راحله سموعی، طیبه طیبانی، امراله ابراهیمی، حمید نصیری، دوره ۱۱، شماره ۵ - ( ۸-۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده زمینه و هدف فرسودگی شغلی از عوامل اساسی در کاهش کارایی و ایجاد مشکلات جسمی و روانشناختی خصوصاً در حرفههای مرتبط با خدمات انسانی است. هدف مطالعه حاضر تعیین فرسودگی شغلی میان روانشناسان و روانپزشکان شهر اصفهان و ارتباط آن با عوامل فردی و حرفهای بود. مواد و روشها پژوهش تحلیلی و از نوع همبستگی و آزمودنیها شامل ۱۳۳ نفر (۳۵ روانپزشک و ۹۸ روانشناس) بود. نمونهها از بین روانپزشکان و روانشناسان شاغل در اصفهان به صورت تصادفی انتخاب و هر دو گروه پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش(MBI یا Maslach burnout inventory) را تکمیل نمودند. دادهها تحت نرم افزار SPSS۱۸ با استفاده از آزمون t، ضریب همبستگی و تحلیل واریانس تحلیل شدند. یافتهها نتایج پژوهش نشان داد که میانگین نمرهی فرسودگی شغلی، خستگی هیجانی، مسخ شخصیت دو گروه مورد مطالعه در مقایسه با نمره هنجاریابی شده پرسشنامه مسلش در حد ضعیف و کاهش کفایت شخصی در حد متوسط گزارش شد. همچنین بین فرسودگی شغلی با متغیرهای علاقه به کار، نگرش نسبت به اثر بخش بودن کار رابطه معکوس معنیدار و نیز نوع اشتغال (دولتی، خصوصی، هر دو) رابطه مستقیم معنیدار مشاهده شد (۰۵/۰ >P). نتیجهگیری نتایج بیانگر این بود که فرسودگی شغلی هر چند خفیف به نحو قابل ملاحظهای در میان نمونه مورد مطالعه وجود دارد. این وضعیت شکل جدیتری در میان شاغلین مراکز دولتی وجود داشته است. بنابراین شناخت عوامل مؤثر و کاهش دهنده فرسودگی شغلی در ابعاد فردی، سازمانی و محیطی ضروری است. واژه های کلیدی: فرسودگی شغلی؛ روانشناسان؛ روانپزشکان؛ عوامل فردی و حرفهای
راحله سموعی، طیبه طیبانی، آیت اله سهرابی، امراله ابراهیمی، دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۳ )
چکیده
چکیده زمینه و هدف: خودابرازی از جمله مهارتهای دهگانه زندگی است و دستیابی به آن برای برخورداری از یک زندگی مطلوب و با کیفیت لازم است. سنجش دقیق این ویژگی و تصمیمگیری برای ارتقا آن از ضروریات است؛ بنابراین این مطالعه با هدف ساخت و بررسی کیفیت روانسنجی پرسشنامه خود ابرازی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شده است. مواد و روشها مطالعه مقطعی از نوع روانسنجی است. شرکتکنندگان ۱۹۶ نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بودند که به صورت خوشهای (انتخاب ۶ رشته تحصیلی) و تصادفی (انتخاب ترم تحصیلی از هر رشته) انتخاب شدند. انواع نسخههای مختلف پرسشنامه خود ابرازی از سایتهای معتبر دریافت شد. با بررسی روایی صوری و محتوایی و تلفیق سؤالات مجموعهای از آیتمها انتخاب گردید و پرسشنامه اولیه تدوین و پس از بررسی مجدد روایی صوری و محتوایی توسط اساتید در سه مرحله اجرا گردید. با استفاده از نرم افزار spss-۱۵ شاخصهای آمار توصیفی و روانسنجی محاسبه گردید. یافتهها نتایج نشان داد که پرسشنامه نهایی (IAS-۴۱ یا Isfahan Assertiveness Scale) تهیه شده از روایی صوری و محتوایی مناسب، اعتبار همزمان مطلوب (۷۴/۰)، آلفای کرونباخ (۹۴/۰) و پایایی به روش تنصیف (۸۷/۰) مناسب برخوردار است. تحلیل مؤلفههای اصلی، ۴ عامل متفاوت از جمله انفعالی، پرخاشگری، خود ابرازی، و صداقت که ۵۸/۳۳ درصد واریانس کل را تبیین نموده، معرفی کرده است. نتیجهگیری شاخصهای روانسنجی محاسبه شده در این مطالعه حکایت از مناسب بودن این ابزار جهت سنجش میزان خود ابرازی دانشجویان دارد. واژههای کلیدی خود ابرازی، کیفیت روانسنجی، پایایی، روایی، دانشجو، دانشگاه علوم پزشکی
امراله ابراهیمی، غلامرضا خیرآبادی، زهرا علیخاصی، راحله سموعی، حمید نصیری، محسن مصلحی، دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف : غیبت از کار یکی از مشکلات سازمانها میباشد که به نظر میرسد، وضعیت روانشناختی و ویژگیهای شخصیتی کارکنان در آن مؤثر است. هدف از انجام مطالعه حاضر، تعیین ارتباط عوامل روانشناختی و شخصیتی با غیبت از کار کارکنان دانشگاه بود. مواد و روشها: در قالب یک مطالعه زمینهیابی مقطعی، از کل ۲۱۵۰۴ نفر کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، ۲۵۰ نفر به روش نمونهگیری طبقهای- سهمی انتخاب شدند. با هماهنگی با مدیریت توسعه سازمان و منابع انسانی و مدیریت مراکز، پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس ‏(‏Depression Anxiety Stress Scales‏ یا ‏DASS‏)‏ و پرسشنامه شخصیتی ‏NEO-FFI‏ (‏NEO Five-Factor Inventory‏) ‏تکمیل گردید. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل همبستگی Pearson و دورشتهای نقطهای در نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: بین میزان غیبت از کار با میزان استرس، ویژگیهای شخصیتی روان آزردهخویی، سن، سابقه کار، تعداد فرزندان و نوع استخدام رابطه مستقیم و معنیداری وجود داشت (۰۵/۰ > P). کمترین میزان غیبت از کار در کارکنان دارای تحصیلات دکتری و یا افراد ابتدایی و بیسواد بود. در شاغلان رسمی غیبت بیشتری مشاهده گردید. از نظر شیوع علایم، میانگین نمرات افسردگی و اضطراب در کارکنان دانشگاه علوم پزشکی کمی کمتر از جمعیت عمومی به دست آمد، اما علایم استرس تا حدی بالاتر از میانگین نمرات طبیعی جامعه بود. نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که غیبت از کار، با ویژگیهای روانشناختی و علایم آسیبشناسی روانی ارتباط دارد. شاید بتوان گفت، غیبت از کار میتواند یک پاسخ ناکارامد اجتنابی به وضعیت روانشناختی، اجتماعی و انعکاس سلامت روان باشد. با توجه به نتایج به دست آمده، به نظر میرسد که آموزش شیوههای مقابله با استرس در قالب آموزش ضمن خدمت کارکنان، ضروری به نظر میرسد. بررسی تحلیل مشاغل کارکنان و متناسب سازی با وضعیت روانشناختی و مهارتی کارکنان پیشنهاد میشود.