logo

جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای حق شناس

معصومه موسوی، حسن حق شناس، جواد علیشاهی، سید بدرالدین نجمی،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده

Normal ۰ false false false MicrosoftInternetExplorer۴ /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:۰; mso-tstyle-colband-size:۰; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:۰in ۵,۴pt ۰in ۵.۴pt; mso-para-margin:۰in; mso-para-margin-bottom:.۰۰۰۱pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:۱۰.۰pt; font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#۰۴۰۰; mso-fareast-language:#۰۴۰۰; mso-bidi-language:#۰۴۰۰;} چکیده مقدمه : موفقیت در آزمون نقش اساسی در موفقیت شغلی و تحصیلی دانش‌آموزان دارد. در دانش‌آموزانی که به هنگام امتحان دستخوش اضطراب می‌شوند از کیفیت پردازش اطلاعات کاسته می‌‌شود و این امر بر عملکرد تحصیلی تأثیر مهمی خواهد داشت. هدف این مطالعه تعیین ارتباط پاره‌ای از عوامل فردی - اجتماعی با اضطراب امتحان در دانش‌آموزان دبییرستانی بود. مواد و روش‌ها: این مطالعه به روش توصیفی- تحلیلی و از نوع مقطعی بر روی نمونه‌ای به تعداد ۵۱۲ نفر از دختران و پسران دبیرستان‌های دولتی، خصوصی و تیزهوشان شهر شیراز انجام شد. ابزار جمع‌آوری اطلاعات شامل سیاهه اضطراب امتحان اسپیلبرگر و پرسش‌نامه ویژگی‌های فردی- خانوادگی بود. در نهایت داد‌ه‌‌های خام تحت نرم‌افزار SPSS ۱۱ و با آزمون‌های آماری ANOVA و t برای مقایسه میانگین‌های مستقل و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: نتایج مبین ارتباط معنی‌دار بین نمره اضطراب امتحان با ناحیه آموزش و پرورش، تعداد دانش‌آموزان کلاس و واکنش مدرسه و والدین به افت تحصیلی دانش‌آموزان بود (۰۵/۰ > P)، ولی بین نمره اضطراب امتحان با سن والدین و وضعیت زندگی مشترک والدین و تعداد مراجعه والدین به مدرسه ارتباط معنی‌داری یافت نشد. نتیجه‌گیری: یافته‌های این پژوهش مؤید اثر هیجان اضطراب بر عملکرد فرد، به ویژه عملکرد تحصیلی دانش‌‌آموزان، بود؛ پس شناسایی عوامل فردی، اجتماعی و زیستی اضطراب می‌تواند به اتخاذ تدابیری برای کاهش سطح آن منجر شود. واژه‌های کلیدی: اضطراب امتحان، دانش‌آموزان دبیرستانی، عوامل فردی- اجتماعی، شهر شیراز
علی نویدیان، لیلا حق شناس، محمد رضا عابدی، ایران باغبان، مریم فاتحی زاده،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف : افزایش  پاسخ دهی به درمان های فعلی از جمله درمان های شناختی رفتاری، اولویت مهم تحقیق بالینی است .این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر شدت علایم مبتلایان به اختلال وسواسی-جبری انجام گردید. مواد و روش ها :  پژوهش کارآزمایی بالینی یک سو کور است که با طرح پیش آزمون ، پس آزمون با گروه کنترل و در زمان های مختلف بر روی ۴۰ نفر مبتلا به اختلال وسواسی-جبری در سال ۸۸ اجرا شده است.افراد  از طریق نمونه گیری در دسترس با رعایت معیارهای ورود  انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. مداخله ده جلسه درمان شناختی رفتاری گروهی بود که با اصول مصاحبه انگیزشی تلفیق و به گروه آزمایش ارائه شد.  داده های بدست آمده از طریق  پرسشنامه های یل بروان و مقیاس ناتوانی شیهان، بااستفاده از آزمون های آماری آنالیز اندازه های تکراری و t تجزیه و تحلیل شد. یافته­ها : نتایج نشان داد میانگین نمره یل بروان در مورد شدت علایم وسواسی-جبری گروه کنترل در مرحله قبل، بعد و پیگیری بترتیب ۶۴/۲۹ ، ۹۲/۱۹ و ۲۰ و در گروه آزمایش ۵۸/۳۴ ، ۲۳/۱۷ و ۳۵/۱۹ است.آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری نشان داد گرچه اختلاف معناداری بین دو گروه وجود نداشت( ۰۶/۰   =P ) ولی پس از مداخله میزان کاهش شدت علایم وسواسی-جبری در گروه دریافت کننده مصاحبه انگیزشی بیش از گروه کنترل است( ۰۰۰۱/۰ =P ) و این کاهش تا مرحله پیگیری همچنان ادامه یافته است. نتیجه گیری : تلفیق اصول مصاحبه انگیزشی گروهی با درمان شناختی رفتاری معمول ، روشی موثر برای کاهش شدت علایم اختلال وسواسی-جبری و نهایتا" کاهش میزان ناتوانی ناشی از علایم است.  واژه های کلیدی : مصاحبه انگیزشی، اختلال وسواسی جبری، ناتوانی عملکرد، درمان شناختی رفتاری.
مجتبی حبیبی، بنفشه غرایی، بهروز بیرشک، مهستی حق شناس، مهرداد کاظم زاده، محمد شمس،
دوره ۱۱، شماره ۶ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده

