مریم حریری، غلامرضا منشئی، حمید طاهر نشاط دوست، محمدرضا عابدی، دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر درمان شناختی- رفتاری (Cognitive behavior therapy یا CBT)، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and Commitment Therapy یا ACT) و دارودرمانی بر شدت علایم وسواس موکنی انجام شد. مواد و روشها: شرکت کنندگان مطالعه را ۸ زن و یک مرد بالای ۱۶ سال که مبتلا به اختلال وسواس موکنی بودند، تشکیل داد که به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه آزمایشی درمان CBT (۳ نفر)، درمان ACT (۳ نفر) و دارودرمانی (۳ نفر) قرار گرفتند. در تحقیق حاضر از روش پژوهشی مورد منفرد A-B استفاده گردید. پس از سه جلسه خط پایه، مداخله آغاز شد و برای روش CBT و ACT هر کدام ده جلسه انفرادی ۶۰ دقیقهای هفتگی و برای دارودرمانی نیز ده جلسه هر دو هفته یک بار برگزار شد. یک ماه پس از مداخله، مراجعان در سه جلسه به فاصله یک ماه تحت آزمون پیگیری قرار گرفتند. جهت جمعآوری اطلاعات، از مقیاس Massachusetts (Massachusetts General Hospital Hairpulling Scale یا MGH-HPS) استفاده گردید. یافتهها: یافتههای پژوهش بر اساس تحلیل دیداری و شاخصهای آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و حاکی از آن بود که روش CBT و پس از آن روش ACT بیشترین تأثیر را بر کاهش شدت علایم اختلال وسواس موکنی داشت و دارودرمانی کمترین تأثیر را در این زمینه نشان داد. نتیجهگیری: با توجه به تأثیر روشهای CBT و ACT بر شدت علایم اختلال موکنی، میتوان از این دو شیوه برای درمان افراد مبتلا به این اختلال بهره گرفت.
پریسا حریری، عذرا اعتمادی، احمد عابدی، دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مهمترین و عمیقترین نوع ارتباط، ارتباط زناشویی است. روابط زناشویی سالم و ماندگار موجب سلامت جسمی و روانی زوجین و خانواده میشود. این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی زوجدرمانی ایماگوتراپی بر ثبات زندگی زناشویی زوجین جانباز صورت گرفت. مواد و روشها: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی بر اساس طرح پیشآزمون – پسآزمون و همراه با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی زوجین جانباز شهر شیراز تشکیل داد. نمونهها شامل ۲۰ زوج بود که بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در گروه آزمایش ۱۰ جلسه مداخله ۹۰ دقیقهای صورت گرفت. شرکتکنندگان در پژوهش در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری به پرسشنامه بیثباتی زناشویی (Marital Instability Index) پاسخ دادند. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: زوجدرمانی ایماگوتراپی بر بهبود ثبات زندگی زناشویی زوجین در مرحله پسآزمون تأثیر معنیداری داشته است و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز باقیمانده است (۰۰۱/۰> p ). همچنین نتایج نشان داد، در هر دو مرحله پسآزمون و پیگیری در گروه آزمایش میانگین نمرات ثبات زندگی زناشویی مردان پایینتر از زنان است که نشان میدهد ایماگوتراپی بهطور معنیداری بر بهبود ثبات زناشویی مردان و باقی ماندن تأثیر درمان در آنها مؤثرتر از زنان عمل نموده است (۰۰۱/۰> p ). نتیجهگیری : زوجدرمانی ایماگوتراپی بهواسطه درک فرایندهای ناخودآگاه و ترکیب بصیرت و عمل به افزایش ثبات زندگی زناشویی زوجین جانباز منجر میشود.