logo

جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای ثابت

حمزه کریمی، اکبر همتی ثابت، محمد حقیقی، محمد احمدپناه، حمید محمدبیگی،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده

زمینه و هدف : این پژوهش، با هدف مقایسه اثربخشی آموزش گروهی مدیریت خشم و مهارت‌های ارتباطی بر میزان پرخاشگری معتادان به حشیش زندان شهر همدان انجام شد. مواد و روش‌ها: پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی همراه با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون انجام شد. جامعه آماری شامل ۷۰۰ نفر از زندانیان اردوگاه کار درمانی همدان بودند که سابقه مصرف حشیش و رفتار پرخاشگرانه داشتند که با استفاده از فرمول حجم نمونه Krejcie و Morgan به صورت تصادفی ساده ۲۴۸ نفر انتخاب شدند و بعد از اجرای پرسش‌نامه پرخاشگری Buss-Perry AGQ (Aggression questionnaire)، ۶۳ نفر از این افراد که پرخاشگری بالایی داشتند، انتخاب و از بین آن‌ها نیز به طور تصادفی ۴۵ نفر انتخاب نهایی شدند که در سه گروه ۱۵ نفری جای گرفتند. ۱۵ نفر در گروه آموزشی مدیریت خشم (مهارت‌های زندگی، Kling و Chris ۱۹۹۸) ۱۵ نفر در گروه آموزش مهارت‌های ارتباطی (روان‌شناسی روابط انسانی، Bulletin ۱۹۹۴) و ۱۵ نفر در گروه شاهد جایگزین شدند. گروه آزمایش اول در ۸ جلسه ۶۰ دقیقه‌ای به مدت ۱ ماه تحت آموزش مدیریت خشم قرار گرفتند و گروه آزمایش دوم نیز در ۸ جلسه ۶۰ دقیقه‌ای به مدت ۱ ماه تحت آموزش مهارت‌های ارتباطی قرار گرفتند و گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکردند و پس از اتمام برنامه آموزشی پس‌آزمون برای هر سه گروه اجرا شد. یافته‌ها: نتایج به دست آمده با استفاده از شاخص آماری تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مدیریت خشم و مهارت‌های ارتباطی بر کاهش پرخاشگری مؤثر بوده‌اند. نتیجه‌گیری: آموزش مهارت‌های ارتباطی در مقایسه با مدیریت خشم در کاهش پرخاشگری مؤثرتر بود. واژه‌های کلیدی: مدیریت خشم، مهارت‌های ارتباطی، پرخاشگری
علی نجات، زهره رافضی، فریده حسین ثابت،
دوره ۱۸، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: اختلال وسواسی-جبری، یکی از اختلالات ناتوان­کننده و شایع در نوجوانان است. عوامل زیادی در ایجاد و تداوم این اختلال نقش دارد که اخیراً سازه­های شناختی توجه زیادی به خود جلب کرده است. ازاین‌رو پژوهش حاضر با هدف پیش­بینی علائم اختلال وسواسی-جبری بر اساس مؤلفه­های ذهن­آگاهی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و راهبردهای مقابله­ای انجام گرفت.
مواد و روش‌ها: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه­ آماری شامل کلیه دانش­آموزان مقطع متوسطه دوره اول شهر تبریز در سال تحصیلی ۱۳۹۸-۱۳۹۷ بود. درنهایت داده­های ۳۵۷ نفر (۲۰۰ دختر و ۱۵۷ پسر) که به‌عنوان نمونه پژوهش با روش نمونه­گیری تصادفی خوشه­ای چندمرحله­ای انتخاب‌شده بودند، تحلیل شد. برای جمع­آوری داده­ها از پرسش­نامه بازنگری شده وسواسی-اجباری (OCI-R، فوا و همکاران، ۲۰۰۲)، پرسش­نامه مهارت­های ذهن­آگاهی کنتاکی ­(KIMS)، فرم کوتاه پرسش­نامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (CERQ-P-short) و مقیاس راهبردهای مقابله­ای اندلر و پارکر (CISS) استفاده شد. داده­های جمع‌آوری‌شده با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گام­به­گام تجزیه‌وتحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که خودسرزنشی از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (۰۱/۰>P و ۱۵۹/۰=r) و مقابله­ اجتناب­مدار از راهبردهای مقابله­ای (۰۱/۰>P و ۰۵۸/۰=r) با علائم اختلال وسواسی-جبری رابطه­ی مثبت و معنی­داری دارند. همچنین پذیرش بدون قضاوت (۰۱/۰>P و ۱۵۱/۰-= r) و توصیف کردن (۰۱/۰>P و ۱۰۳/۰-=r) از مؤلفه­های ذهن­آگاهی و مقابله مسئله­مدار (۰۱/۰>P و ۰۷۳/۰-=r) از راهبردهای مقابله­ای با علائم اختلال وسواسی-جبری رابطه­ی منفی و معنی­دار دارند که درنهایت، متغیرهای خودسرزنشی و پذیرش بدون قضاوت توانستند در دو گام ۹/ ۳ درصد از واریانس علائم اختلال وسواسی-جبری را تبیین کنند.
نتیجه‌گیری: با در نظر گرفتن این نتایج، به نظر می­رسد برای پیشگیری نوجوانان به اختلال وسواسی-جبری، توجه به متغیرهای خودسرزنشگری و پذیرش بدون قضاوت بسیار ضروری است.
ستاره منصور، خدیجه ابوالمعالی الحسینی، مهرداد ثابت،
دوره ۲۰، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده

