logo

جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای رافضی

مجتبی حبیبی، خدیجه سلمانی، امید امانی، زهره رافضی، ساناز سادات نعمت‌اله زاده،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف : پژوهش حاضر، به منظور بررسی مقایسه‌ای تجارب معنوی و تاب‌آوری در زنان مبتلا به سرطان پستان تحت پرتو درمانی و همتایان عادی انجام شد. مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر از نوع مقایسه‌ای پس‌رویدادی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان تحت پرتو ‌درمانی و همتایان عادی مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی از اردیبهشت تا اوایل مهر ۱۳۹۲ تشکیل دادند. نمونه پژوهش به روش در دسترس و به تعداد ۵۰ نفر از میان زنان مبتلا به سرطان پستان دارای سابقه جراحی و ماستکتومی انتخاب شدند که دوره شیمی درمانی را به اتمام رسانده و تحت پرتو درمانی بودند و در مقایسه با ۵۰ نفر از همتایان عادی قرار گرفتند که از نظر سن، تحصیلات، وضعیت تأهل با گروه مطالعه مشابه بودند. داده‌های پژوهش با استفاده از مقیاس تجارب معنوی روزانه و مقیاس تاب‌آوری Connor و Davidson جمع‌آوری گردیده و توسط نرم‌افزار SPSS و روش آماری تحلیل واریانس چند متغیره و t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: بین تجارب معنوی زنان مبتلا به سرطان پستان با زنان سالم تفاوت معنی‌داری به لحاظ آماری وجود داشت (۰۵/۰ > P). تجارب معنوی زنان مبتلا به سرطان پستان بیشتر از زنان سالم بود. همچنین، بین تاب‌آوری زنان مبتلا به سرطان پستان با همتایان عادی تفاوت معنی‌داری وجود داشت (۰۵/۰ P <). تاب‌آوری زنان سالم بیشتر از زنان مبتلا به سرطان پستان بود. نتیجه‌گیری: تجارب معنوی و تاب‌آوری در بیماران مبتلا به سرطان پستان و تحت پرتو درمانی تأثیرگذار بود. از این‌رو، به نظر می‌رسد که یافتن روش‌هایی برای افزایش تاب‌آوری و تجارب معنوی در بهبود و کنترل بیماری آنان ضروری است. پیشنهاد می‌شود که پژوهش‌های آینده، با الهام از نتایج این پژوهش در پی ارتقای قدرت تاب‌آوری زنان مبتلا به سرطان برآمده و به بررسی اثرات آن بر سلامت روان و کیفیت زندگی این گروه از بیماران اقدام نمایند.
علی نجات، زهره رافضی، فریده حسین ثابت،
دوره ۱۸، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: اختلال وسواسی-جبری، یکی از اختلالات ناتوان­کننده و شایع در نوجوانان است. عوامل زیادی در ایجاد و تداوم این اختلال نقش دارد که اخیراً سازه­های شناختی توجه زیادی به خود جلب کرده است. ازاین‌رو پژوهش حاضر با هدف پیش­بینی علائم اختلال وسواسی-جبری بر اساس مؤلفه­های ذهن­آگاهی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و راهبردهای مقابله­ای انجام گرفت.
مواد و روش‌ها: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه­ آماری شامل کلیه دانش­آموزان مقطع متوسطه دوره اول شهر تبریز در سال تحصیلی ۱۳۹۸-۱۳۹۷ بود. درنهایت داده­های ۳۵۷ نفر (۲۰۰ دختر و ۱۵۷ پسر) که به‌عنوان نمونه پژوهش با روش نمونه­گیری تصادفی خوشه­ای چندمرحله­ای انتخاب‌شده بودند، تحلیل شد. برای جمع­آوری داده­ها از پرسش­نامه بازنگری شده وسواسی-اجباری (OCI-R، فوا و همکاران، ۲۰۰۲)، پرسش­نامه مهارت­های ذهن­آگاهی کنتاکی ­(KIMS)، فرم کوتاه