مریم جدید میلانی، طاهره اشک تراب، ژیلا عابد سعیدی، حمید علوی مجد، دوره ۹، شماره ۵ - ( ۱۱-۱۳۹۰ )
چکیده
زمینه و هدف : بر اساس تئوری خودتعالی مداخلاتی که سبب ارتقای خود- تعالی میشود، ارتقای وضعیت سلامت را به دنبال دارد. در این راستا هدف پژوهش حاضر تعیین ارتباط خود- تعالی با سلامت جسمی درک شده مبتلایان به ام اس شرکت کننده در گروه همتایان بود. مواد و روشها: پژوهش حاضر یک پژوهش نیمه تجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون است که ارتباط خود- تعالی را با سلامت جسمی در ۳۳ بیمار مبتلا به ام اس در سه گروه حمایتی همتا (۱۰ نفر گروه مردان، ۱۱ نفر گروه زنان و ۱۲ نفر گروه مختلط زن و مرد) را میسنجد. جلسات گروهها به مدت ۸ جلسه به صورت هفتگی ۲ ساعت برگزار شد. ابزارهای پژوهش شامل بخش سلامت جسمی "سیاهه کیفیت زندگی در بیماری ام اس" و "خود- تعالی" بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای Wilcoxon، Kruskal–Wallis، Mann-Whitney U و ضریب همبستگی Pearson، Spearman استفاده شد. یافتهها: مقایسه میانگین نمرات خود- تعالی (پیشآزمون (۲/۸) ۵۷/۴۴، پسآزمون (۲/۶) ۲۱/۵۳) و وضعیت سلامت جسمی (پیشآزمون (۳/۳۳) ۸۴/۱۵۱، پسآزمون (۵/۳۷) ۵۸/۱۷۱) اختلاف معنیداری را به لحاظ آماری قبل و بعد از تشکیل گروه همتایان داشت (خود- تعالی ۰۰۱/۰ = P، سلامت جسمی ۰۰۹/۰ = P). ارتباط معنیدار و مستقیمی بین ارتقای خود- تعالی با وضعیت سلامت جسمی وجود داشت (۰۱/۰ = P). نتیجهگیری: بر اساس نتایج پژوهش، میتوان با ارتقای خود- تعالی در مبتلایان به ام اس، وضعیت سلامت جسمی آنها را نیز ارتقاء دهیم، که در نهایت ارتقای کیفیت زندگی بیماران را به دنبال دارد. واژههای کلیدی: مولتیپل اسکلروزیس، گروه همتایان، سلامت جسمی، خود- تعالی.