بدرالدین نجمی، حسن احدی، علی دلاور، مهین هاشمیپور، دوره ۵، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۸۶ )
چکیده
Normal ۰ false false false MicrosoftInternetExplorer۴ /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:۰; mso-tstyle-colband-size:۰; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:۰in ۵,۴pt ۰in ۵.۴pt; mso-para-margin:۰in; mso-para-margin-bottom:.۰۰۰۱pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:۱۰.۰pt; font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#۰۴۰۰; mso-fareast-language:#۰۴۰۰; mso-bidi-language:#۰۴۰۰;} مقدمه: دیابت شیرین، منجر به تغییراتی در سبک زندگی فرد می شود که مستلزم انطباق مؤثر با رویداد است. شروع بیماری مزمن در هر دوره ای از زندگی، از جمله نوجوانی تنیدگی زا است. آمیزش مشکلات مرتبط با بیماری با ویژگیهای روان شناختی نوجوان واکنش های او به بیماری را ، از جمله پای بندی به دستورالعملهای پزشکی، تحت تأثیر قرار می دهد. به هر حال، توسعه مطالعات مداخله ای با تمرکز بر نوجوانان دیابتیک پرخطر با مشکلات شدید پای بندی و یا کنترل متابولیک ضعیف لازم است. روش ها: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی کنترل شده طراحی شد. آزمودنیها شامل ۶۰ نفر دختر و پسر نوجوان دیابتیک ۱۲ تا ۱۸ سال ساکن شهر اصفهان بودند، که بطور تصادفی انتخاب و به گروه های مورد مطالعه (۱۵ نفر در هر گروه) تخصیص داده شدند. آزمودنیها با دو ابزار: مقیاس خودکارآمدی در کنترل دیابت و طرح ارزیابی خانواده FAD مورد ارزیابی قرار گرفتند و برای اندازه گیری سطح پای بندی فرد از شاخص HbA۱c استفاده شد. داده ها با آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و تحت نرم افزار SPSS مورد آزمون قرار گرفت یافته ها: تفاوت معنی دار بین گروه ها در متغیر خودکارآمدی (۷۲۵/۳= F و ۰۱۷/= P )، کارکرد خانواده (۱۵۱/۴= F و ۰۱/= P )، ارتباط (۳۰۲/۸= F و ۰۰۰/= P ) و HbA۱c (۰۸۸/۳= F و ۰۳۵/= P ). انجام آزمون تعقیبی دانکن بر نتایج تحلیل واریانس حاکی از تفاوت معنی دار گروه های اول و سوم در متغیر خودکارآمدی و HbA۱c نسبت به گروه های سوم و چهارم، و تفاوت معنی دار گروه دوم در متغیر کارکرد خانواده ( FAD ) و ارتباط، نسبت به گروه های دیگر بود. نتیجه گیری: می توان با تأکید گفت، به منظور پیشگیری از عوارض کوتاه مدت و بلندمدت در بیماران مبتلا به دیابت، طراحی روش های مداخله ای چون اصلاح و بهبود احساس خودکارآمدی شخصی و آموزش مهارتهای ارتباطی، منجر به ارتقای حس توانایی بیمار به مهار بیماری و پذیرش مسؤولیت می شود.
جعفر پویا منش، حسن احدی، محمد علی مظاهری، علی دلاور، دوره ۶، شماره ۲ - ( ۱-۱۳۸۷ )
چکیده
Normal ۰ false false false MicrosoftInternetExplorer۴ /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:۰; mso-tstyle-colband-size:۰; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:۰cm ۵,۴pt ۰cm ۵.۴pt; mso-para-margin:۰cm; mso-para-margin-bottom:.۰۰۰۱pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:۱۰.۰pt; font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#۰۴۰۰; mso-fareast-language:#۰۴۰۰; mso-bidi-language:#۰۴۰۰;} زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان تأثیر دو روش مشاوره گروهی رو در رو و اینترنتی با رویکرد شناختی- رفتاری مبتنی بر نظریه آلیس، در افزایش رضایت زناشویی انجام گرفت. مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی است که به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل طراحی شد. در نمونه مورد مطالعه، ۳۶ زوج دارای رضایت زناشویی پایینتر از متوسط بودند که از بین زوجهای مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر، به صورت تصادفی انتخاب و به گروههای آزمایشی و کنترل اختصاص داده شدند. مداخلات، در مورد گروههای آزمایشی انجام گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی شفه تحت نرمافزار SPSS ۱۲ مورد آزمون قرار گرفتند. یافتهها: افزایش رضایت زناشویی در هر دو گروه آزمایشی، به میزان معنیداری بالاتر از گروه کنترل بود ( P نتیجهگیری: میتوان از مشاوره گروهی اینترنتی در شرایط خاص به جای مشاوره گروهی رو در رو در حل مشکلات ارتباط زناشویی استفاده کرد. واژههای کلیدی: مشاوره گروهی رو در رو، مشاوره گروهی اینترنتی، رضایت زناشویی، نظریه آلیس
