زمینه و هدف : پژوهش حاضر، به منظور بررسی مقایسهای تجارب معنوی و تابآوری در زنان مبتلا به سرطان پستان تحت پرتو درمانی و همتایان عادی انجام شد. مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع مقایسهای پسرویدادی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان تحت پرتو درمانی و همتایان عادی مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی از اردیبهشت تا اوایل مهر ۱۳۹۲ تشکیل دادند. نمونه پژوهش به روش در دسترس و به تعداد ۵۰ نفر از میان زنان مبتلا به سرطان پستان دارای سابقه جراحی و ماستکتومی انتخاب شدند که دوره شیمی درمانی را به اتمام رسانده و تحت پرتو درمانی بودند و در مقایسه با ۵۰ نفر از همتایان عادی قرار گرفتند که از نظر سن، تحصیلات، وضعیت تأهل با گروه مطالعه مشابه بودند. دادههای پژوهش با استفاده از مقیاس تجارب معنوی روزانه و مقیاس تابآوری Connor و Davidson جمعآوری گردیده و توسط نرمافزار SPSS و روش آماری تحلیل واریانس چند متغیره و t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: بین تجارب معنوی زنان مبتلا به سرطان پستان با زنان سالم تفاوت معنیداری به لحاظ آماری وجود داشت (۰۵/۰ > P). تجارب معنوی زنان مبتلا به سرطان پستان بیشتر از زنان سالم بود. همچنین، بین تابآوری زنان مبتلا به سرطان پستان با همتایان عادی تفاوت معنیداری وجود داشت (۰۵/۰ P <). تابآوری زنان سالم بیشتر از زنان مبتلا به سرطان پستان بود. نتیجهگیری: تجارب معنوی و تابآوری در بیماران مبتلا به سرطان پستان و تحت پرتو درمانی تأثیرگذار بود. از اینرو، به نظر میرسد که یافتن روشهایی برای افزایش تابآوری و تجارب معنوی در بهبود و کنترل بیماری آنان ضروری است. پیشنهاد میشود که پژوهشهای آینده، با الهام از نتایج این پژوهش در پی ارتقای قدرت تابآوری زنان مبتلا به سرطان برآمده و به بررسی اثرات آن بر سلامت روان و کیفیت زندگی این گروه از بیماران اقدام نمایند.
علی نجات، زهره رافضی، فریده حسین ثابت، دوره ۱۸، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف:اختلال وسواسی-جبری، یکی از اختلالات ناتوانکننده و شایع در نوجوانان است. عوامل زیادی در ایجاد و تداوم این اختلال نقش دارد که اخیراً سازههای شناختی توجه زیادی به خود جلب کرده است. ازاینرو پژوهش حاضر با هدف پیشبینی علائم اختلال وسواسی-جبری بر اساس مؤلفههای ذهنآگاهی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و راهبردهای مقابلهای انجام گرفت. مواد و روشها:این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان مقطع متوسطه دوره اول شهر تبریز در سال تحصیلی ۱۳۹۸-۱۳۹۷ بود. درنهایت دادههای ۳۵۷ نفر (۲۰۰ دختر و ۱۵۷ پسر) که بهعنوان نمونه پژوهش با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخابشده بودند، تحلیل شد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه بازنگری شده وسواسی-اجباری (OCI-R، فوا و همکاران، ۲۰۰۲)،پرسشنامه مهارتهای ذهنآگاهی کنتاکی (KIMS)، فرم کوتاه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (CERQ-P-short) و مقیاس راهبردهای مقابلهای اندلر و پارکر (CISS) استفاده شد. دادههای جمعآوریشده با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گامبهگام تجزیهوتحلیل شدند. یافتهها:نتایج نشان داد که خودسرزنشی از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (۰۱/۰>Pو ۱۵۹/۰=r) و مقابله اجتنابمدار از راهبردهای مقابلهای (۰۱/۰>Pو ۰۵۸/۰=r) با علائم اختلال وسواسی-جبری رابطهی مثبت و معنیداری دارند. همچنین پذیرش بدون قضاوت (۰۱/۰>Pو ۱۵۱/۰-= r) و توصیف کردن (۰۱/۰>P و ۱۰۳/۰-=r) از مؤلفههای ذهنآگاهی و مقابله مسئلهمدار (۰۱/۰>Pو ۰۷۳/۰-=r) از راهبردهای مقابلهای با علائم اختلال وسواسی-جبری رابطهی منفی و معنیدار دارند که درنهایت، متغیرهای خودسرزنشی و پذیرش بدون قضاوت توانستند در دو گام ۹/ ۳ درصد از واریانس علائم اختلال وسواسی-جبری را تبیین کنند. نتیجهگیری:با در نظر گرفتن این نتایج، به نظر میرسد برای پیشگیری نوجوانان به اختلال وسواسی-جبری، توجه به متغیرهای خودسرزنشگری و پذیرش بدون قضاوت بسیار ضروری است.
زمینه و هدف:بیماری کروناویروس ۲۰۱۹، بیماریای عفونی است که بر اثر کروناویروس سندرم حادتنفسی ۲(SARS-CoV-۲) ایجاد میگردد.شیوع این ویروس، اثرات گوناگونی را بر افراد مختلف جامعه برجای گذاشته است. در این میان برخی افراد میزان بیشتری از رفتارهای خودمراقبتی را نشان میدهند که میتواند به دلایل گوناگونی اشاره داشته باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش کانون کنترل سلامت و اضطراب مرگ در پیشبینی رفتارهای خودمراقبتی مرتبط با کرونا در دانشجویان شهرتهران بود. مواد و روشها:پژوهش حاضر توصیفی همبستگی به شیوهی پیشبینی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیهی دانشجویان شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ بودند که از میان آنها ۴۷۸ نفر به شیوهی نمونهگیری در دسترس، برای نمونهی پژوهشی انتخاب شدند و با مقیاس کانون کنترل سلامت (۱۹۷۸) و اضطراب مرگ (۱۹۷۰) به صورت اینترنتی و از طریق شبکههای اجتماعی مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس دادههای حاصل با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گامبهگام، از طریق نسخه ۲۶ بستهی آماری برای علوم اجتماعی تجزیهوتحلیل شدند. یافتهها:نتایج نشان داد بین کانون کنترل درونی، کانون کنترل مربوط به افراد مؤثر و اضطراب مرگ با رفتارهای خودمراقبتی رابطهی مثبت و معنادار (۱/۰ p<) و بین کانون کنترل مربوط به شانس و رفتارهای خودمراقبتی رابطهی منفی و معنادار (۰۵/۰ p<)وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گامبهگام نشان داد که متغیرهای پژوهش تنها قادر به تبیین و پیشبینی ۱۴ درصد از واریانس رفتارهای خودمراقبتی دانشجویان شهر تهران هستند. نتیجهگیری:بهطورکلی یافتههای این پژوهش مؤید نقش برجستهتر کانون کنترل مربوط به افراد مؤثر در پیشبینی رفتارهای خودمراقبتی مرتبط با کرونا در دانشجویان بود.