سابقه و هدف : به منظور پیش بینی قصد رفتاری برای اهدای خون بر اساس رفتار برنامه ریزی شده و هنجار اخلاقی در اهداکنندگان خون در شهر تهران نیازمند جذب داوطلبانه اهدای خون در افراد می باشیم .
 مواد و روش ها : در این پژوهش ۳۱۶ نفراز مراجعین جهت اهدای خون در چهار مرکز انتقال خون درشهر تهران انتخاب شدند که از این افراد ، ۱۹۴ نفر زن و ۱۲۲ نفرمرد و ۱۸۸ نفر مجرد و ۱۲۸ نفر متاهل بودند و ۲۰۷ نفر سابقه اهدای خون داشتند . میانگین سنی شرکت کنندگان نیز ۴۱ / ۳۱ سال بود . از روش نمونه گیری غیر تصادفی سهمیه ای استفاده شد و از شرکت کنندگان درخواست شد به پرسش نامه های مبتنی برنظریه رفتار برنامه ریزی شده و هنجارهای اخلاقی پاسخ دهند و در انتها ، به منظور تجزیه و تحلیل ویژگیهای روان شناختی گروه نمونه ، از امار توصیفی ، مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS ۲۱,۰  استفاده شد .
یافته ها : ضریب همبستگی بین قصد رفتاری برای اهدای خون و رفتار برنامه ریزی شده ( ۵۱ / ۰) و هنجار اخلاقی ( ۱۵ / ۰ ) در سطح ۰۱ / ۰ معنادار می باشد . همچنین ضریب مسیر مربوط به رفتار برنامه ریزی شده به قصد رفتاری برای اهدای خون در سطح کمتر از ۰۰۱ / ۰ معنادار و ضریب مسیر مربوط به هنجار اخلاقی به قصد رفتاری برای اهدای خون در سطح کمتر از  ۰۵/ ۰ معنادار بود .
نتیجه گیری : 
 نظریه رفتار برنامه ریزی شده در پیش بینی رفتارهای مبتنی بر نوع دوستی مانند اهدای خون در داوطلبان مورد استفاده مکرر قرار گرفته و امیدوارکننده بوده ، اما به طور کلی قابلیت پیش بینی کنندگی آن با در نظر گرفتن ساختار های دیگر مانند هنجار اخلاقی افزایش می یابد . با استفاده از این مدل ، هنجار اخلاقی فقط به عنوان یک پیش بینی کننده مهم قصد برای اهدا کنندگان ( و نه افراد غیر دهنده ) و نگرش به عنوان یک پیش بینی کننده غیر قابل توجه برای این برای این گروه بوده است .
 
دکتر هادی صمدیه، آقای مهدی صدری، خانم کیانا حیدری جاغرق، خانم عاطفه ثابتی بایگی، آقای یوسف اسفلانی،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات روابط مستقیم و مثبت بین ارضای نیازهای بنیادین روان­شناختی و درگیری تحصیلی را نشان می­دهند. با این حال، مطالعات اندکی مکانیزم­های زیربنایی اثرگذار بر این روابط را به ویژه در دوران کرونا مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی­ احساس تعلق به دانشگاه در رابطه بین ارضای نیازهای بنیادین در روابط دوستی با ابعاد درگیری تحصیلی بود.
مواد و روش‌ها: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه بیرجند در نیمسال دوم تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ تشکیل دادند. تعداد ۲۹۰ نفر به روش نمونه­گیری دردسترس انتخاب شدند و به مقیاس­های ارضای نیازهای بنیادین در روابط، حس عضویت روان­شناختی در دانشگاه و پرسشنامه درگیری تحصیلی پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده­ها از روش مدل­یابی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته‌ها: یافته­‌ها نشان داد که ارضای نیازهای بنیادین در روابط دوستی نقش یک عامل حمایتی و مثبت در احساس تعلق به دانشگاه داشت. بعلاوه، نقش واسطه­ای احساس تعلق به دانشگاه در رابطه بین ارضای نیازهای بنیادین روان­شناختی در روابط با دوستان و درگیری تحصیلی تأیید شد (۰۱/۰>P). شاخص­های برازش کلی مدل نیز نشان داد که مدل مذکور برازش مناسبی دارد. همچنین، احساس تعلق به طور معناداری با درگیری تحصیلی ارتباط داشت.
نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش حاضر بر اهمیت بسترسازی برای درگیری تحصیلی دانشجویان در کلاس­های دانشگاهی که مستلزم فراهم نمودن فضایی برای تقویت روابط دوستی و نیز به تبع آن تجربه احساس تعلق آن­ها به دانشگاه است، تأکید می­کند. محدودیت­های این مطالعه و جهت­گیری­های پژوهش­های بعدی مورد بحث قرار خواهند گرفت.   

تازه‌های تحقیق
هادی صمدیه:
Google Scholar, Pubmed


صفحه ۱ از ۱