پرسش­نامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (CERQ-P-short) و مقیاس راهبردهای مقابله­ای اندلر و پارکر (CISS) استفاده شد. داده­های جمع‌آوری‌شده با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گام­به­گام تجزیه‌وتحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که خودسرزنشی از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (۰۱/۰>P و ۱۵۹/۰=r) و مقابله­ اجتناب­مدار از راهبردهای مقابله­ای (۰۱/۰>P و ۰۵۸/۰=r) با علائم اختلال وسواسی-جبری رابطه­ی مثبت و معنی­داری دارند. همچنین پذیرش بدون قضاوت (۰۱/۰>P و ۱۵۱/۰-= r) و توصیف کردن (۰۱/۰>P و ۱۰۳/۰-=r) از مؤلفه­های ذهن­آگاهی و مقابله مسئله­مدار (۰۱/۰>P و ۰۷۳/۰-=r) از راهبردهای مقابله­ای با علائم اختلال وسواسی-جبری رابطه­ی منفی و معنی­دار دارند که درنهایت، متغیرهای خودسرزنشی و پذیرش بدون قضاوت توانستند در دو گام ۹/ ۳ درصد از واریانس علائم اختلال وسواسی-جبری را تبیین کنند.
نتیجه‌گیری: با در نظر گرفتن این نتایج، به نظر می­رسد برای پیشگیری نوجوانان به اختلال وسواسی-جبری، توجه به متغیرهای خودسرزنشگری و پذیرش بدون قضاوت بسیار ضروری است.
سروش ذوالقدری، زهره رافضی، نارین حسنی گودرزی، فاطمه اسکندریان،
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری کروناویروس ۲۰۱۹، بیماری­ای عفونی­ است که بر اثر کروناویروس سندرم حادتنفسی ۲(SARS-CoV-۲) ایجاد می­گردد. شیوع این ویروس، اثرات گوناگونی را بر افراد مختلف جامعه برجای گذاشته است. در این میان برخی افراد میزان بیشتری از رفتارهای خودمراقبتی را نشان می­دهند که می­تواند به دلایل گوناگونی اشاره داشته باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش کانون کنترل سلامت و اضطراب مرگ در پیش­بینی رفتارهای خودمراقبتی مرتبط با کرونا در دانشجویان شهر تهران بود.
مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر توصیفی همبستگی به شیوه­ی پیش‌بینی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه­ی دانشجویان شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ بودند که از میان آن­ها ۴۷۸ نفر به شیوه­ی نمونه­گیری در دسترس، برای نمونه­ی پژوهشی انتخاب شدند و با مقیاس کانون کنترل سلامت (۱۹۷۸) و اضطراب مرگ (۱۹۷۰) به صورت اینترنتی و از طریق شبکه­های اجتماعی مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس داده­های حاصل با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام‌به‌گام، از طریق نسخه ۲۶ بسته­ی آماری برای علوم اجتماعی تجزیه‌وتحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد بین کانون کنترل درونی، کانون کنترل مربوط به افراد مؤثر و اضطراب مرگ با رفتارهای خودمراقبتی رابطه­ی مثبت و معنادار (۱/۰ p<) و بین کانون کنترل مربوط به شانس و رفتارهای خودمراقبتی رابطه­ی منفی و معنادار (۰۵/۰ p<) وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام‌به‌گام نشان داد که متغیرهای پژوهش تنها قادر به تبیین و پیش­بینی ۱۴ درصد از واریانس رفتارهای خودمراقبتی دانشجویان شهر تهران هستند.
نتیجه‌گیری: به‌طورکلی یافته­های این پژوهش مؤید نقش برجسته­تر کانون کنترل مربوط به افراد مؤثر در پیش­بینی رفتارهای خودمراقبتی مرتبط با کرونا در دانشجویان بود.


صفحه ۱ از ۱