logo

جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای ابوالمعالی الحسینی

رویا ارجمند کرمانی، نسرین باقری، خدیجه ابوالمعالی الحسینی،
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: توجه کافی به شیوه زندگی دانشجویان و ارتقای آن در ساخت آینده کشور یک ضرورت است؛ لذا پژوهش حاضر با هدف تدوین و روایی یابی بسته‌ی آموزشی ارتقاء سبک زندگی دانشجویان مبتنی بر روان‌شناسی مثبت و اثربخشی آن بر توانمندی‌های منش انجام شد.
مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر ترکیبی و بر مبنای طرح اکتشافی متوالی - مدل تدوین طبقه‌بندی بود. برای تدوین بسته آموزشی، از واحد کلمه/نماد و مضمون در تحلیل محتوا استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی، اعضای هیئت‌علمی دانشگاه بودند که به‌طور هدفمند و بر اساس شاخص‌های خبرگی دوازده نفر به‌عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به‌منظور بررسی تأثیر بسته آموزشی بر توانمندی‌های منش، ۳۴ دانشجو به روش نمونه‌گیری داوطلبانه در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹، انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آموزش گروه آزمایش در نه جلسه‌ی ۶۰ دقیقه‌ای صورت گرفت. داده‌های به‌دست‌آمده از آزمون توانمندی‌های منش پترسون و سلیگمن (۲۰۰۴) با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری موردبررسی و تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: بر اساس یافته‌ها، ۵۴ عامل در سه مقوله قابلیت‌های ذهنی، فردی و اجتماعی شناسایی و طبقه‌بندی شدند و از طریق یک چارچوب شبکه‌ای به‌عنوان بسته آموزشی ارائه گردید. همچنین، آموزش بسته توانسته است در بهبود توانمندی‌های منش دانشجویان (خرد و دانش، تعالی، انسانیت، عدالت، خویشتن‌داری، شجاعت) به‌طور معناداری مؤثر واقع شود.
نتیجه‌گیری: یافته‌های این پژوهش درمجموع اثربخشی بسته آموزشی ارتقاء سبک زندگی بر توانمندی‌های منش دانشجویان را تأیید کرد.
ستاره منصور، خدیجه ابوالمعالی الحسینی، مهرداد ثابت،
دوره ۲۰، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده

سابقه و هدف : به منظور پیش بینی قصد رفتاری برای اهدای خون بر اساس رفتار برنامه ریزی شده و هنجار اخلاقی در اهداکنندگان خون در شهر تهران نیازمند جذب داوطلبانه اهدای خون در افراد می باشیم .
 مواد و روش ها : در این پژوهش ۳۱۶ نفراز مراجعین جهت اهدای خون در چهار مرکز انتقال خون درشهر تهران انتخاب شدند که از این افراد ، ۱۹۴ نفر زن و ۱۲۲ نفرمرد و ۱۸۸ نفر مجرد و ۱۲۸ نفر متاهل بودند و ۲۰۷ نفر سابقه اهدای خون داشتند . میانگین سنی شرکت کنندگان نیز ۴۱ / ۳۱ سال بود . از روش نمونه گیری غیر تصادفی سهمیه ای استفاده شد و از شرکت کنندگان درخواست شد به پرسش نامه های مبتنی برنظریه رفتار برنامه ریزی شده و هنجارهای اخلاقی پاسخ دهند و در انتها ، به منظور تجزیه و تحلیل ویژگیهای روان شناختی گروه نمونه ، از امار توصیفی ، مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS ۲۱,۰  استفاده شد .
یافته ها : ضریب همبستگی بین قصد رفتاری برای اهدای خون و رفتار برنامه ریزی شده ( ۵۱ / ۰) و هنجار اخلاقی ( ۱۵ / ۰ ) در سطح ۰۱ / ۰ معنادار می باشد . همچنین ضریب مسیر مربوط به رفتار برنامه ریزی شده به قصد رفتاری برای اهدای خون در سطح کمتر از ۰۰۱ / ۰ معنادار و ضریب مسیر مربوط به هنجار اخلاقی به قصد رفتاری برای اهدای خون در سطح کمتر از  ۰۵/ ۰ معنادار بود .
نتیجه گیری : 
 نظریه رفتار برنامه ریزی شده در پیش بینی رفتارهای مبتنی بر نوع دوستی مانند اهدای خون در داوطلبان مورد استفاده مکرر قرار گرفته و امیدوارکننده بوده ، اما به طور کلی قابلیت پیش بینی کنندگی آن با در نظر گرفتن ساختار های دیگر مانند هنجار اخلاقی افزایش می یابد . با استفاده از این مدل ، هنجار اخلاقی فقط به عنوان یک پیش بینی کننده مهم قصد برای اهدا کنندگان ( و نه افراد غیر دهنده ) و نگرش به عنوان یک پیش بینی کننده غیر قابل توجه برای این برای این گروه بوده است .
 

صفحه ۱ از ۱