محمدابراهیم شریعتی، زهرا ایزدی خواه، حسین مولوی، مهرداد صالحی، دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۵-۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهشهای موجود در حوزه اعتیاد عموماً معطوف به بررسی و اتخاذ تدابیری است برای ترک! نه کیفیت زندگی فرد قربانی اعتیاد. به همین خاطر در این پژوهش ضمن آموزش افراد معتاد در جهت افزایش یا بهبود کیفیت زندگی، اصلاح و رشد آموزه های شناختی- رفتاری، تاثیر این پیشرفتها بر عامل مهمی همچون خودکارآمدی مورد بررسی قرار گرفته است. مواد و روشها: پژوهش از نوع نیمه تجربی همراه با گروه آزمایش و کنترل، با پیگیری (۴۵ روزه) میباشد. جهت تعیین حجم نمونه ابتدا به شیوه تصادفی دو درمانگاه ترک اعتیاد (رها بخش و فردای روشن) در سال ۱۳۹۰، انتخاب شدهاند. ۳۶ نفر از افراد متقاضی شرکت در پژوهش به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (گروه درمانی به شیوهی شناختی– رفتاری و درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی) و کنترل تقسیم شدهاند. در پایان جلسات از هر سه گروه پس آزمون و پیگیری ۴۵ روزه، به عمل آمد. به دلیل کنترل متغیرهای مداخلهگر علاوه بر استفاده از آمار توصیفی از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافتهها: نتایج پژوهش، بیانگر آن است که درمان شناختی– رفتاری و درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی توانسته اند در مرحله ی پس آزمون به طور معناداری نمرات خودکارآمدی معتادان را نسبت به گروه کنترل افزایش دهد؛ البته نکته قابل ذکر اثر بخشی بیشتر درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی بر خودکارآمدی معتادان در مرحله پیگیری بود (۰۰۱/۰ P=). نتیجهگیری: یافته های پژوهش اهمیت استفاده از تکنیکهای افزایش خودکارآمدی را مشخص و نشان داد هنگامی که این تکنیکها را به طور سازمان یافته در حوزههای مهم زندگی به کار ببریم؛ تأثیر بهتری خواهیم گرفت.
سپیده دهقانی، زهرا ایزدی خواه، مریم محمد تقی نسب، الهام رضایی، دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده
چکیده: زمینه و هدف: طرح واره‏های ناسازگار اولیه یکی از عوامل مختل کننده‏ی کیفیت زندگی است، اما مکانیزم این آسیب‏پذیری به خوبی شناخته نشده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه‏ای راهبرد‏های مقابله با استرس در رابطه‏ی بین طرح واره‏های ناسازگار اولیه در حوزه‏ی طرد و بریدگی و کیفیت زندگی روانی بود. مواد و روش‏ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه‏ی پژوهش مردان و زنان ۲۰ تا ۳۵ ساله‏ی ساکن شهر اصفهان در سال ۱۳۹۰ بودند که از این میان ۲۴۵ نفر به عنوان نمونه و با استفاده از روش نمونه‏گیری در‏ دسترس انتخاب شدند. آزمودنی‏ها فرم کوتاه پرسش نامه‏ی طرح واره‏های ناسازگار اولیه‏ی یانگ (YSQ-SF یا Young Schema Questionnaire-Short Form) ، پرسش نامه‏ی مقابله با شرایط پر ‏استرس (CISS یا Coping Inventory for Stressful Situation) و فرم کوتاه پرسش نامه‏ی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL-BREF) را تکمیل کردند. داده‏ها با استفاده از روش تحلیل مسیر و نرم‏افزار های۱۸ SPSS و ۸,۵ LISREL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته‏ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد مقابله‏ی هیجان‏مدار در رابطه‏ی بین طرح واره‏ی محرومیت هیجانی و کیفیت زندگی روانی (۱۱/۰- = اثر مسقیم، ۰۷/۰- = اثر غیرمستقیم، ۰۵/۰< P) و رابطه‏ی میان طرح واره‏ی رهاشدگی و کیفیت زندگی روانی (۰۹/۰- = اثر مستقیم، ۰۴/-۰= اثر غیر مستقیم، ۰۵/۰< P) نقش واسطه‏ای دارد. نتیجه گیری: راهبرد‏های مقابله‏ای واسطه‏ی رابطه‏ی بین طرح واره‏های ناسازگار اولیه و کیفیت زندگی روانی هستند. بنابراین، با بهبود راهبرد‏های مقابله‏ای ناسازگارانه‏ی افرادی که دارای طرح واره‏های ناسازگار اولیه هستند می‏توان کیفیت زندگی روانی آن ها را افزایش داد.