نقش تعدیل کننده راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین رویدادهای استرسزا و علایم افسردگی
|
علی محمدزاده ابراهیمی1، طیبه رحیمی پردنجانی1 |
1- استادیار،گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه بجنورد، بجنورد، ایران |
|
چکیده: (1966 مشاهده) |
زمینه و هدف : شیوع علایم افسردگی به طور روزافزونی در حال افزایش است و اثرات مخرب آن بر روی فرد و جامعه بسیار گسترده میباشد. شناسایی عوامل خطر و محافظت کننده و درک فرایند ابتلا به علایم افسردگی به منظور پیشگیری به موقع و تلاشهای مداخلهای اولیه، ضروری به نظر میرسد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش تعدیل کننده راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین رویدادهای استرسزا و علایم افسردگی بود. مواد و روشها: جامعه آماری این مطالعه، دانشجویان مقطع کارشناسی بودند که 357 نفر از آنها با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها، از پرسشنامه بررسی تجارب زندگی (Life Experiences Survey یا LES)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (Cognitive Emotion Regulation Questionnaire یا CERQ) و پرسشنامه افسردگی Beck (Beck Depression Inventory یا BDI) استفاده گردید. فرضیه پژوهش از طریق روش تحلیل رگرسیون مورد آزمون قرار گرفت. یافتهها: راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان، رابطه بین رویدادهای استرسزا و علایم افسردگی را تعدیل نمود. نتیجهگیری: افرادی که به دنبال تجربه رویدادهای استرسزا، به میزان بیشتری از راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان استفاده میکنند، علایم افسردگی کمتری را تجربه مینمایند و بر عکس افرادی که پس از تجربه رویدادهای استرسزا، به میزان کمتری از این راهبردها استفاده میکنند، تجربه علایم افسردگی بیشتری دارند. بر این اساس، مداخلات و برنامههای پیشگیرانه در زمینه علایم افسردگی، باید اهتمام ویژهای به آموزش و ترویج راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان داشته باشند. |
|
واژههای کلیدی: تنظیم هیجان، رویدادهای استرسزا، علایم افسردگی |
|
متن کامل [PDF 926 kb]
(447 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومى دریافت: 1398/11/19 | پذیرش: 1396/4/24 | انتشار: 1396/4/24
|
|
|
|
|
ارسال نظر درباره این مقاله |
|
|