پیامدهای روانشناختی درد مزمن: با تاکید بر افکار خودکشیگرا و مداخلات روان شناختی
|
مجتبی حبیبی1 ، رضا باقریان سرارودی |
1- ، مرکز تحقیقات علوم رفتاری، گروه روان پزشکی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران |
|
چکیده: (2021 مشاهده) |
خطر افکار و اقدام به خودکشی، بهخصوص زمانی شدت مییابد که با وجود مراجعات مکرر و درمانهای متعدد پزشکی درد همچنان به قوت خود باقی است و بیمار یاد گرفته که این درد متفاوت از سایر دردها است. در نهایت تنها دو راه حل در برابر این موقعیت وجود دارد. اول، تسلیم شدن در برابر درد و درماندگی آموخته شده و دوم، خاتمه دادن به زندگی به دور از لذت و همراه درد. اهمیت توجه به افکار و اقدام به خودکشی در بین بیماران مبتلا به دردهای مزمن زمانی روشنتر میشود اگر بدانید که در امریکا خودکشی، دومین علت مرگ و میر در بین بیماران مزمن است. در مطالعات بسیاری به نقش برجسته درد توانگاه و تسلیم شدن در برابر درد به عنوان یک سرنوشت و اقدام به خودکشی در بیماران مزمن تاکید شده است. با توجه به اهمیت زندگی انسانها برای جوامع پزشکی، روان پزشکی و روان شناسی در اولویت اول و حفظ سلامت جسمی و روانی در اولویت دوم، باید گفت که تمام تلاشهای جامعه خدمات بهداشتی در جهت حفظ سلامت افراد بشر است. اما باید توجه داشت که با وجود تلاش زیاد و همدلانه جامعه پزشکی در درمان بیماران مبتلا به درد مزمن ممکن است که در وسط فرایند درمان، بیمار تحمل و ظرفیت لازم را برای ادامه زندگی همراه با درد مزمن را نداشته باشد و اقدام به خودکشی نماید و تمام تلاش جامعه پزشکی و زحمات خود بیمار و هزینههای هنگفت متحمل شده برای درمان یکباره به هدر رود. در این مقاله کوشش شده است ضمن بررسی رابطه بیماریهای مزمن با افکار و اقدام خودکشی به ابعاد روانشناختی، اجتماعی و فرهنگی آن پرداخته شود. |
|
|
|
متن کامل [PDF 233 kb]
(973 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومى دریافت: 1398/11/19 | پذیرش: 1398/11/20 | انتشار: 1398/11/20
|
|
|
|
|
ارسال نظر درباره این مقاله |
|
|