مصطفی محمودی قهساره، حمیدرضا آقامحمدیان، محمود دهقانی، حسین حسن آبادی، دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده زمینه و هدف: رواندرمانی پویشی بر این اصل استوار است که ابراز هیجان از ابعاد مهم سلامت روانی است و آسیبهای روانی با نقص در ابرازگری هیجان مرتبط هستند. از اینرو پژوهش حاضر کارایی این نوع درمان با مدل تعدیلکننده اضطراب در بهبود هراس اجتماعی را مورد بررسی قرار میدهد. مواد و روشها: این مطالعه بروی یک نمونه از کلینیک روانشناسی بالینی دانشگاه فردوسی مشهد در چهارچوب طرح تجربی تک موردی با استفاده از خط پایه چندگانه طی ۲۰ جلسه همراه با پیگیری سهماهه انجام شد. ابزارهای مورد استفاده این پژوهش مصاحبه بالینی ساختاریافته، مقیاس ارزیابی عملکرد کلی، پرسشنامههای هراس اجتماعی و ابرازگری هیجانی بود. برای تحلیل دادهها روش تحلیل نگارهای، معنیداری بالینی و درصد بهبودی به کار برده شد. یافتهها: در پایان درمان، نتایج حاکی از آن بود که رواندرمانی پویشی کوتاه مدت مدل تعدیل کننده اضطراب باعث کاهش هراس مراجع از نمره ۴۸ به ۱۶گردیده (۶۶٪) که در پایان دوره پیگیری سه ماهه این میزان از تغییر به ۱۵ رسید (۶۹٪). میزان ابرازگری هیجان در این مراجع از ۳۲ به ۵۲ افزایش یافت (۶۳%) و در پایان دوره پیگیری به ۵۵ افزایش یافت (۷۲٪). همچنین نمره GAF از ۵۱ تا ۶۰ به ۷۱ تا ۸۰ افزایش یافت و در پایان دوره پیگیری این میزان حفظ گردید. نتیجهگیری: رواندرمانی پویشی کوتاهمدت با مدل تعدیلکننده اضطراب در افزایش ابرازگری هیجانی و کاهش علائم در هراس اجتماعی به شکل معنیداری کارایی دارد. واژههای کلیدی: رواندرمانی پویشی کوتاهمدت، مدل تعدیلکننده اضطراب، هراس اجتماعی، ابرازگری هیجانی
فریبا زرانی، صلاحالدین اسمعیلی، نیره قشنگ، سوده آقامحمدی، محمود خزائی، دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده
کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (Diagnostic And Statistical Manual of Mental Disorders)، زبان استانداردی را فراهم میکند که پزشکان، محققان و متصدیان بهداشت عمومی از آن برای برقراری ارتباط در مورد اختلالات روانی استفاده نمایند. این راهنما اولین بار در سال ۱۹۶۸ اصلاح گردید و آخرین ویرایش آن (نسخه پنجم) (DSM-۵) در سال ۲۰۱۳ ارایه شد. از مهمترین تغییرات صورت گرفته در DSM-۵ میتوان به تغییر در رسمالخط، بازنگری تعریف اختلال روانی، نظم بازنگری شده ردهبندیها، ملاحظات مربوط به دوره زندگی و مسایل رشد و نموی، گروهبندی اختلالات با تمرکز بیشتر بر علوم اعصاب و تأکید کمتر بر بروز علایم، افتراق بین تشخیص اصلی و دلیل مراجعه، مشخص ساختن قطعیت یا موقتی بودن تشخیص، طبقات جدید سایر اختلالات معین (Other specified disorder) و سایر اختلالات نامعین (Unspecified disorder) و جایگزین نامعین (Not otherwise specified یا NOS)، حرکت به سوی ارزیابی ابعادی، افول نظام تشخیص محوری، تأکید بر مسایل فرهنگی و جنسیتی و بازنگری معیارهای تشخیصی اشاره نمود. هدف از انجام مطالعه حاضر، نگاهی یکپارچه، نقادانه و کاربردی به تغییر و تحولات انجام شده بود. بیشترین میزان انتقادات، در رابطه با طبینگری افراطی مسایل بهنجار در نسخه جدید DSM میباشد. مناقشات اصلی به نحوه تعریف بعضی از اختلالات، مسأله تورم تشخیصی و تأثیر نابجای شرکتهای دارویی مربوط میگردد. در بخش پایانی تحقیق به چشمانداز آینده طبقهبندی اختلالات روانی اشاره گردید. به نظر میرسد که در آینده پروژه، معیارهای ابعادی تحقیق (Research domain criteria)، نقش زیادی در طبقهبندی اختلالات روانی ایفا خواهد کرد.
زمینه و هدف:امروزه گرایش افراد، به ویژه زنان، به انجام انواع جراحیهای زیبایی افزایش یافته است که شناسایی علل این مسئله حائز اهمیت است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش عوامل شناختی و هیجانی در اقدام به تزریق بوتاکس در زنان مراجعه کننده به کلینیکهای پوست و مو انجام شد. مواد و روشها:از بین زنان مراجعه کننده به کلینیکهای پوست و مو در شهر اصفهان در سال ۱۳۹۹، ۶۰ زن متقاضی تزریق بوتاکس بهصورت دردسترس انتخاب و ۶۰ زن غیرمتقاضی با افراد گروه اول از نظر متغیرهای جمعیتشناختی همتاسازی شدند. شرکتکنندگان در پژوهش به مقیاس باورهای ناکارآمد در مورد ظاهر، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان و سیاهه نگرانی در مورد تصویر بدنی پاسخ دادند. دادهها با تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل تشخیصی تحلیل شدند. یافتهها:نتایج نشان داد میانگین نمرات ابعاد باورهای ناکارآمد در مورد ظاهر به جز بُعد پیشرفت، نشخوار فکری از راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان و نگرانی از بدریختی بدنی در زنان اقدام کننده به تزریق بوتاکس به طور معناداری بیشتر از زنان عادی است. همچنین نتایج تحلیل تشخیصی نشان داد نشخوار فکری از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و احساسات از ابعاد باورهای ناکارآمد در مورد ظاهر توانستند اقدام به تزریق بوتاکس در زنان را پیش بینی کنند. نتیجهگیری:به طور کلی، این نتایج نشان داد که نشخوار فکری و احساسات منفی نسبت به خود بهخاطر چینوچروکهای پوستی در زنان، مهمترین پیشبین اقدام به تزریق بوتاکس در آنهاست و میتواند بر این اساس، راهکارهایی جهت پیشگیری از تمایل افراد به اعمال زیبایی غیرضروری در پی داشته باشد.