زمینه و هدف : از آن جا که نارساییهای عاطفی در بروز نشانههای آسیب شناسی روانی در اختلالات خلقی، از اهمیت خاصی برخوردارند، این پژوهش به منظور تعیین نقش ویژگیهای شخصیتی ناگویی خلقی در پیش بینی نشانههای آسیب شناسی روانی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی طراحی شد. مواد و روشها: این مطالعه به روش توصیفی-تحلیلی (مقطعی) بر روی نمونهای به تعداد ۳۲۳ بیمار با اختلال افسردگی اساسی ۳۲ تا ۴۵ ساله (۲۲۵ زن و ۹۸ مرد) با میانگین سن ۳ ± ۳۸ که به روش نمونهگیری در دسترس از میان مراجعین به درمانگاههای روان پزشکی استان اردبیل انتخاب شده بودند انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مقیاس ناگویی خلقی تورنتو و فهرست تجدید نظر شده نشانههای روانی بود. دادهها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که فقط اولین جنبه ناگویی خلقی (دشواری در شناسایی احساسات) تمامی نشانههای آسیب شناسی روانی را در بیماران با افسردگی اساسی به طور معنیداری پیش بینی میکند (۰۰۱/۰ = P). به نظر میرسد نقش جنبههای دیگر ناگویی خلقی در پیش بینی نشانههای آسیب شناختی روانی ناچیز باشد. نتیجهگیری: به طور کلی، بسیاری از نشانههای آسیب شناسی روانی در اختلال افسردگی اساسی با دشواری در شناسایی هیجانات مرتبط است. واژههای کلیدی: ناگویی خلقی، دشواری در شناسایی احساسات، آسیب شناسی روانی، افسردگی اساسی، اضطراب، افسردگی
مینا پورفرخ، رضا کرمینیا، حسن احدی، دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان شناختی- رفتاری (Cognitive behavioral therapy یا CBT) گروهی بر کاهش اختلال سازگاری در سالمندان انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه از نوع کاربردی و نیمه آزمایشی و جامعه آماری آن شامل سالمندانی بود که برای درمان یا ارتقای سطح روانشناختی خود به مراکز توانبخشی روزانه سالمندان و کانون جهاندیدگان تهران مراجعه کرده بودند. نمونهها به صورت در دسترس و به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابتدا پرسشنامه رویدادهای مهم زندگی (Chief Life Events Inventory یا CIEI) و سپس پرسشنامه استاندارد معاینه مختصر وضعیت شناختی (Mini Mental Status Examination یا MMSE) به همراه مصاحبه بالینی اجرا گردید. در مرحله بعد، با اجرای پرسشنامه سازگاری Bell (Bell Adjustment Inventory یا BAI)، افراد مبتلا به اختلال سازگاری بر اساس Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders-۵ th Edition (DSM-۵) انتخاب شدند. از بین افراد مبتلا به اختلال سازگاری، ۳۰ نفر به طور تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه ۱۵ نفره شامل گروه آزمایش (اجرای مداخله CBT) و شاهد (در لیست انتظار) قرار گرفتند. سپس پسآزمون و پیگیری یک ماهه بر روی هر دو گروه اجرا گردید. یافتهها: بر اساس یافتههای آزمونهای تعقیبی Tukey و تحلیل وارایانس، تفاوت معنیداری بین میانگین نمرات پسآزمون و پیگیری گروه آزمایش در کاهش اختلال سازگاری کل در سالمندان وجود داشت (۰۰۱/۰ = P). نتیجهگیری: مداخله CBT بر اختلال سازگاری سالمندان مؤثر میباشد.
مریم فولادوند، فرح لطفی کاشانی، شهرام وزیری، حسن احدی، دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف : امروزه به علت تغییر سبک زندگی و افزایش وزن، سن ابتلا به دیابت کاهش و شیوع این بیماری رو به رشد است. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری (Cognitive behavioral therapy یا CBT) چاقی بر کاهش وزن و سطح قند خون زنان مبتلا به دیابت نوع دو بود. مواد و روشها: این مطالعه به صورت نیمه آزمایشی، با مراحل پیشآزمون، پسآزمون و گروه شاهد بر روی ۴۰ زن چاق مبتلا به دیابت انجام شد. نمونهها به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه ۲۰ نفره آزمایش و شاهد قرار گرفتند. زنان مبتلا به دیابت نوع دو با شاخص توده بدنی (Body mass index یا BMI) بزرگتر و یا مساوی ۳۰ کیلوگرم بر مترمربع و محدوده سنی ۶۵-۳۰ سال که به انجمن دیابت ایران (شعبه مرکزی واقع در شهر تهران) مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند و طی ۲۴ جلسه ۶۰ دقیقهای گروهی، در یک برنامه مبتنی بر مداخله CBT چاقی شامل دو فاز کاهش و ابقای وزن شرکت نمودند، اما گروه شاهد هیچگونه آموزشی دریافت نکرد. وزنکشی و گرفتن نمونه خون (برای ارزیابی میانگین سه ماهه قند خون)، در اولین و آخرین جلسه مداخله صورت گرفت. یافتهها: رویکرد CBT چاقی، منجر به کاهش وزن بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شد. همچنین، این درمان توانست سطح قند خون بیماران مبتلا به دیابت نوع دو را کاهش دهد. نتیجهگیری: نتایج حاکی از اثربخش بودن روش CBT بر بیماران مبتلا به دیابت میباشد. این یافتهها از اهمیت زیادی در کنترل وزن و قند خون بیماران مبتلا به دیابت برخوردار است؛ چرا که امکان استفاده از درمانهای جایگزین مانند رویکرد CBT چاقی را به غیر از درمانهای پزشکی متعارف نشان میدهد.
