مرجان پشت مشهدی، زهره احمد آبادی، لیلی پناغی، علی زاده محمدی، حسن رفیعی، دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده
Normal ۰ false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer۴ زمینه و هدف : مدرسه به عنوان محلی است که نوجوانان مدت زیادی از روز خود را در آن میگذرانند. در صورت شناخت ابعاد تأثیرگذار آن بر دانشآموزان میتوان از مدرسه برای برنامهریزی در زمینه پیشگیری از آسیبهای اجتماعی استفاده کرد. بر این اساس این مطالعه عوامل مرتبط با مدرسه را که در گرایش به سیگار، الکل و مواد نقش دارد، مورد بررسی قرار داده است. مواد و روشها: در یک مطالعه مقطعی (توصیفیـ تحلیلی)، ۳۵۳۰ نفر دانشآموز دختر و پسر از تمام رشتهها و پایههای تحصیلی در ۱۶۸ دبیرستان با روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند و پرسشنامه ارتباط با مدرسه ( SCQ یا School Connection Questionnaire ) و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی ( IARS یا Iranian Adolescents Risktaking Survey ) را تکمیل کردند. ارتباط گرایش به سیگار، الکل و مواد با ۴ بعد ارتباط با مدرسه شامل تعلق، تعهد، التزام به مدرسه و ارتباط با همسالان با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها: التزام و تعهد به قوانین مدرسه سهم بیشتری از تعلق و ارتباط با همسالان داشت. جنس، درآمد خانواده، زنده بودن پدر، ازدواج مجدد والدین و زندگی با هر دو والد در کنار داشتن واحد افتاده در ترم قبل، از دیگر متغیرهای پیشبین گرایش به سوء مصرف بود. نتیجهگیری: مدرسه و جنبههای مختلف آن، تأثیر یکسانی بر گرایشهای خطرپذیری دانشآموزان نداشت. ارتباط با همسالان در مدرسه بر خلاف دو بعد دیگر التزام و تعهد، تأثیری مثبت بر گرایش به سوء مصرف داشت.
لیلا زراعتکار، محمود نجفی، پروین رفیعی نیا، دوره ۱۱، شماره ۵ - ( ۸-۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده زمینه و هدف: نظریه ذهن توانایی قضاوت دربارهی حالتهای ذهنی خود و دیگران است که در عملکردهای اجتماعی و رفتاری نقش مهمی دارد. هدف پژوهش حاضر مقایسه نظریه ذهن در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و افسردگی اساسی با افراد بهنجار بود. مواد و روشها: پژوهش حاضر یک مطالعه علّی مقایسهای بود. آزمودنیهای پژوهش شامل ۲۵ بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی عضو در مراکز ویزیت در منزل و مراکز نگهداری بیماران مزمن روانی شهر بجنورد ، ۲۷ بیمار مبتلا به افسردگی اساسی مراجعکننده به کلینیکهای روانپزشکی و ۳۰ فرد بهنجار از کارکنان شرکت صنعتی مواد لبنی آشنا شهر بجنورد، بودند. آزمودنیهای پژوهش به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و در مقطع زمانی آبان ماه تا دی ماه سال ۹۱ مورد مطالعه قرار گرفتند. آزمودنیها به وسیله آزمون­هایSCID-I و فرم خلاصه شده WAIS-R و ذهنخوانی از طریق چشمهای بارون- کوهن مورد بررسی قرار گرفتند. یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری نشان داد که نظریه ذهن در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و افسردگی اساسی با افراد بهنجار به طور معنیداری متفاوت است) ۰۰۱/۰ >(P . نتیجهگیری: همانگونه که نتایج پژوهش حاضر نشان داد نظریه ذهن در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و افسردگی اساسی در مقایسه با افراد بهنجار آسیبدیده است. این آسیب در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی نسبت به بیماران مبتلا به افسردگی اساسی بیشتر میباشد. همچنین نتایج بیانگر این بود که بهره هوشی نمیتواند نقص نظریه ذهن را در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و افسردگی اساسی تبیین کند. واژههای کلیدی: نظریه ذهن، اسکیزوفرنی، افسردگی اساسی.