  چکیده زمینه و هدف: هدف این تحقیق، ارزشیابی درونی کیفیت اجرای برنامه‌های درسی گروه روان‌شناسی بالینی دانشگاه علوم پزشکی تهران بوده است. مواد و روش‌ها: این مطالعه موردی از نوع پژوهش‌های توصیفی است. برای جمع‌آوری اطلاعات از ابزار اندازه‌گیری پرسش‌نامه استفاده شده است و جامعه آماری شامل دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد، دکتری تخصصی، اساتید گروه روان‌شناسی بالینی انستیتو روان‌پزشکی تهران، دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال تحصیلی ۱۳۸۹-۱۳۸۸ بودند. یافته‌ها: نتایج این پژوهش بیانگر آن بود که در حوزه‌های مدیریت و سازماندهی، دانشجویان و سنجش و ارزیابی گروه در حد مطلوب و در حوزه‌های رسالت و اهداف آموزشی، برنامه آموزشی، هیأت علمی، منابع آموزشی و پژوهشی گروه در حد نسبتاً مطلوب ارزشیابی شده است. اولویت‌های گروه به ترتیب: ۱- توجه بیشتر به آموزش مبتنی بر برنامه درسی ۲- برنامه دقیق‌تر، اختصاص امکانات مالی و نیروی انسانی بیشتر جهت ارتقا وضعیت پژوهش گروه؛ ۳ – برنامه‌ریزی جهت ارتقا وضعیت استخدامی اعضا هیأت علمی؛ ۴- ایجاد امکانات رفاهی و خدماتی اعضا هیأت علمی؛ ۵- برآوردن نیازهای دانشجویان از نظر مسکن و کمک هزینه تحصیل لازم جهت جلوگیری از انجام کارهای غیرآموزشی برای امرار معاش؛ ۶- برگزاری جلسات سالیانه گروه با مسؤولین دانشکده و دانشگاه جهت تعامل بیشتر و حل مسایل گروه. نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های پژوهش حاضر پیشنهاد می‌شود که نتایج پژوهش حاضر به عنوان مطالعه مقدماتی جهت ارزیابی سایر گروه‌های آموزشی مشابه در کل کشور قلمداد شده و تجارب عملی لازم به گروه‌های دیگر منتقل گردد. واژه‌های کلیدی: ارزشیابی درونی، روان‌شناسی بالینی

صفحه ۱ از ۱