منصور بیرامی، عباس بخشی پور رودسری، علی فخاری، زهرا خاکپور، دوره ۹، شماره ۵ - ( ۱۱-۱۳۹۰ )
چکیده
زمینه و هدف: اختلالات خوردن و اختلال وسواس فکری – عملی همایندی بالایی با یکدیگر دارند. تکانشگری یک ویژگی مشترک بین این دو اختلال است. هدف این مطالعه مقایسه تکانشگری در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری – عملی و اختلالات خوردن و افراد بهنجار است. مواد و روش ها: این مطالعه بر روی بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی و اختلالات خوردن که در سالهای ۱۳۹۰-۱۳۸۹ در کلینیک بزرگمهر شهر تبریز تحت درمان قرار گرفتند، و با روش نمونهگیری در دسترس انجام شده است. گروه بهنجار با گروههای بالینی همتا شدند. برای جمعآوری اطلاعات از آزمون تکانشگری Barratt استفاده شد. یافتهها: جهت تحلیل دادهها از روش تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) استفاده شد. نتایج نشان میدهند که گروههای بالینی در مقایسه با گروه بهنجار تکانشگری بیشتری نشان میدهند، اما هیچ تفاوت معنیداری بین گروههای بالینی وجود ندارد. با توجه به زیرمقیاسها، نتایج نشان میدهد که در تکانشگری توجهی و تکانشگری بیبرنامگی تفاوت معنیداری بین بیماران مبتلا به وسواس و اختلالات خوردن با گروه بهنجار وجود دارد، اما هیچ تفاوت معنیداری بین گروههای بالینی دیده نمیشود. در تکانشگری حرکتی هیچ تفاوت معنیداری بین سه گروه دیده نمیشود. نتیجه گیری: میزان بالای تکانشگری و مؤلفههای آن بین بیماران قابل توجه است و میتواند توجیهکننده مشکلات این بیماران در بازداری رفتاری و به تأخیر انداختن نیازها باشد. واژه های کلیدی: وسواس فکری – عملی، اختلالات خوردن، تکانشگری.
فروغ خاکپور، احمد عابدی، غلامرضا منشئی، دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف : کارکردهای اجرایی، کارکردهای عالی شناختی و فراشناختی میباشند که نقص در آنها، یکی از ویژگیهای اصلی اختلال بیشفعالی/ نارسایی توجه (Attention deficit hyperactivity disorder یا ADHA) است. این اختلال منجر به بروز مشکل در رفتارهای یادگیری و عملکرد تحصیلی دانشآموزان میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی بر اساس مدل کارکرد اجرایی Anderson بر رفتارهای یادگیری و عملکرد تحصیلی دانشآموزان مبتلا به ADHA انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و همراه با گروه شاهد بود. جامعه مورد بررسی را دانشآموزان مبتلا به ADHA از بین تمام دانشآموزان پایه ششم مدارس ابتدایی منطقه ۱۵ تهران تشکیل داد. با استفاده از نمونهگیری تصادفی خوشهای، ۳۰ دانشآموز انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. گروه آزمایش برنامه آموزشی کارکرد اجرایی بر اساس مدل Anderson را طی ۱۰ جلسه دریافت کرد. ابزارهای مورد استفاده، پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج و مقیاس رفتارهای یادگیری (Learning Behaviors Scale یا LBS) McDermott بود. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: برنامه آموزشی کارکرد اجرایی بر اساس مدل Anderson، منجر به افزایش معنیدار متغیرهای خودکارامدی، تأثیرات هیجانی، برنامهریزی و فقدان کنترل پیامد گردید (۰۰۱/۰ > P). همچنین، در افزایش متغیرهای انگیزه شایستگی، نگرش نسبت به یادگیری، پشتکار/ توجه و راهبرد/ انعطافپذیری رفتارهای یادگیری تأثیرگذار بود (۰۰۱/۰ > P). نتیجهگیری: برنامه آموزشی کارکرد اجرایی بر اساس مدل Anderson، موجب ارتقای رفتارهای یادگیری و عملکرد تحصیلی دانشآموزان مبتلا به ADHA میشود.
آرزو حشمتی، ساحل خاکپور، زهرا کوثری، مجید محمدی، سعیده زنوزیان، دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: پدیده خودکشی (Suicide) یک ناهنجاری اجتماعی است که در ایران و بهخصوص بین دانشجویان شیوع دارد. این پدیده دارای ابعاد متعددی است که درنتیجه عوامل روانشناختی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی رخ میدهد. استفاده کارآمد از توان دانشجویان و تلاش برای حفظ پویایی محیط دانشگاه لزوم توجه به مشکلات دانشجویان و رسیدگی به تنشهای آنان را ضروری مینماید. ازاینرو هدف پژوهش حاضر بررسی شیوع خودکشی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زنجان بود. مواد و روشها: این مطالعه بهصورت توصیفی-مقطعی انجام گردید. نمونه این مطالعه ۴۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زنجان بودند که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه استانداردشده سنجش افکار خودکشی بک (Beck Scale for Suicidal Ideations یا BSSI) در اختیار دانشجویان قرار گرفت. دادههای پژوهش با استفاده از آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد شیوع افکار پرخطر خودکشی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زنجان ۶ درصد است. شیوع افکار خودکشی در مردان (۲/۱۰ درصد) بهطور معناداری بیشتر از زنان (۶/۳ درصد) بود (۰۰۲/۰p = ). شیوع افکار خودکشی در دانشجویان غیر خوابگاهی (۱۹ درصد) بهطور معناداری بیشتر از دانشجویان خوابگاهی (۹/۴ درصد) بود (۰۱۷/۰p = ). بین شیوع افکار خودکشی بر اساس مقاطع تحصیلی تفاوت معناداری مشاهده نشد (۵۶۶/۰p = ). نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد افکار خودکشی در بین دانشجویان از شیوع قابلتوجهی برخوردار است. با توجه به اینکه افکار خودکشی میتوانند زمینهساز اقدام به خودکشی باشند میتوان با ارائه خدمات بهداشت روان و غربالگری منظم گام مؤثری در پیشگیری از این معضل در بین دانشجویان برداشت.