دکتری مریم علیجانی، رسول روشن چسلی، ابوالقاسم عیسی مراد رودبنه، سید ابوالقاسم مهری نژاد، دوره ۲۰، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف، تبیین مدل ساختاری سندرم پیش از قاعدگی بر اساس رضایت زناشویی و ویژگی های شخصیتی با میانجیگری طرحواره های ناسازگار اولیه انجام شد. روش پژوهش مقطعی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان متاهل دانشگاه های آزاد شهر تهران در سال ۱۳۹۹-۱۴۰۰ تشکیل دادند، که از میان آنها، تعداد ۴۰۰ نفر با روش نمونهگیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای سندرم پیش از قاعدگی (سیه باز و همکاران، ۱۳۹۰)، رضایت زناشویی (انریچ، ۱۹۹۸)، ویژگی های شخصیتی نئو (کاستا و مک کری، ۱۹۹۲)، و طرحواره های ناسازگار اولیه (یانگ، ۱۹۸۸) استفاده شد که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزارSPSS-V۲۳و Amos-V۸,۸ استفاده گردید. همچنین بهمنظور پاسخگویی به فرضیههای پژوهش از مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین نتایج نشان داد که رضایت زناشویی اثر مستقیم منفی معنادار بر سندرم پیش از قاعدگی داشته است. اشتیاق به تجارب تازه، توافق پذیری و مسئولیت پذیری اثر مستقیم منفی معنادار بر سندرم پیش از قاعدگی داشته است. همچنین روان نژندی اثر مستقیم منفی معنادار بر سندرم پیش از قاعدگی داشته است. رضایت زناشویی اثر مستقیم منفی بر طرحواره های ناسازگار اولیه داشته است. اشتیاق به تجارب تازه، توافق پذیری و مسئولیت پذیری اثر مستقیم منفی معنادار بر طرحواره های ناسازگار اولیه داشته است. همچنین روان نژندی اثر مستقیم منفی معنادار بر سندرم پیش از قاعدگی داشته است. طرحواره های ناسازگار اولیهاثر مستقیم بر سندرم پیش از قاعدگی داشته است. بدین معنا که با افزایش طرحواره های ناسازگار اولیه، سطح سندرم پیش از قاعدگی افزایش می یابد.لذا توجه به متغیرهای مذکور در پیشگیری و طراحی درمانهای مناسبتر به پژوهشگران و درمانگران یاری میرساند.