زمینه و هدف:توجه کافی به شیوه زندگی دانشجویان و ارتقای آن در ساخت آینده کشور یک ضرورت است؛ لذا پژوهش حاضر با هدف تدوین و روایی یابی بستهی آموزشی ارتقاء سبک زندگی دانشجویان مبتنی بر روانشناسی مثبت و اثربخشی آن بر توانمندیهای منش انجام شد. مواد و روشها:پژوهش حاضر ترکیبی و بر مبنایطرح اکتشافی متوالی - مدل تدوین طبقهبندی بود. برای تدوین بسته آموزشی، از واحد کلمه/نماد و مضمون در تحلیل محتوا استفاده شد.جامعه آماری در بخش کیفی، اعضای هیئتعلمی دانشگاه بودند که بهطور هدفمند و بر اساس شاخصهای خبرگی دوازده نفر بهعنوان حجم نمونه انتخاب شدند. بهمنظور بررسی تأثیر بسته آموزشی بر توانمندیهای منش، ۳۴ دانشجو به روش نمونهگیری داوطلبانه در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹، انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آموزش گروه آزمایش در نه جلسهی ۶۰ دقیقهای صورت گرفت. دادههای بهدستآمده از آزمون توانمندیهای منش پترسون و سلیگمن (۲۰۰۴) با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری موردبررسی و تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها:بر اساس یافتهها، ۵۴ عامل در سه مقوله قابلیتهای ذهنی، فردی و اجتماعی شناسایی و طبقهبندی شدند و از طریق یک چارچوب شبکهای بهعنوان بسته آموزشی ارائه گردید. همچنین، آموزش بسته توانسته است در بهبود توانمندیهای منش دانشجویان (خرد و دانش، تعالی، انسانیت، عدالت، خویشتنداری، شجاعت) بهطور معناداری مؤثر واقع شود. نتیجهگیری:یافتههای این پژوهش درمجموع اثربخشی بسته آموزشی ارتقاء سبک زندگی بر توانمندیهای منش دانشجویان را تأیید کرد.
ستاره منصور، خدیجه ابوالمعالی الحسینی، مهرداد ثابت، دوره ۲۰، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
سابقه و هدف : به منظور پیش بینی قصد رفتاری برای اهدای خون بر اساس رفتار برنامه ریزی شده و هنجار اخلاقی در اهداکنندگان خون در شهر تهران نیازمند جذب داوطلبانه اهدای خون در افراد می باشیم . مواد و روش ها : در این پژوهش ۳۱۶ نفرازمراجعینجهتاهدایخوندر چهار مرکز انتقال خون درشهر تهران انتخاب شدند که از این افراد ، ۱۹۴ نفر زن و ۱۲۲ نفرمرد و۱۸۸ نفر مجرد و ۱۲۸ نفر متاهل بودند و ۲۰۷ نفر سابقه اهدای خون داشتند . میانگین سنی شرکت کنندگان نیز ۴۱ / ۳۱ سال بود . ازروشنمونه گیریغیر تصادفی سهمیه ایاستفاده شد و از شرکت کنندگان درخواست شد به پرسش نامه های مبتنی برنظریه رفتاربرنامهریزیشدهو هنجارهای اخلاقی پاسخ دهند و در انتها ، به منظورتجزیه و تحلیلویژگیهای روان شناختیگروهنمونه ، از امار توصیفی، مدل یابیمعادلاتساختاری ونرم افزار AMOS ۲۱,۰استفاده شد . یافته ها : ضریبهمبستگیبینقصد رفتاری برای اهدای خون و رفتار برنامه ریزی شده ( ۵۱/۰) و هنجار اخلاقی (۱۵/۰) در سطح ۰۱/۰ معنادار می باشد . همچنین ضریب مسیر مربوط به رفتار برنامه ریزی شده به قصد رفتاری برای اهدای خون در سطح کمتر از ۰۰۱ / ۰ معنادار و ضریب مسیر مربوط به هنجار اخلاقی به قصد رفتاری برای اهدای خون در سطح کمتر از ۰۵/ ۰ معنادار بود . نتیجه گیری : نظریه رفتار برنامه ریزی شده در پیش بینی رفتارهای مبتنی بر نوع دوستی مانند اهدای خون در داوطلبان مورد استفاده مکرر قرار گرفته و امیدوارکننده بوده ، اما به طور کلی قابلیت پیش بینی کنندگی آن با در نظر گرفتن ساختار های دیگر مانند هنجار اخلاقی افزایش می یابد . با استفاده از این مدل ، هنجار اخلاقی فقط به عنوان یک پیش بینی کننده مهم قصد برای اهدا کنندگان ( و نه افراد غیر دهنده ) و نگرش به عنوان یک پیش بینی کننده غیر قابل توجه برای این برای این گروه بوده است .