تأثیر آموزش جلوههای چهرهای هیجانهای بنیادی بر تشخیص هیجانهای بنیادی در کودکان درخود مانده با کارکرد بالا
|
الهام توکلی* 1، ژانت هاشمی آذر2 ، غلامرضا صرامی3 |
1- دانشجوی دکتری روانشناسی کودکان استثنایی، دانشکده روانشناسی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران 2- استادیار، دانشکده روان شناسی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران 3- استاد، دکترای تخصصی روانشناسی، گروه روانشناسی دانشگاه محقق اردبیلی، ایران |
|
چکیده: (1718 مشاهده) |
چکیده زمینه و هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش جلوههای چهرهای هیجانهای بنیادی بر تشخیص هیجانهای بنیادی در کودکان در خود مانده با کارکرد بالا صورت گرفته است. مواد و روش ها: در این پژوهش از روش شبه آزمایشی و طرح تک آزمودنی AB بهره گرفته شده است . جامعه مورد پژوهش شامل کلیه کودکان درخودمانده 5 تا 8 ساله با کارکرد بالای شهر تهران در سال 91 بود که پنج کودک از میان آنها با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس و بر اساس ملاکهای تشخیصی چهارمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی انتخاب شدند. آموزش جلوههای چهرهای 3 روز در هفته و به مدت 12 جلسه 20 دقیقهای برای هر کودک به صورت انفرادی انجام شد . برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی شامل نمودارها استفاده گردید. یافتهها : نتایج حاصل از مقایسه تعداد پاسخهای صحیح شرکتکنندگان در مرحله خط پایه و آزمون پایانی حاکی از بهبود عملکرد آنان در شناسایی هیجانهای بنیادی است چنان که در آزمون پایانی تعداد پاسخهای صحیح شرکتکنندگان در بیشتر موارد به حداکثر رسید . نتیجهگیری : آموزشها توانستند پاسخهای صحیح شرکتکنندگان را در بازشناسی هیجانها به ویژه هیجانهای شادی، غم و خشم افزایش دهند. تعداد پاسخهای صحیح به ویژه از ناحیه دهان به حداکثر رسیدند بنابراین با توجه به اثر بخشی نسبی آموزش، پیشنهاد میشود که آموزش هیجانها به عنوان بخشی از برنامه کار با کودکان درخود مانده درآید. واژههای کلیدی: درخودماندگی، هیجانهای بنیادی، آموزش جلوههای چهرهای |
|
|
|
متن کامل [PDF 461 kb]
(393 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومى دریافت: 1398/11/19 | انتشار: 1394/9/24
|
|
|
|
|
ارسال نظر درباره این مقاله |
|
|