.


سیف اله آقاجانی، سید محسن نعمتی، نسیم عبدلی،
دوره ۲۰، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: چاقی و اضافه­وزنی به‌عنوان مشکلی مهم در سراسر جهان در حال بروز است. از همین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر افکار غیرمنطقی و ارتقا مثبت اندیشی در افراد تمایل به کاهش وزن انجام شد.
مواد و روش‌ها: روش تحقیق حاضر نیمه تجربی از نوع پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه گواه و جامعه موردمطالعه در این تحقیق شامل تمامی بانوان دارای اضافه­وزن مراجعه‌کننده به کلینیک­های تغذیه شهر اردبیل بود که با استفاده از نمونه‌گیری در دسترس، تمام آزمودنی­هایی که با توجه به پرسشنامه باورهای غیرمنطقی اهواز و مقیاس مثبت اندیشی اینگرام و ویسنیکی (۱۹۹۸) دارای مشکلات مربوط به باورهای غیرمنطقی و مثبت اندیشی بودند، نمونه­ای به حجم ۳۰ نفر انتخاب و به‌طور تصادفی به دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و گواه (۱۵ نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش طی ۸ جلسه یک‌ساعته (هر هفته یک جلسه) تحت آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس قرار گرفتند. در پایان آموزش، پس‌آزمون بر روی دو گروه اجرا شد، داده­ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (MANCONA) مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر کاهش باورهای غیرمنطقی (۷۲/۱۴۲F= و ۰۱/۰ P<) و افزایش مثبت اندیشی (۹۵/۹F= و ۰۱/۰ P<)، اثربخش بود.
نتیجه‌گیری: بنابراین شاید بتوان نتیجه گرفت مجریان حوزه درمان و آموزش می­توانند با استفاده از آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس به کاهش مشکلات، باورهای غیرمنطقی و مثبت اندیشی افراد اضافه­وزن کمک شایانی کنند.
فریبا محمدی، محمد رضا بیات، سیف‌الله غلامی کرهرودی،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: مقایسه رویکردهای مختلف در روان‌شناسی جهت اثربخشی بیشتر یکی از مسائل موردعلاقه محققان می‌باشد؛ بنابراین هدف از تحقیق حاضر همسنجی تأثیر برنامه غنی‌سازی روابط مبتنی بر رفتاردرمانی شناختی‏ و زوج‌درمانی هیجان مدار بر صمیمیت و ‏سازگاری در زوجین درگیر خشونت خانگی انجام می‌باشد.
مواد و روش‌ها: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون چند ‏گروهی با گروه کنترل می‌باشد. جامعه آماری زنان درگیر خشونت خانگی ۲۰ الی ۴۰ سال منطقه ۷ ‏تهران در سال ۱۴۰۱ بود. روش نمونه‌گیری در دسترس و ۶۰ نفر به‌عنوان ‏نمونه انتخاب و به‌صورت تصادفی به دو گروه ۲۰ نفره آزمایش و ۲۰ نفره کنترل تقسیم شدند. برای گروهای ‏آزمایش آموزش مداخله غنی‌سازی روابط مبتنی بر ‏ رفتاردرمانی شناختی ‏ و آموزش درمان هیجان مدار برگزار و گروه کنترل برنامه عادی ‏روزانه خود را داشتند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه سازگاری و صمیمیت زناشویی جمع‌آوری شدند. داده‌ها با استفاده از آزمون ‏تحلیل کوواریانس با اندازه‌گیری مکرر و با بهره‌گیری از ‏SPSS‏ تحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که ‏ رفتاردرمانی شناختی و درمان هیجان مدار بر صمیمیت زناشویی و سازگاری در زوجین درگیر خشونت خانگی تأثیر ‏معناداری دارد (۰۵/۰>p)، اما نتایج برای تفاوت تأثیر روش درمانی معنادار نبود. (۰۵/۰>p).
نتیجه‌گیری: ‏می‌توان نتیجه گرفت غنی‌سازی روابط مبتنی بر ‏ رفتاردرمانی شناختی ‏ درمان هیجان مدار بر صمیمیت زناشویی و سازگاری در زوجین ‏مؤثر است.

تازه‌های تحقیق
محمدرضا بیات:
Google Scholar, Pubmed


صفحه ۱ از ۱