ماندانا محمودجانلو، حسن احدی، سهیلا نظرپور، آدیس کراسکیان موجمباری، دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: زایمان واژینال (Vaginal Delivery) میتواند بهعنوان یکی از پراسترسترین تجارب زندگی یک مادر بهحساب آید. ازاینرو تعداد قابلتوجهی از مادران باردار برای رهایی از این شرایط زایمان سزارین را بهعنوان روش ختم بارداری بر میگزینند. ازآنجاکه ترس از درد زایمان (fear of labor pain) یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر انتخاب روش سزارین در زنان باردار است، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی کاهش ترس از درد زایمان به شیوه واقعیت درمانی (Reality therapy) بر انتخاب روش زایمان واژینال در زنان باردار نخستزا بود. مواد و روشها: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه است. نمونه مورد بررسی شامل ۳۹ زن باردار ساکن شهرستان نوشهر بود که سن حاملگی ۴ هفته و بالاتر داشتند، روش سزارین انتخابی را جهت زایمان برگزیده و برای مراقبت مامایی در دیماه لغایت اسفندماه سال ۱۳۹۶ به مراکز بهداشت شهری و روستایی مراجعه کرده بودند. افراد نمونه به روش غیر تصادفی هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۲۰) و گواه (۱۹) گمارده شدند. واقعیت درمانی در ۸ جلسه ۹۰ دقیقهای و دو بار در هفته برای گروه آزمایش اجرا شد. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه نگرش به زایمان (Childbirth Attitudes Questionnaire یا CAQ) استفاده شد. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافتهها: بعد از اجرای واقعیت درمانی، ترس از درد زایمان در افراد گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه تفاوت معنیداری نشان داد (۰۱/۰>p). تفاوت معناداری در نمره ترس از درد زایمان زنانی که پس از واقعیت درمانی تصمیم به انجام زایمان واژینال گرفتند نسبت به افرادی که همچنان انجام زایمان به روش سزارین را برای ختم حاملگی در نظر داشتند، مشاهده نشد. نتیجهگیری: نتایج نشان داد واقعیت درمانی در کاهش ترس از درد زنان باردار نخستزا مؤثر است ولی کاهش ترس از درد بر انتخاب روش زایمان واژینال اثری نداشت. واقعیت درمانی را میتوان برای کاهش ترس از درد زایمان به کار برد.
افشین طیبی، حسن احدی، سعید ملیح الذاکرینی، امین رفیعپور، ادیس کراسکیان موجمباری، دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف:ابتلا به ایدز معضل پزشکی و اجتماعی است که متأسفانه با فراوانی بالایی در ایران همراه است. توجه به درمانهای روانشناختی در کنار دارودرمانی جزو ضرورتهای پرداختن به درمانهای این بیماری است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی معنویت درمانی بر افزایش سلول CD۴ و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ایدز بود.
مواد و روشها: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و ازنظر ماهیت یک پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مبتلا به ایدز مراجعهکننده به مراکز بهداشت شهریار در سال ۱۳۹۷ بود. از میان مراجعهکنندگان به مراکز بهداشت شهریار ۳۰ نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و در دو گروه جایگزین شدند.شرکتکنندگان با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و آزمایش خون برای بررسی سلول CD۴ مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس شرکتکنندگان در گروه آزمایش ۸ جلسه ۹۰ دقیقهای تحت آموزش معنویت درمانی قرار گرفتند، اما گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکرد. دادهها در نرمافزار SPSS نسخه ۲۳ تجزیه تحلیل شدند. بهمنظور بررسی دادههای پژوهش از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که معنویت درمانی بر افزایش سلول CD۴ بیماران مبتلا به ایدز تأثیر معنیداری داشته ولی بر افزایش کیفیت زندگی این بیماران تأثیر معنیداری نداشته است.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج این پژوهش میتوان گفت آموزش معنویت درمانی بر افزایش سلول CD۴ بیماران مبتلا به ایدز اثربخش بوده است، اما معنویت درمانی بر بهبود کیفیت زندگی آنها اثربخش نبوده است.