فاطمه ترابی، دیبا سیف، دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف : توجه به شوخطبعی و رابطه آن با هوش هیجانی امری ضروری است، چرا که عملکرد هیجانی میتواند متأثر از شوخطبعی افراد باشد. پژوهش حاضر با هدف پیشبینی هوش هیجانی بر مبنای شوخطبعی و ابعاد آن در میان دانشجویان سرآمد دانشگاه انجام شد. مواد و روشها: این پژوهش توصیفی بر روی ۱۱۵ نفر (۷۱ دختر و ۴۴ پسر) دانشجوی سرآمد مشتمل بر دانشجویان استعداد درخشان و ممتاز دانشگاه شیراز انجام شد که در سال ۱۳۹۰ به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. برای ارزیابی هوش هیجانی از پرسشنامه ویژگیهای هوش هیجانی Petrides و Furnham و برای سنجش شوخطبعی از پرسشنامه شوخطبعی خشوعی استفاده گردید. دادهها با محاسبه ضریب همبستگی Pearson و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان با به کارگیری نرمافزار SPSS نسخه ۱۶ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: بین هوش هیجانی و شوخطبعی و ابعاد آن (لذت از شوخی، خنده، شوخی کلامی، شوخطبعی در روابط اجتماعی و شوخطبعی در شرایط استرسآور) رابطه معنیدار و مثبت وجــود داشت. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که شوخطبعی در روابط اجتماعی و شوخطبعی در شرایط استرسآور هوش هیجانی را پیشبینی میکند. نتیجهگیری: رابطهای مثبت بین هوش هیجانی و ابعاد شوخطبعی برقرار است. از میان ابعاد شوخطبعی، مهمترین پیشبینی کننده هوش هیجانی در میان دانشجویان سرآمد دانشگاه، شوخطبعی در روابط اجتماعی است. واژههای کلیدی: شوخطبعی، هوش هیجانی، تیزهوشی، دانشجویان سرآمد، دانشجویان استعداد درخشان و ممتاز
علی سلیمانی، آرزو لشکری، یگانه ترابی، دوره ۱۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف:بهزیستی روانشناختی پذیرش خود، استقلال، روابط مثبت با دیگران، هدفمندی در زندگی، رشد شخصی و تسلط بر محیط است.عوامل متعددی بر بهزیستی روانشناختی تأثیر دارند؛ بنابراین هدف این پژوهش بررسی نقش واسطهای ترس از شادی و ناگویی خلقی در ارتباط با تروما و بهزیستی روانشناختی بود. مواد و روشها:پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است. برای این منظور ۲۶۲ نفر از دانشجویان دانشگاههای البرز و علم و فرهنگ به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامههای ترس از شادی (FSH)، بهزیستی روانشناختی، ناگویی هیجانیتورنتو (TAS) و ترومای دوران کودکی(CTQ) پاسخ دادند. تحلیل دادهها نیز با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار ۸.۸۵LISRELانجام شد. همچنین برای برآورد آمار توصیفی از نرمافزار SPSS۲۴استفاده شد. یافتهها:نتایج تحلیل نشان داد که مدل فرضی با مدل اندازهگیری برازش دارد (۰۵۵/۰= RMSEA، ۹۲/۰= CFI،۵۸۸/۲= x۲/df). نتایج تحلیل نشان دادند که تروما و آسیب دوران کودکی با میانجیگری ناگویی خلقی و ترس از شادی قادرند بهزیستی روانشناختی را پیشبینی کنند، بهنحویکه ناگویی خلقی و ترس از شادی بهطور مثبت و غیرمستقیم قادر به پیشبینی بهزیستی روانشناختی بودند. نتیجهگیری:میتوان بر اساس یافتههای پژوهش نتیجه گرفت که ترس از شادی و ناگویی هیجانی در رابطه بین ترومای دوران کودکی و بهزیستی روانشناختی نقش واسطهای دارند. توجه به این مکانیسم تأثیر میتواند در بهزیستی افراد و نیز مداخلات مؤثر بر ترومای دوران کودکی مؤثر باشد.