سیما نبی پور گیسی، امین رفیعی پور، کبری حاجی علیزاده، دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان یکی از شایعترین بیماریهای مزمن بوده که بیماران مبتلابه آن با مشکلات مختلف روانی روبرو هستند؛ بنابراین باید به دنبال روشهایی بود تا بتوان از شدت مشکلات روانی این بیماران کم کرد. ازاینرو، پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (Mindfulness-Based Cognitive Therapy یا MBCT) بر علائم روانشناختی بیماران مبتلابه سرطان انجام شد. مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای کاربردی نیمه تجربی بود که با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل اجرا گردید. جامعه پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلابه سرطان مراجعهکننده به بیمارستان شهید محمدی شهر بندرعباس بود. نمونه پژوهش حاضر را تعداد ۳۰ بیمار سرطانی تشکیل میداد که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین گردیدند (هر گروه ۱۵ نفر). اعضای هردو گروه مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (Depression Anxiety Stress Scales یا DASS) را قبل و بعد از جلسات (طی سه ماه) تکمیل نمودند. یافتههای پژوهش با استفاده از نرمافزار آماری SPSS و آزمونهای تحلیل کوواریانس تک متغیره (ANCOVA) مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: بر اساس نتایج بهدستآمده بین دو گروه آزمایش و کنترل در پسآزمون افسردگی (۱۱/۸۴ F= و ۰۰۱/۰ p<)، اضطراب (۵۲/۴۷ F= و ۰۰۱/۰ p<) و استرس (۵۱/۵۹ F= و ۰۰۱/۰ p<) تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجهگیری : به نظر میرسد که بیماران مبتلابه سرطان علاوه بر مشکلات جسمانی از مشکلات روانی ناشی از بیماری رنج میبرند، ازاینرو ضروری است مراکز درمانی و انجمنهای حمایتی مرتبط با بیماران مبتلابه سرطان در برنامهریزیهای خود جهت کاهش علائم روانشناختی بیماران، از روش MBCT بهصورت گروهی بهره گیرند.
امین رفیعی پور، زهرا ساکنی، سمیه رامش، نگار مظلوم الحسینی، دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری قلبی عروقی شرایط پزشکی مزمنی است که جوانب متعدد زندگی افراد را متأثر میسازد؛ بنابراین شناسایی عوامل خطر بیماری قلبی عروقی بهمنظور طراحی برنامههای مداخلاتی و پیشگیرانه حائز اهمیت است. هدف از مطالعه حاضر بررسی مروری عوامل خطرآفرین روانشناختی بیماریهای قلبی عروقی بود.
مواد و روشها: پژوهش حاضر یک مطالعه مروری سیستماتیک بود. بدین منظور مقالات موردنظر در بازه زمانی ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۹ میلادی از بانکهای اطلاعاتی و موتورهای جستجو Google Scholar،PubMed، Scopus و Elsevier و همچنین با کلیدواژههای بیماری قلبی عروقی و عوامل خطر بهصورت مجزا و ترکیبی یافت شدند. درنهایت از بین ۲۵۷ مقاله بهدستآمده ۵۱ مقاله مورداستفاده قرار گرفت.
یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد عوامل متعددی ازجمله استرس، افسردگی، خشم و خصومت، عدم برخورداری از حمایت اجتماعی، اضطراب، عدم برخورداری از سلامت معنوی و خصوصیات شخصیتی مانند شخصیت تیپ A در بروز و پیشرفت بیماریهای قلبی عروقی نقش دارند.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج این پژوهش متخصصان حوزه سلامت میتوانند با طراحی برنامههای آموزشی و درمانی متمرکز بر پیشگیری و کنترل عوامل خطر بیماریهای قلبی عروقی همچون استرس، افسردگی، خشم، انزوای اجتماعی و اضطراب از بروز و پیشرفت این بیماری مزمن در گروههای سنی مختلف پیشگیری کنند.